پست‌ها

نشست «تحلیل نتایج انتخابات ۱۴۰۲ مجلس»

تصویر
| پخش زنده |

گریزناپذیری «تحول‌جویی» در ایران (۵)

پرسش "تحول‌جویان" در مورد زکات فطره! احمد بخارایی: زکات فطره یا فطریه رایج یک مسلمان معادل سه کیلو قوت غالب مانند گندم  حتی نمی‌تواند پاسخ‌گوی یک وعده غذای استاندارد برای یک نفر محتاج باشد اما در زمان ابداعش در چهارده قرن قبل چنین نبوده و ارزشمند بوده. بگذریم که قوت غالب طبقه‌ی نوظهور مذهبی در ایران ۱۴۰۳ گندم نیست و گوشت گرم کیلویی یک میلیونی گوسفندی است! از سوی دیگر در کشورهایی که به نام "کفر سرمایه‌دار" از سوی نظام سیاسی ایران، تحلیل و مطرح شده‌اند مانند انگلستان و آلمان از صاحبان سرمایه و ثروت گاه بیش از پنجاه درصد درآمد، مالیات اخذ می‌شود تا شکاف طبقاتی در جامعه رخ ننماید و یک زن سرپرست خانوار مجبور به تن‌فروشی نشود و یک جوان از سر نومیدی به خودکشی یا اعتیاد روی نیاورد. آن‌ها از محل اخذ مالیات، تغذیه می‌شوند! پرسش: آیا این همه زکات فطره در این همه سال جز تسکین دهنده‌ی ضعیف درد برای یک روز، چه پی‌آمدی در ایران داشته و آیا استحاله آن به افزایش مالیات صاحبان ثروت، اثر‌گذارتر در جهت "عدالت اجتماعی" نخواهد بود؟!  چرا تن به تحول‌جویی و پیامدش "استحاله‌ی

گریزناپذیری «تحول‌جویی» در ایران (۴)

عدالت‌‌خواهی"، پاشته آشیل "تحول‌جویی"! احمد بخارایی: آقای خامنه‌ای در دیدار با دانشجویان در ۲۰ فروردین ۱۴۰۳ اشاره داشتند به این‌که عدالت، یعنی توزیع برابر فرصت‌ها به گونه‌ای که فارغ از فاصله‌ی طبقاتی باشد و عدالت، قربانی اختلاف طبقاتی نشود.  به نظر می‌رسد کلیت این تعریف درست است اما توجه داشته باشیم که وجود "فاصله‌ی طبقاتی" گاه بسیاری با "عدالت"، تعارض دارد و اگر در یک جامعه فاصله‌ی طبقاتی، تعمیق شود دیگر نمی‌توان سخن از عدالت گفت و دیگر "توزیع برابر فرصت‌ها" بی‌معنا می‌شود.  آقای خامنه‌ای در ذکر مثالی برای "عدالت" به امکان پاسخ‌گویی افراد در فضای مجازی نسبت به انتقادهای وارد شده به آنها اشاره داشت. پس از نشست مذکور شنیده شد که منظور ایشان اتهامات وارده به آقایان محمدباقر قالی‌باف و کاظم صدیقی است و چون پاسخ نداده‌اند پس منتقدان دچار "بی‌عدالتی" شده‌اند. دو موضوع: ۱ـ امروزه فضای مجازی در اختیار همگان است و مطمئناً خود این افراد قبل از کاربران در جریان اتهامات خود قرار گرفته‌اند و اگر سکوت می‌کنند صحت اتهام، تقویت می‌شود

گریزناپذیری «تحول‌جویی» در ایران (۳)

پیام "تحول‌جویان" به نظام سیاسی ایران! احمد بخارایی: به کنسول‌گری شما در دمشق حمله شد تا جلسه‌ی نظامیان جنگ‌طلب منهدم شود. اینک شما بازنده هستید زیرا وارد یک بازی "باخت ـ باخت" شده‌اید. اگر هم حمله‌ای کنید و پاسخ دهید بسا با پاسخ شدیدتری مواجه شوید و اگر هم پاسخ ندهید نشان از ضعف دارد. اما این مهم نیست. مهم این است که در سه نبرد، بازنده‌اید: ۱ـ نبرد تاریخی: آینده‌گان قضاوت مثبتی به عملکرد شما نخواهند داشت زیرا آتش‌افروزی در دنیا پسندیده نبوده و نخواهدبود. ۲ـ نبرد اجتماعی: جامعه و قشرهای اجتماعی عملکرد شما را نپسندیده‌اند زیرا در آخرین انتخابات مجلس در اسفند ۱۴۰۲ (بخوانید: نظرسنجی) بیش از ۶۰ درصد اعضای بالغ جامعه به ویژه در شهرهای بزرگ و در میان متخصصین و تحصیل‌کرده‌ها به شما پاسخ منفی دادند.  ۳ـ نبرد سیاسی: عملکرد شما در خارج مورد احترام اغلب مردم دنیا نیست و حتی بسیاری از فلسطینیان هم حضور شما را دخالت قلمداد می‌کنند به گونه‌ای که موجب کشته‌شدن تأسف‌بار بیش از سی‌هزار کودک و زن و مرد مظلوم فلسطینی شده است. در داخل هم مشروعیت سیاسی شما اگر دنیا را هم فتح کنید در مق

گریزناپذیری «تحول‌جویی» در ایران (۲)

تصویر
احمد بخارایی: تفاوت میان روند "تحول‌جویی" با سه جریان: اصول‌گرایی، اصلاح‌طلبی و براندازی چیست؟ در ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شاهد حمله‌ی موشکی اسرائیل به کنسول‌گری ایران در سوریه و کشته شدن حداقل هفت نیروی ارشد سپاه پاسداران از جمله فرمانده‌ی سپاه قدس در سوریه و لبنان و معاونش بودیم. این واقعه از چهار زاویه و از منظر چهار جریان اجتماعی ـ سیاسی در شش مقوله در جدول زیر قابل ملاحظه است: بر این اساس، نگرش "تحول‌جویانه" کم و بیش معتقد است حمله‌ی موشکی اسرائیل به کنسول‌گری ایران در سوریه و کشتن فرماندهان ارشد سپاه پاسداران، در سطح تحلیل "کلان" قابل ارزیابی است و در این تحلیل "ساختار"های اجتماعی و فرهنگی به عنوان واحد تحلیل جای تأمل دارند و این‌گونه نیست که صرفاً سازمان‌ها و نهادهای اطلاعاتی و نظامی دخیل در تحلیل باشند، همان‌گونه که نگاه مطلق سیاسی در این واقعه هم صرفاً مد نظر نخواهدبود. "نگرش تحول‌جویانه" بر این باور است که این واقعه دارای تحلیل محتوایی و تبیین علل و دلایل اساسی و ریشه‌ای در داخل است که تحققش قابل پیش‌بینی بود؛ پس خوشی و ناخوشی فردی را

طغیان نزدیک طبقه‌ی فرودست ناشی از کینه و تبعیض!

تصویر
| پاسخ به پرسش پایگاه خبری ـ تحلیلی «تجارت نیوز» درباره‌ی ارتباط شرایط نابسامان اقتصادی با آسیب‌های اجتماعی | منتشرشده در ۲ فروردین ۱۴۰۳ | نمایش گزارش | | احمد بخارایی: در جامعه یک مفهوم محوری به عنوان عدالت یا انصاف وجود دارد. البته تعریف عدالت بسیار سخت و دشوار است. اینکه بگوییم هر چیزی در جای خود باشد، تعریف راهگشایی نیست؛ چراکه صرفاً یک تعریف لغوی است. برداشتی که ما از عدالت داریم که توزیع عادلانه‌ای در مقوله ثروت و قدرت میان افراد و شهروندان صورت بگیرد. این یک تعریف کلی است و در جاهای مختلف، مصداق خود را پیدا می‌کند. در آموزش و پرورش، آموزش عالی، اشتغال و همه مواردی که جنبه اقتصادی یا اجتماعی دارند.  ارتباط مستقیم و بدون واسط میان فقر و جرم وجود ندارد. ضریب جینی در ایران سیر صعودی دارد و در حال حاضر نزدیک به ۵۰ درصد است. این یک نقطه‌ی بحرانی است. این ضریب جینی در روستا و شهر تقریباً یکسان است.  در روستا شکاف طبقاتی و نابرابری در درآمد منجر به جرم نمی‌شود، اما همین اختلاف در شهر با افزایش نرخ جرایم ارتباط پیدا می‌کند. چرا که یک واسطه میان فقر و جرایم وجود دارد. حلقه‌ی رابط هم احس

مناظره درباره‌ی «آینده‌ی مقبولیت و جایگاه جمهوری اسلامی در بین اکثریت مردم؟!»

تصویر
 برگزار شده در کانال ایران سربلند | ۲۴ اسفند ۱۴۰۲ | پخش جریان نشست ‌| | احمد بخارایی: بیش از ۳ ساعت در خدمت مخاطبین و مشارکت‌کنندگانی که عمدتاً از اصول‌گرایان و انقلابیون بودند با جناب داریوش سجادی مناظره‌ی چالشی و در پایان بیش از یک ساعت با عزیزان حاضر گفت‌و‌شنود داشتم. در این جلسه به این موضوع‌ها اشاره کردم: اکثریت ۶۸درصدی مردم ایران به عنوان مخالفان اصولی و ریشه‌ای با روند موجود حاکمیت در ایران بر اساس نتایج انتخابات اخیر مجلس، تشدید روند فروپاشی اجتماعی و عقب‌گرد جامعه ناشی از سیاست‌های ناکارآمد نظام سیاسی از ۴ منظر معطوف به ۳ زمان: گذشته، حال و آینده، هنجارستیزی ماهیت دین با دنیای عقلانیت، تقابل‌ها و تعارضات فرصت‌سوزانه با نظام جهانی و آمریکا، درگیر بودن ذهن طرف دوم مناظره در "تئوری توهم توطئه‌ی بین‌الملل"، لزوم "تحول‌جویی" در مقابل ۳ مفهوم: اصول‌گرایی، اصلاح‌طلبی و براندازی، احزاب فامیلی و ناکارآمد در ایران امروز و تشدید حوزه فرمان‌روایی رهبری، افزایش آمار جرائم و نابسامانی‌ها در اثر وجود "فقر نسبی"، … و موارد دیگر.

خجلت‌زدگی حاکمیت!

احمد بخارایی: اخیراً ویدئوی برخورد غیر قانونی یک طلبه‌ی روحانی در قم با یک خانم در درمانگاه را دیدیم. خانم، معترض به ضبط تصویری آن آخوند از بی‌حجابی‌اش بود. بسیاری این ویدئو را در فضای مجازی دیدند و موج اعتراض و گاه توهین را به سوی آن طلبه روانه کردند و نهایتاً اینک "خجلت‌زدگی" نصیب نظام سیاسی شده است. ببینید اگر رفتارهای پنهان، آشکار شوند چه آبروریزی‌ای از حاکمیت می‌شود! از سوی دیگر قانونی تصویب می‌شود که طی آن پلیس اجازه دارد از جانب خود به حریم خصوصی و بانکی افرادی که مدافع حجاب اجباری نیستند تجاوز کند. اگر این هم مانیتور شود باز شرمندگی‌اش نصیب حاکمیت می‌شود از دیگر سو ماشین این‌جانب به علت اخطار مبنی بر سوار بودن خانمی که سن بالایی داشته و روسری‌اش از سرش افتاده بود به مدت دو هفته، توقیف شد و مجبور به پرداخت جریمه شده‌ام. اگر یک ویدئو از سرک کشیدن مأموران حکومتی به حریم شخصی داخل ماشین، تهیه و منتشر شود باز هم موج استهزاء و اهانت به سمت نظام سیاسی روانه و نهایتاً حاکمیت دچار "خجلت‌زدگی" می‌شود. چرا کاری می‌کنید که وقتی آشکار می‌شود خجالت می‌کشید و توهین می‌شنو

گریزناپذیری "تحول‌جویی" در ایران (۱)

احمد بخارایی: تیر خلاص بر تداوم روند کنونی، نتایج انتخابات مجلس بود که نمایندگان آرای اندکی اخذ کردند. قطعاً تداوم اصول‌گرایی و تکرار اصلاح‌طلبی حکومتی، محکوم به فناست. می‌ماند دو گزینه‌ی: براندازی و تحول‌جویی! "براندازی" در کوتاه‌مدت نه "ممکن" است و نه "مطلوب". "ممکن" نیست زیرا نظام سیاسی دارای مشروعیت اندک در داخل و برخوردار از حمایت کشورهایی نظیر چین و روسیه است. "مطلوب" نیست زیرا جنبش‌های انقلابی و خشونت‌بار عمدتاً جنبه‌ی انتقام‌جویی و خونین به خود می‌گیرند و دارای عواقب ناخوشایندی هستند آن‌گونه که انقلاب اسلامی ۵۷ بوده است! بنا به "برهان خلف" می‌ماند "تحول‌جویی" که دارای ویژگی‌هایی‌ست و در این سلسله یادداشت‌ها به آن‌ها خواهم پرداخت. اولین شرط لازم برای "تحول‌جویی" سست شدن پایه‌ی باندهای اصول‌گرا و اصلاح‌طلب در رسانه‌های داخلی است. به نظر می‌رسد این جریان‌ها در صدد مصادره‌ی آینده‌ی ایران به نفع خود و باز هم تقویت محفل‌های خود هستند که اینک در قالب "احزاب" یا "منتقدین" در روزنامه‌ها

نظام حکم‌رانی پاسخ بگوید!

احمد بخارایی: نتایج انتخابات مجلس بنا به پیش‌بینی قبلی‌مان دقیقاً همان شد. اینک بر نظام سیاسی است که این نتایج را تحلیل کند. تعداد زیاد رأی باطله و مثلاً رأی به "صادق بوقی" در رشت، مسئله‌ی کوچکی نیست. هم‌وزن بودن تعداد آرای باطله در تهران نسبت به آرای نفر نخست منتخب، مسئله‌ی پیش‌پاافتاده‌ای نیست! پایین‌ترین سطح مشارکت در انتخابات مجلس در ۴۵ سال اخیر و نیز بنا به گفته‌ی آقای خامنه‌ای در سال ۱۳۸۰، "مایه‌ی ننگ" بودن، موضوع کوچکی نیست. چرا رئیس دفتر ایشان می‌گوید حضور پرشور مردم در انتخابات مجلس، لبیک به آقای خامنه‌ای‌ست؟ چرا واقعیت را کتمان می‌کند؟ چرا و ده‌ها چرای دیگر … حاکمیت چشم‌ها و گوش‌هایش را باز کند. مجلسی که نماینده‌ی اولش در تهران حدود  ۸ درصد آرای واجدان اعطای رأی را کسب کرده فاقد مشروعیت به نظر می‌رسد. تا زمان باقی است به "تحول‌جویی" اندیشه کنیم و الا مردم آرام آرام به سمت اندیشه‌ی "سرنگونی" پیش خواهند رفت. بیدار شویم!

کدام‌یک: "حماسه‌ی مشارکت" یا "حماسه‌ی عدم مشارکت" در انتخابات مجلس!؟

احمد بخارایی: قبل از انتخابات گفته بودم نرخ مشارکت حدود ۴۰‌درصد خواهد بود که مستنداتش موجود است و اینک چنان شد که پیش‌بینی شده بود. حال اگر بپذیریم که درصد قابل توجهی از رأی دهنده‌ها در شهرستان‌ها وارد رقابت قومی و قبیلگی شده بودند و لزوماً مشارکت آنان به معنای تأیید روند کنونی نظام حکم‌رانی نیست و نیز اگر بپذیریم که درصد قابل توجهی از رأی‌ها به واسطه‌ی ترس از عدم مشارکت و ثبت نشدن کد ملی است بنابراین خوش‌بینانه حدود ۳۵ درصد واجدان اعطای رأی در انتخابات مجلس مشارکتی داشتند که کم‌و‌بیش روند کنونی را تأیید می‌کنند. یادمان باشد که این انتخابات کاملاً متمایز از انتخابات گذشته بود زیرا از همه‌ی اهرم‌های دینی و سیاسی برای جلب مشارکت از سوی عناصر درجه یک نظام سیاسی بهره برده شده بود و گویی یک رأی‌گیری برای تثبیت یا مخالفت با نظام اسلامی است. بنا بر آن‌چه گذشت، اکثریت بالا یعنی حدود ۶۵ درصد مردم نسبت به نظام سیاسی انتقادات زیربنایی دارند و این رویه را قابل تداوم نمی‌دانند. این مسئله‌ی کوچکی نیست و شاید بتوان گفت: "حماسه‌ی عدم مشارکت!" آقای خامنه‌ای در سال ۸۰ گفته بودند که مشارکت ۴۰د

در جمع دانشجویان بسیجی دانشگاه علوم پزشکی ایران: چالش انتخابات!

تصویر
نشست «مشارکت در انتخابات؛ آری یا خیر؟!» مناظره مخالف و موافق برگزار شده در دانش‌گاه علوم پزشکی ایران به میزبانی  بسیج دانش‌جویی  | چهارشنبه ۹ اسفند ۱۴۰۲  | پخش جریان مناظره | احمد بخارایی: دیروز چهارشنبه ۹ اسفند در جمع دانش‌جویان بسیجی و غیر بسیجی دانش‌گاه علوم پزشکی ایران بیش از دو ساعت بدون تعارف در خصوص مشارکت یا عدم مشارکت در انتخابات بحث و گفت‌وشنود داشتیم. از بی‌اثر بودن انتخابات و مجلس گفتم که برخی دانش‌جویان بسیجی برآشفته شدند. از لزوم "تحول‌جویی" و تفاوتش با "براندازی" و "اصلاح‌طلبی" و نیز گفتم که امیدوارم دانش‌جویان بسیجی امروز همانند بسیجیان دوران جنگ باشند نه همانند بسیجیان امروز. از هیجانی بودن رأی‌اولی‌ها و مشارکت قومی و قبیلگی در بسیاری از شهرستان‌ها در ایام انتخابات گفتم. از تبدیل انتخابات این دوره‌ی مجلس به رأی‌گیری در مورد اصل نظام حرف زدم. موافقان و مخالفان حرف‌های من آزادانه و جسورانه صحبت کردند. جلسه‌ی خوبی بود و امیدوارم تکرار شود. لطفاً فایل مربوطه را ملاحظه و نقد کنید. با سپاس

درنگ | چگونه در انتخابات مجلس شرکت کنیم؟! (۱۶)

تصویر
 

بدون توضیح!

تصویر
تکمله‌ی من به یادداشت سایت خبری ـ تحلیلی «دیدار نیوز» درباره‌ی لغو نشست انجمن جامعه‌شناسی با موضوع انتخابات مجلس | منتشر شده در ۹ اسفند ۱۴۰۲ |  نمایش گزارش  | تکمله: قرار بود روز سه‌شنبه ۸ اسفند ۱۴۰۲ نشستی به صورت مناظره با حضور برخی از امضاکنندگان بیانیه ۱۱۰ اصلاح‌طلب مشوق مشارکت در انتخابات مجلس با حضور موافق و مخالف در گروه تخصصی "جامعه‌شناسی سیاسی" در انجمن جامعه‌شناسی ایران برگزار شود. صرف زمان و پیگیری‌های زیادی با برخی امضاکنندگان صورت پذیرفت. در این میان آقای الیاس حضرتی به هیچ پیام و تماس و نیز درخواست مستقیم و غیر مستقیم مکرر ما پاسخ ندادند و گویی نمی‌شنوند. خانم الهه کولایی حاضر به مناظره نشدند. آقای حمیدرضا جلایی پور چند بار موافقت و مخالفت کرد و ایشان که ظاهرا از ماه‌ها قبل طراح بیانیه بوده‌است نهایتا با بهانه‌های ناچسب از حضور در مناظره طفره رفتند. خانم بهاره آروین (عضو هیأت مدیره‌ی انجمن جامعه‌شناسی ایران) ابتدا پذیرفتند، اما نهایتاً سر باز زدند. آقای مقصود فراست‌خواه هم که ظاهراً در امضای بیانیه غافل‌گیر شده‌ بودند از حضور در نشست عذر‌خواهی کردند. در این مسیر

درنگ | چگونه در انتخابات مجلس شرکت کنیم؟! (۱۵)

تصویر
 

تحریم یا مشارکت!

تصویر
مناظره‌ی احمد بخارایی و محمد فاضلی درباره‌ی انتخابات مجلس ۱۴۰۲ به میزبانی رسانه‌ی گفت‌وگومحور «آزاد» احمد بخارایی: حدود دو ساعت و نیم با دکتر محمد فاضلی مناظره داشتم. ایشان از امضاکنندگان بیانیه‌ی ۱۱۰ اصلاح‌طلب برای جلب مشارکت مردم در انتخابات مجلس بودند. در ابتدا به نتایج یک نظرسنجی اشاره کردم که حکایت از میزان ۹۲درصدی مردم در مخالفت با این موضع اصلاح‌طلبان داشت. پس از آن به شش تعارض مفهومی و خلاف واقع بودن این بیانیه اشاره داشتم. سپس از چهار زاویه، فاقد کارکرد بودن مجلس و انتخابات را کاویدم. نهایتاً نتیجه گرفتم که شرکت نکردن در انتخابات مجلس، یک موضع از سوی "تحول‌جویان" است که ضمن هشدار جدی به نظام حکم‌رانی، دربردارنده‌ی پتانسیل نفوذ به شیارهای موجود در درون حاکمیت است به گونه‌ای که موضع برخی عناصر سیاسی مخالف سیاست‌های حاکم را تقویت می‌کند.

درنگ | چگونه در انتخابات مجلس شرکت کنیم؟! (۱۴)

تصویر
 

درنگ | چگونه در انتخابات مجلس شرکت کنیم؟! (۱۳)

تصویر
 

درنگ | چگونه در انتخابات مجلس شرکت کنیم؟! (۱۲)

تصویر
 

درنگ | چگونه در انتخابات مجلس شرکت کنیم؟! (۱۱)

تصویر
 

فروپاشی اجتماعی این جامعه را تهدید می‌کند

تصویر
 گفت‌وگوی «روزنامه اطلاعات» با احمد بخارایی درباره‌ی فقر  | PDF |  

درنگ | چگونه در انتخابات مجلس شرکت کنیم؟! (۱۰)

تصویر
 

درنگ | چگونه در انتخابات مجلس شرکت کنیم؟! (۹)

تصویر
 

درنگ | چگونه در انتخابات مجلس شرکت کنیم؟! (۸)

تصویر
 

فاصله، اختلاف و شکاف؛ گسست نسلی و دامنه‌هایش

| گفت‌وگوی «دیدارنیوز» با احمد بخارایی درباره‌ی شکاف نسلی | منتشر شده در ۲۷ بهمن ۱۴۰۲ | نمایش گزارش (از منبع)  | نمایش گزارش (ساده و فوری)  | پخش گفت‌وگو (شنیداری) |

نظرسنجی | علت اصرار اصلاح‌طلب‌های حکومتی بر مشارکت در انتخابات

تصویر
| نظرسنجی | نمایش نتیجه |

درنگ | چگونه در انتخابات مجلس شرکت کنیم؟! (۷)

تصویر
 

درنگ | چگونه در انتخابات مجلس شرکت کنیم؟! (۶)

تصویر

نشست «ضرورت بینش اجتماعی در شکل‌گیری جنبش‌های تغییرخواه»

تصویر
با حضور: احمد بخارایی، تورج اتابکی، کیومرث اشتریان احمد بخارایی: حدود چهار ساعت در کلاب‌هاوس پیرامون ضرورت «بینش» داشتن در مسیر «تحول‌جویی» در ایران ۱۴۰۲ و نیز پیرامون «درس‌هایی که از انقلاب ۵۷ نیاموختیم!» بحث داشتیم. در این گفت‌و‌شنود اشاره داشتم به: درگیری تاریخی ذهن ما با «دو‌گانه‌ها»ی خانمان‌برانداز از عباس میرزا، ولیعهد فتحعلی‌شاه تا علی شریعتی و محمد خاتمی و اینک اسارت در «دوگانه‌ی: اصلاح و براندازی». گزینه‌ی برتر در میان احتمالات آتی در فضای سیاسی ایران با عنوان «تحول‌جویی» با هفت ویژگی که متمایز کننده از «اصلاحات» و «براندازی» است. ویژگی‌های «تحول‌جویی»: «پروسه»‌ای و زمان‌بر بودن و نه سریع و خشن به شیوه‌ی براندازان. اثرگذاری عناصر «خارج از مرزها و نیز داخلی» در مسیر تحول‌جویانه و نه صرفاً توجه به عناصر داخلی بنا به نگاه اصلاح‌طلبانه. دربردارنده‌ی برخی افراد که «بازاندیشی» کرده‌اند در سه کمپ: سنت‌گرا، اصلاح‌طلب و برانداز حول محور «عدالت اجتماعی» به گونه‌ای که «تجمیع نوین» صورت پذیرد. جوشش از درون افراد توأم با «بینش». معطوف به «ساختارها» فراتر از اصلاح‌طلبی رایج. «دیالکتیکی» بو

درنگ | چگونه در انتخابات مجلس شرکت کنیم؟! (۵)

تصویر

نشست «راه نجات ایران؛ اصلاح‌طلبی، براندازی یا تحول‌خواهی؟!»

تصویر
احمد بخارایی:   به دعوت گروه تلگرامی «مشق سیاست» حدود سه ساعت به طرح موضوعی پرداختم با عنوان: «اصلاح‌طلبی، براندازی یا تحول‌خواهی». ضمن آن‌که تفاوت میان مبادی و پی‌آمدهای این سه جریان احتمالی در آینده‌ی نزدیک ایران را کاویدم به هفده پرسش حاضران هم پاسخ دادم که عبارت بودند از: در میان دو گزینه‌ی «مشارکت» و «تحریم» انتخابات پیش روی مجلس در ایران، چه موضعی دارم؟ اگر رهبری آینده در ایران متعلق به نسل دوم باشد آیا امکان خروج و شکل‌گیری روند «تحول‌خواهی» امکان‌پذیر است؟ آیا «تحول‌خواهی» یک ابزار دیگری برای فریب مردم در ادامه‌ی «اصلاح‌طلبی» نیست؟ آیا «تحول‌خواهی» به معنای حضور همه‌ی ایرانیان خارج از کشور در داخل و تغییر سریع قانون اساسی است؟ آیا «مردم‌سالاری دینی» معنادار است؟ رأی ندادن در انتخابات از کجا مرز بین «تحول خواهی» و «براندازی» را مشخص می‌کند؟ مشارکت مردم برای فشار به حکومت چگونه باید باشد؟ تعریف «دیالکتیک» به عنوان روش اصلی «تحول‌جویی» چیست؟ آیا با مشارکت در انتخابات می‌توان روند تحول‌جویی را پی گرفت؟ چرا اعلام نکنیم که انتخابات را «تحریم» کرده‌ایم اما مشارکت ایجابی هم نداشته‌باشی

درنگ | چگونه در انتخابات مجلس شرکت کنیم؟! (۴)

تصویر
 

درنگ | چگونه در انتخابات مجلس شرکت کنیم؟! (۳)

تصویر
 

درنگ | چگونه در انتخابات مجلس شرکت کنیم؟! (۲)

تصویر
 

مرگ اصلاح‌طلبی: طلوع "تحول‌جویی"!

تصویر
مناظره میان احمد بخارایی و احمد زیدآبادی با جستار «حال و آینده‌ی ایران»، برگزار شده در پایگاه خبری تحلیلی « دیدارنیوز » | منتشر شده در ۴ بهمن ۱۴۰۲ احمد بخارایی :  حدود ۱۰۰ دقیقه با جناب  احمد زیدآبادی  گفت‌و‌شنود داشتم. در این جلسه به وجود انواع هفت‌گانه‌ی  خشونت  در ایران ناشی از  افسردگی  جمعی و نیز به چهار گزینه: تداوم وضع موجود،  اصلاحات ،  انقلاب  و بالاخره "تحول" برای آینده‌ی نزدیک ایران و مطلوب بودن گزینه‌ی چهارم اشاره کردم. هم‌چنین اشتراکات ماهیتی  اصلاح‌طلبی  و  اصول‌گرایی  در این‌جا را متذکر شدم. تهی شدن  انتخابات   مجلس  از محتوا را هم یادآور شدم و در ادامه تأکید داشتم که فرصت برای  نظام سیاسی  محدود است و نظارت‌های محتوایی از رأس تا ذیل می‌بایست به نظارت‌های صوری و شکلی تبدیل شود تا از هرج و مرج ناشی از برخورد خشونت‌بار گروه‌های ذی‌نفع در آینده‌ی نزدیک جلوگیری شود که اگر تصادم براندازانه صورت پذیرد خشک و تر خواهند سوخت. لطفا تأمل و نیز نقد فرمایید. سپاس | پخش جریان مناظره (شنیداری) |

درنگ | چگونه در انتخابات مجلس شرکت کنیم؟! (۱)

تصویر
 

جای جامعه‌شناس در زندان نیست!

تصویر
نشست «بزرگ‌داشت دکتر سعید مدنی» (جامعه‌شناس در زندان) با حضور: فرزندان (صبا و یاسمن مدنی) و جمعی از همکاران  انجمن جامعه‌شناسی ایران برگزار شده در کلاب‌هاوس « پرتو » | شنبه ۳۰ دی ۱۴۰۲

ضد‌اخلاقی‌های اخلاق دینی!

تصویر
مناظره میان احمد بخارایی و سروش دباغ با جستار «مسئله‌ی ما و دین» برگزار شده در اتاق «پرتو» در کلاب‌هاوس | ۲۳ دی ۱۴۰۲ | پخش جریان مناظره (شنیداری) | احمد بخارایی: حدود دو ساعت و نیم در کلاب‌هاوس با دکتر سروش دباغ مناظره‌ای داشتم پیرامون ذاتیات دینی و تعارضات ریشه‌ای میان "اخلاق دینی" و "اخلاق عرفی"! این بحث از زمانی مطرح شد که در نشست قبلی با ایشان (با طرح جعلیات "روشن‌فکری دینی") به ذاتیات دینی اشاره کردم اما آقای دباغ، معتقد به ذاتیات دینی نبود. در مناظره کنونی با اشاره به نقل‌قول‌هایی از اندیشمندان نظیر ماکس مولر، اسپنسر، دورکیم و ریتزر و نیز به هشت اعتبار نسبت به معانی "ذات" استدلال کردم که دین دارای ذاتیات است. پس از آن از چهار زاویه‌ی: "مرجع اقتدار، اشکال، محتوا و پی‌آمد"، به توضیح تعارضات اساسی و بنیادین میان دو نوع اخلاق: دینی و عرفی پرداختم.  در بین این چهار زاویه، جهت "محتوا"یی از اهمیت خاصی برخوردار بود که شامل هفت شاخص است. این هفت شاخص در تمایز اساسی و گاه ذاتی بین اخلاق دینی و اخلاق عرفی عبارتند از:  نوع دل‌پسند

امکان‌سنجی یک انقلاب

تصویر
یادداشت احمد بخارایی در مجله‌ی «نقد اندیشه» منتشرشده در تابستان ۱۴۰۲، شماره‌ی ۱ | نمایش یادداشت منتشر شده |   نمایش یادداشت پیش از انتشار | احمد بخارایی: چندی پیش مطلبی نوشتم پیرامون چهار وضعیت متصور برای آینده‌ی نزدیک ایران. گفتم که سه گزینه شامل: تداوم وضع موجود، اصلاحات و انقلاب، منتفی به نظر می‌رسد و یک گزینه باقی می‌ماند که عبارت است از: "تحول‌جویی". این گزینه هم "ممکن" است و هم "مطلوب". لطفاً بخوانید و نقد کنید. سپاس

افسردگی اجتماعی: درد بزرگ!

تصویر
گفت‌وگوی روزنامه‌ی «سازندگی» با احمد بخارایی درباره‌ی افزایش خودکشی به ویژه در میان دانشگاهیان منتشرشده در ۲۳ دی ۱۴۰۲ | نمایش گزارش | | متن منتشر شده: افسردگی فردی و جمعی دو روی یک سکه هستند. وقتی در یک جمعی افسردگی فردی زیاد می‌شود دیگر با یک بیماری و اختلال فردی مواجه نیستید و این یک اختلال و  بی‌نظمی جمعی است که دارای عوامل گوناگون است. ما یک افسردگی فردی داریم به علت یا دلایلی است و معلول آن پدیده افسردگی، جنون و در اندازه بسیار حاد آن خودکشی است.  یک افسردگی داریم که دلیل آن فراتر از شرق و غرب است و به دلیل‌ ظرف زمانی که انسان این روزگار‌ پساصنعت و صنعت در آن قرار دارد با آن مواجه است. اما چیزی که ایران را خاص می‌کند مقدار افسردگی جمعی ماست که از میانگین افسردگی جمعی در دنیا بیشتر است. در سال ۹۹ اعلام شد که۶۷  درصد مردم ایران افسرده هستند و افسردگی هر سال ۱۲ درصد افزایش پیدا می‌کند. پس با توجه به آمارهای قبلی و با افزایش سالانه حدود ۱۲ درصد،‌ افسردگی ۹۰ درصدی مردم ایران‌ منطقی به نظر می‌رسد. همان‌طور که در افسردگی فردی،‌ شکل ضعیف و قوی داریم‌ در افسردگی جمعی هم دو سر طیف حداقلی و

مناظره بررسی قانون حجاب و عفاف

تصویر
| مناظره میان احمد بخارایی و ابوالفضل اقبالی به میزبانی پایگاه خبری تحلیلی «دیده‌بان ایران» درباره‌ی فراز و فرودهای لایحه‌ی عفاف و حجاب | منتشرشده در ۲۱ دی ۱۴۰۲ چیزی حدود ۹۰ دقیقه با دکتر اقبالی از طراحان و تدوین‌کننده‌های "لایحه عفاف و حجاب" بحث چالشی داشتم. فکر می‌کنم روند استدلالی و خروجی این #مناظره تا حدودی "اظهر من الشمس" است فلذا یادداشتی نمی‌نویسم و شما را دعوت به شنیدن و نقد می‌کنم. سپاس | شنیداری |

آینده‌ی اجتماعی ایران چگونه رقم خواهد خورد؟

تصویر
| گفت‌وگوی روزنامه‌ی «آفتاب یزد» با احمد بخارایی درباره‌ی ابهام در آینده‌ی اجتماعی ایران | منتشرشده در ۱۹ دی ۱۴۰۲ | نمایش گزارش | وقتی افسردگی در بخش‌هایی از جامعه موج می‌زند و هر سال درصدی به جمعیت افسرده‌ی جامعه اضافه می‌شود دو پیامد به دنبال دارد؛ فردی و اجتماعی. افسردگی در نهان خود نوعی اضطراب را به فرد می‌دهد که آن اضطراب، اندک اندک به خشم تبدیل می‌شود و ما این خشم و خشونت را در تمامی سطوح جامعه از فرد و اجتماع گرفته تا ادارات و مسئولان می‌بینیم. فرد به سادگی عصبانی می‌شود و خشم خود را بروز می‌دهد، این خشم فردی در جامعه تسری پیدا می‌کند و به لایه‌های حکمرانی نیز رخنه می‌کند. کافی است سری به ادارات بزنید تا برخوردها با ارباب رجوع را ببینید آن هم ارباب رجوعی که بی‌اطلاع است و از هیچ رانت رابطه‌ای و اقتصادی برخوردار نیست. ایران یک جزیره مستقل بیرون از بقیه‌ی جهان نیست، جنگ و خشونت‌های سیاسی که کشورها علیه یکدیگر به کار می‌بندند از همان اضطراب خشونت‌های فردی آغاز می‌شود و در نهایت به خشم در جامعه جهانی تبدیل می‌شود. جامعه‌ای که بخش‌هایی از آن دچار اضطراب است حالا با نوعی نادیده‌انگاری

فوران "احساس فقر" در ایران: مسئولیت نظام سیاسی!

تصویر
  گفت‌وگو میان احمد بخارایی، حاتم قادری، حسین راغفر و حسین قاضیان درباره‌ی «فقر و استبداد» برگزار شده در اتاق «طرح نو» در کلاب‌هاوس | یک‌شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۲

عامل انفجار در گذشته، حال و آینده: خشونت ساختاری در ایران!

تصویر
نشست «عامل انتحار: جمهوری اسلامی، اسرائیل یا داعش؟» برگزار شده در اتاق «طرح نو» در کلاب‌هاوس | یک‌شنبه ۲۴ دی  احمد بخارایی: چیزی حدود ۵ ساعت در کلاب‌هاوس با آقایان علی‌رضا نامور حقیقی، بیژن عبدالکریمی، مسعود بهنود، فرج سرکوهی، تقی رحمانی و دیگر عزیزان پیرامون انفجار کرمان در سالگرد قاسم سلیمانی بحث چالشی داشتم و در این محورها گفت‌و‌شنود داشتیم: تحلیل این رخ‌داد دردناک در سه سطح: خرد، میانه و کلان. اشاره به وجود ۷ نوع خشونت در ایران شامل خشونت‌های: تاریخی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، علیه طبیعت و بالاخره خشونت جهانی. در باره‌ی هر یک از این انواع هفت‌گانه‌ی خشونت در ایران شاهد مثال‌هایی آوردم. وجود مشروعیت "نسبی" نظام سیاسی در ایران ناشی از آمیختگی سه نوع اقتدار: سنتی، کاریزماتیک و قانونی. وجود بحران مشروعیت سیاسی در ایران. لطفا بشنوید و نقد فرمایید. سپاس | پخش جریان مناظره (شنیداری) |

اقبال به جشن کریسمس در ایران، چرا؟

تصویر
گفت‌وگوی بی‌بی‌سی فارسی با احمد بخارایی درباره‌ی استقبال ایرانیان از جشن کریسمس منتشر شده در تارنمای بخش فارسی بی‌بی‌سی | نمایش گزارش | pdf |

جمع‌آوری کودکان کار از سوی شهرداری: پاک کردن صورت مسئله به جای حل آن!

تصویر
گفت‌وگوی روزنامه‌ی «سازندگی» با احمد بخارایی درباره‌ی تصمیم شهرداری برای سامان‌دهی کودکان کار  منتشر شده در ۳ دی ۱۴۰۲ | نمایش گزارش | احمد بخارایی: در نظر جامعه، تصمیم به جمع‌آوری کودکان کار و معتادان متجاهر مسئله نیست، مسأله اصلی خود کودکان کار و معتادان است. زیرا این برخوردها بارها و بارها صورت  گرفته اما نتیجه‌ای نداده و تنها برخوردهای قالبی، فرمی و صوری بوده است. در نتیجه آنچه در ذهن آقای شهردار مسئله است در واقع پاک کردن مسئله اســت نه اصل مسئله. این اقدام در واقع رفتن مسائل و مشکلات از روی زمین به زیرزمین است. ما طیفی از کودکان کار و آسیب‌های اجتماعی را داریم و نمی‌توان همه را با یک چوب راند. ما فردی را داریم که ۱۸ ساله است اما در شرایطی کار می‌کند که مورد تهدید جسمی و روانی قرار می‌گیرد، او هم کودک کار است. یا کودکانی با خانواده خود زندگی می‌کنند اما اغلب این خانواده‌ها پرآسیب هستند و اغلب یک یا چند عضو خانواده به اعتیاد دچارند، بعضی‌شان درس می‌خوانند و بعضی دیگر نه! پس موضوع تنها یک جنبه ندارد. ریشه‌ی مسئله در اختلاف طبقاتی، توزیع ناعادلانه‌ی ثروت، خودی و ناخودی کردن پول و گر

فقدان روشن‌فکری در ایران، چرا؟ | نشست «روشن‌فکر ایرانی» | نوبت ۲

تصویر
| گفت‌وگو میان احمد بخارایی، فرج سرکوهی، عطا هودشتیان و مهدی خلجی درباره‌ی روشن‌فکر ایرانی (نوبت ۲)، برگزار شده در اتاق «پرتو» در کلاب‌هاوس |  پخش جریان نشست (شنیداری)  | احمد بخارایی:  در این گفت‌و‌شنود به این مباحث پرداختم: با ذکر مجدد ۹ ویژگی برای "روشن‌فکری" نتیجه گرفتم که در ایران معاصر چندان روشن‌فکر نداشته‌ایم. روشن‌فکری دینی"، ترکیبی جعلی است. با مرور برخی موارد در مواضع اشخاصی نظیر احمد شاملو، فریدون آدمیت و باقر پرهام به نحیف بودن جریان موسوم به "روشن‌فکری" اشاره داشتم. مرور هفته‌نامه‌ی "کتاب جمعه" و ماه‌نامه‌ی "آدینه" در دو دهه پس از انقلاب و ضعف روشن‌گران. شرایط و لوازم تحقق جریان "روشن‌فکری" در زمان اکنون عطف به سه زمان: گذشته، حال و آینده از چهار زاویه: تاریخ، اشکال روشن‌فکری، خرده‌نظام‌های چهارگانه‌ی اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در محتوای روشن‌فکری و بالاخره مقوله‌ی کنش‌گری روشن‌فکرانه. امید که بشنوید و نقد کنید. سپاس | نوبت ۲ |

صادق بوقی: اعتراض و شادی!

تصویر
احمد بخارایی: در گفت‌وگوی کوتاه با روزنامه سازندگی به تحلیل رخ‌داد "صادق بوقی" در رشت پرداختم. آقای حاکمیت، این ره که تو می‌روی به ترکستان است! محدودیت بی فایده است ماجرای صادق برقی از دو زاویه به طور مستقیم و غیر مستقیم قابل بررسی است. از بعد مستقیم ماجرا باید گفت: در جامعه ایران جای خالی شادی کردن علنی رها و آزاد احساس می شود. در واقع میزان شاد بودن بنا به فرهنگی که در کشور داریم به صورت پنهانی و زیر زمینی آنقدرها شاید کم نباشد اما شادی عمومی در کشور کم است. در بعد غیر مستقیم اما مساله این است که؛ ما شرایط سیاسی اقتصادی و سیاسی خوبی نداریم یکی از برون دادهای شرایط وخیم ،سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ما که مطرح شده است. حجاب است. در واقع، نوع عکس العمل مخاطبان از ماجرای صادق بوقی روی دیگری از سکه مواجه با پدیده حجاب است. هیچ پدیده اجتماعی از پدیده های دیگر منفک نیست. وقتی بحث اجبار به میان می آید، مردم نقطه مقابل این اجبار برخورد می کنند و می خواهند حتماً موهای شان رها باشد؟ اصرار نایه جای دولت ها سبب شده مردم نسبت به چیزی که منع شدند حریص تر شوند. در بحث حجاب انواع

نشست «روشنفکر ایرانی» | روشن‌فکری دینی: آب‌غوره‌ی فلزی!

تصویر
| گفت‌وگو میان احمد بخارایی، سروش دباغ و مصطفی دانش‌گر درباره‌ی روشنفکر ایرانی، برگزار شده در اتاق «خانه‌ی پرتو» در کلاب هاوس | | پخش جریان نشست | | احمد بخارایی: چیزی بیش از چهار ساعت در کلاب‌هاوس در میان جمع زیادی از حضار کم و بیش اندیشمند با دو عزیز که استادان دانشگاه در خارج و نیز مدافع "روشن‌فکری دینی" بودند بحث چالشی و اجتماعی ـ فلسفی داشتیم. مدعای من، ذاتی بودن "خداباوری" و نیز ذاتی بودن "معادباوری" برای ادیان بود و بر این اساس استدلال کردم که چگونه واژه‌ی ترکیبی "روشنفکری دینی" دارای مفهوم نیست و بمانند "آب‌غوره‌ی فلزی" جمع دو نقیض است. از دیگر سو با برشمردن ۹ ویژگی برای "روشنفکری" به معنای عام (اتکا به خرد و عقل گفتمانی، نوگرا، استدلال‌محور، تکیه بر تجربه‌گرایی فراتر از پوزیتیویسم، این‌جهانی در سنجش، انتخاب مبتنی بر آگاهی، آلترناتیو‌ساز، اندیشه‌ی معطوف به عمل در سه جهت: اعتراض، تغییر و برساخت و بالاخره ویژگی نهم: گفتمان فرادینی) نتیجه گرفتم که در ایران معاصر و در طی سده‌ی اخیر، جریان روشن‌فکری در ایران شکل نگرفته‌اس

نشست بررسی «افق سیاسی پیش رو و انتخابات مجلس ۱۴۰۲»

تصویر
| گفت‌وگو میان احمد بخارایی، احمد زیدآبادی و حسین قاضیان درباره‌ی آینده‌ی ایران با محوریت انتخابات پیش روی مجلس شورا، برگزار شده در اتاق «طرح نو در کلاب هاوس | پخش جریان نشست ( شنیداری ) | احمد بخارایی: در این گفت‌و‌شنود چهار ساعته با مشارکت حاضران به این موضوع‌ها با محوریت انتخابات چند ماه دیگر مجلس شورا پرداختم: بر اساس هر سه رویکرد عمده در فلسفه‌ی اخلاق سیاسی، رأی ندادن شهروندان در ایران یک کنش اخلاقی و مستدل به اندیشه بوده‌است. شرط شرکت بنده در #انتخابات پیش روی #مجلس شورا عبارت از پاسخ‌گویی به این پرسش عدالت‌خواهانه از سوی نظام سیاسی  است: چگونه و چرا افرادی مانند آقایان قالی‌باف و محسن رضایی (و قس علی‌هذا) طی چند دهه‌ی اخیر به ثروت دست یافته‌اند؟! برا اساس تحلیل روند مشارکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی در دوره‌های گذشته، آمار مشارکت در اسفند ۱۴۰۲ کم‌تر از ۴۰ درصد و موجب تشدید بحران مشروعیت خواهد بود. … موارد دیگر عطف به عملیات ناخوشایند #حماس علیه اسرائیل در ۱۵ مهر ۱۴۰۲ …

روشن‌فکری: عوام‌زدگی یا دفاع از مردم!

تصویر
مناظره‌ی احمد بخارایی و بیژن عبدالکریمی روشن‌فکری ایرانی به میزبانی رسانه‌ی گفت‌وگومحور «آزاد» احمد بخارایی: در این مناظره به این موضوعات پرداختم: با توجه به این ویژ‌گی‌های روشنفکری، ما در ایران روشنفکر معروف، انگشت‌شمار داریم: برخوردار از عقل گفتمانی رویکرد فرادینی آلترناتیو و بدیل‌ساز نوجو معطوف به تجربه برخوردار از اندیشه‌ی معطوف به کنش در سه سطح: اعتراض، تغییر و برساخت! در ایران، انبوهی از روشن‌گرها (Illustrative) داریم که هر یک مقداری از روشن‌فکری برخوردارند و به اندازه درک‌شان از واقعیت، تلاش می‌کنند و قابل احترامند نه آن‌که کنش‌شان، "ننگین" قلمداد شود به گونه‌ای که دکتر عبدالکریمی برای توصیف موضع روشنفکران در جنگ حماس و اسرائیل مدعی شده است! توده و مردم، هذیان‌گو نیستند (برخلاف نظر ایشان) و اهل فهم‌اند چه در مواضع قبلی و چه در موضع‌شان در جنگ حماس و اسرائیل! نقد موضع دکتر عبدالکریمی در تبرئه‌ی حماس در حمله‌ی اخیر به اسرائیل در پانزده مهر که ایشان آن را "واکنشی" و "ناخواسته" قلمداد کرده‌اند! روشنفکر نبودن مدعیان دین‌خو مانند آقایان عبدالکریم سروش و

| بله، درست است مملکت مال حزب‌الهی‌هاست اما …!

گفت‌وگوی روزنامه‌ی «جهان صنعت» با احمد بخارایی درباره‌ی تمامیت‌خواهی نظام ارزشی حاکم | منتشرشده در دوشنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۲ | نمایش گزارش | | احمد بخارایی: جامعه ما بیش از سه دهه است که شرایط ملتهبی دارد. وضعیت جامعه مانند گلوله برفی است که به پایین‌ می‌غلتد و این گلوله لحظه‌به‌لحظه بزرگ‌تر و اثرگذارتر می‌شود. حال در این شرایط هر جرقه و بهانه‌ای می‌تواند بشکه باروت را منفجر کند. منظور از «جرقه» این است که آن رخ‌داد به خودی خود قابل تامل است و علاوه بر آن موجب انفجار خواسته‌ها و مطالبات فروخفته می‌شود مانند مرگ مظلومانه مهسا امینی که مانند یک جرقه ایفای نقش کرد. بنابراین پیامدهای جرقه‌ی ایجادشده در جامعه توانایی بازتولید در ماه‌ها و حتی سال‌های آینده را نیز دارد. بروز چنین اتفاقی امواج ناشی از انفجار خشم مردم را در پی دارد. برخی اوقات حوادثی در ایران رخ می‌دهد که وقوع آنها در برخی کشورهای دیگر عادی است. به عنوان مثال در کشورهای کمتر‌توسعه‌یافته زندان‌ها ناامن‌تر هستند و به موازات آن نیز زندانیان از حقوق اولیه کمتری برخوردارند. اما به طورکلی تا جایی که رسانه‌های رسمی اطلاع داده‌اند، وقوع آت

مقاومت یا تروریسم؟

تصویر
مناظره‌ی احمد بخارایی و سجاد صفارهرندی درباره‌ی فلسطین، و جنگ حماس و اسرائیل به میزبانی رسانه‌ی گفت‌وگومحور «آزاد» | منبع | احمد بخارایی: به دعوت انجمن دانشجویی در دانشگاه صنعتی شریف، مناظره‌ای صریح و چالشی به مدت دو ساعت با یکی از نمایندگان تفکر نظام سیاسی در ایران پیرامون حمله‌ی حماس به اسرائیل داشتم و به این محورها اشاره کردم: علل مخالفت اکثر ایرانیان با هر نوع انسان‌کشی منتج از نتایج جنگ بی‌فرجام و ابهام‌آلود ایران و عراق، حمله‌ی داعش‌وار حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ (۱۵ مهر ۱۴۰۲)، پیش‌روی‌های اسرائیل در خاک فلسطین پس از دو جنگ شکست‌بار اعراب با او در سال‌های ۱۹۴۸ و ۱۹۶۷ و پیش‌روی اسرائیل در این حمله‌ی اخیر حماس بر اساس روند تاریخی، جنگ نیابتی ایران با اسرائیل در خاک فلسطین، تشدید فشارها به ایران از سوی جامعه‌ی جهانی پس از فروکش کردن آتش جنگ حماس و اسرائیل طی دو سه ماه آینده، تحلیل عمل‌کرد جنگ خشونت‌بار و نیابتی ایران در چارچوب سه رویکرد جامعه‌شناختی: کارکردگرایی ساختاری، تضاد و تعامل‌گرایی نمادین. تحت‌الشعاع قرار گرفتن "امنیت ایران" با "امنیت جمهوری اسلامی"

«صلح اجتماعی» مقدمه‌ی «صلح بین‌المللی»

یادداشت احمد بخارایی در روزنامه‌ی «آرمان امروز» درباره‌ی روز جهانی صلح | منتشرشده در ۲۹ شهریور ۱۴۰۲ |  نمایش گزارش | ۲۱سپتامبر ۲۰۲۳ مصادف با ۳۰ شهریور، روز جهانی صلح است. در حقیقت «صلح» یک ضرورت جهانی است که جوامع و کشورها به هر شکلی می‌خواهند آن را از جامعه خود به جهان بکشانند؛ اگر در درون هر جامعه‌ از سطوح خُرد تا کلان، صلح اجتماعی وجود نداشته باشد آن جامعه به صلح جهانی و پویایی و پیشرفت نمی‌رسد. ما در معنای کل با یک صلح جهانی روبه‌رو هستیم  که جامعه‌ای با جامعه‌ای بیرونی، که پیش‌تر جنگ و نزاع میان آنها رخ داده، تعامل پویا و سازنده برقرار می‌کند. «صلح» در ابعاد مختلف و بین المللی دارای دو جنبه است، ابتدا نزاع و درگیری و سپس آرامش نسبی و دوم در روند تحکیم عناصر بین المللی بدون اینکه جنگی وجود داشته باشد به تعامل و مشارکت می‌رسند. مساله‌ای که امروز برای نگارنده این سطور مهم است، «صلح اجتماعی» در کشور است. تا زمانی‌که ما در ابتدا با خودمان به‌عنوان یک فرد به صلح درونی نرسیم با بیرون از خودمان از جمله جوامع خُرد (خانواده)، جامعه میانه (محل کار) یا  کلان (شهر یا کشور)، طبیعتا نمی‌توانی

صف» تا کی؟

| گفت‌وگوی روزنامه‌ی «آرمان امروز» با احمد بخارایی درباره‌ی پدیده «صف» | منتشرشده در ۸ شهریور ۱۴۰۲ | نمایش گزارش | احمد بخارایی: حدود دو ماه پیش این گفت‌و‌گو انجام شده که موضوعش تشکیل صف‌ها با شیوع برخی شایعات از جمله گرانی بنزین بود اما همان دو عاملی که به آن اشاره کردم هم‌چنان در جامعه ملتهب ما به شکل‌های گوناگون عرض اندام می‌کند و آتشی است زیر خاکستر ...!   واقعا چرا پدیده «صف» به این شکل در بین مردم ما نهادینه شده است؟ با وجودی که شاید در نگاه اول ریشه اصلی این پدیده در فشارهای اقتصادی قابل جستجو باشد اما، عمده این پدیده را می توان در دو محور«بی اعتمادی» و «شایعه سازی» جستجو کرد. پدیده ای که جوهره اصلی آن عموما در شهرها شکل می گیرد. پدیده ای که جلوه اش در برخوردهای اغراق آمیز مشاهده می شود و نتایج آن در جاهای دیگری به خوبی بروز می کند. البته عوامل دیگری هم در این بین موثر است. مانند عوامل فرهنگی و اجتماعی. اما همانطور که گفته شد، عمده دلایل یاد شده به همان فشارهای اقتصادی و بعد از آن دو اصل اجتماعی «بی اعتمادی» و «شایعه سازی» بر می گردد. هر کدام از این دو مقوله چگونه در شکل‌گیری

ضد قانون: اخراج اساتید دانشگاه

تصویر
| گفت‌وگوی تلویزیون ZDF آلمان با احمد بخارایی درباره‌ی اخراج پرشمار استادان دانشگاه | شنیداری | نمایش گزارش | احمد بخارایی: در گفت‌وگوی کوتاه با نماینده‌ی تلویزیون سراسری ZDF آلمان در دفتر تهران در شهریور ۱۴۰۲ که شاهد اخراج اعضای هیئت علمی از دانشگاه‌ها بودیم به این موارد اشاره داشتم: دو نوع اخراج مستقیم و غیر مستقیم (بازنشستگی زود‌هنگام و عدم تمدید قرارداد همکاری) اساتید منتقد دانشگاهی، ایجاد فضای امنیتی و ترس در دانشگاه و جامعه در سالگرد خیزش مهسا امینی، وجود انواع مطالبه‌گری‌ها در #جامعه به اعتبار انواع قشرهای اجتماعی.

"کلثوم"، قربانی نظام مردسالار مشروع!

تصویر
 گفت‌وگوی روزنامه‌ی «آفتاب یزد» با احمد بخارایی درباره‌ی قتل مردان مازندرانی | منتشرشده در ۱۳ شهریور ۱۴۰۲ | نمایش گزارش | عزیزان، در این گفت‌وگو به عوامل آشکار و پنهان در سه سطح: خرد، میانه و کلان در بروز پدیدارهایی مانند قتل همسران و ابزارانگاری زنان مظلوم در ایران اسلامی پرداختم. «در چنین مواقعی (مواجهه با یک پدیدار)، صرفاً اگر در سطح خُرد متوقف شویم، اسیر برخی کلیشه‌ها خواهیم شد که نهایتاً به یک سری «توصیه» بسنده خواهیم کرد اما «پدیدارها» را باید «سه سطحی» دید: ـ سطح خُرد: یعنی خانواده و انواع باید‌ها و نباید ها ـ سطح میانه: سازمان ها ـ سطح کلان: ساختارها، نگاه اجتماعی، نگاه جامعه شناسی، بررسی بر اساس جامعه شناسی سیاسی و مداقه در تمامی خرده دلایلی که در نهایت محصولی به نام:« «قتل‌های سریالی مردان مازندرانی» » به دست می‌دهد. عدم توجه به سطح کلان و میانه و متوقف شدن در سطح خُرد هیچ ارزشی ندارد مگر آن که برای مان انتشار خبر مهم باشد و بس!  نکته اول: ما فاقد «نظام جامع رفاه اجتماعی» هستیم! از دو زاویه می‌شود این موضوع را تحلیل کرد: یکی از زاویه نگاه مرد، یکی از زاویه نگاه زن. از زاویه ن