ضعف جمهوری اسلامی! (۲۳)
زندانیان گرانسنگ و محترم سیاسی!
احمد بخارایی: اگر جمهوری اسلامی ضعیف نیست پس چیست؟
این همه زندانی سیاسی که همهی آنها از کنشگران ارزشمندند و نوع مواجهه با این بزرگان، اگر نشان از ضعف حاکمیت ندارد پس حکایتگر چیست؟
یک نمونه: مهندس سیامک مسیحپور اهل فکر و دانش است. برای بار چهارم به جرائم سیاسی (بخوانید: به جرم آزادیخواهی و اندیشمندی) دستگیر شد.
پدر بزرگوار ایشان، دکتر شکرالله مسیحپور، متن زیر را به درخواست بنده به جهت دادخواهی نوشتند. لطفاً بخوانید و برخورد ناشایست و غیرقانونی و از سر ضعف حاکمیت با این شخص بزرگ را ملاحظه فرمایید:
«با گذشت بیش از ۱۶ ماه از دستگیری مهندس سیامک مسیحپور در آرامستان تهران، ایشان بدون حتا یک روز مرخصی همچنان در زندان اوین محبوس و طبق پرینت قضایی تا خرداد ۱۴۰۵ میبایست بخشی از دوران جوانی خود را در زندان سپری کند. علیرغم آسیبهای وارده در اثر ضرب و شتم سپاه به نواحی کمر، گردن و کتف، این زندانی سیاسی، پس از اعزام از زندان برای انجام جراحی کمر و طی مراحل اولیه درمانهای پس از عمل به صورت توقف اجرای حکم، مجدداً به زندان اوین باز گردانده شده و روزهایی را که به منظور درمان خارج از زندان گذرانده ، به ایام حبساش اضافه شده است.
*سیامک* که شاغل در تأمین و ساخت تجهیزات صنعتی و پالایشگاهی بوده و در زمینه شعر و داستاننویسی فعالیت دارد، در اسفند ۱۴۰۳ پس از اعزام بینتیجه، به بیمارستان ، با دستبند و لباس زندان، اعلام کرده است که از این پس، از اعزام با لباس زندان امتناع میکند، در حالی که با درخواستاش مبنی بر اعزام با لباس شخصی، جهت بررسیهای درمانی، توسط آقای فرزادی، رئیس زندان اوین مخالفت شده است.
همچنین درخواست مرخصی ایشان هم بدون عنوان کردن دلایل مشخصی، توسط دادستان رد شده است.
به عنوان خانوادهی این زندانی سیاسی، از نهادهای بینالمللی و حقوق بشری، درخواست پیگیری جهت آزادی هر چه سریعتر سیامک که به اتهام شرکت در مراسم خاکسپاری دختر جوان مقتول در مترو، آرمیتا گراوند و انتشار آگهی ترحیم ایشان در صفحه شخصی خود، محکوم شده را داریم.
علیرغم اینکه سیامک نیز در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳ طبق مقررات داخلی زندان، حق ملاقات حضوری داشت، مسئولان مربوطه ملاقات حضوری وی را با خانواده قطع و به ملاقات کابینی تغییر داده بودند. از اینرو سیامک از ملاقات کابینی امتناع کرده و اعلام نمود که به دلیل اعمال فشار هرگز ملاقات کابینی را نخواهد پذیرفت. سرانجام پس از حدود ۲ ساعت تأخیر با مقاومت زندانی و وساطت آقای حقجو ، مدیر سالن ملاقات، با ملاقات حضوری موافقت گردید. در تاریخ ۱۵ اسفند که اجباراً و به ناچار با لباس زندان برای معاینه پزشکی به بیمارستان طالقانی اعزام شده بود، بر روی لباس خود با خط درست و قابل رؤیت نوشته بود: «زندانی سیاسی». در برگشت لباس مذکور را با لباس جدید جایگزین کردند اما سیامک اعلام کرد که باز هم در اعزام به خارج از زندان اگر با لباس زندان به هر جا خارج از زندان اعزام شود، چون بار قبل، جمله «زندانی سیاسی» را روی لباس زندان خواهد نوشت.»
درود بر سیامک و سلام بر خانوادهی ایشان.
بله، شاید باور نکنید اما واقعیت دارد: چند سال زندانی، فقط و فقط برای شرکت در مراسم خاکسپاری!!!
تعجب نکنید. اینجا، جمهوری اسلامی است.
حتی از مرخصی قانونی و نیز ملاقات حضوری زندانی هم، خوف دارند.
آیا اینها نشانهی قوت جمهوری اسلامی است؟!
... متأسفیم!