ضعف جمهوری اسلامی! (۲۵)
آقای خامنهای و دانشجویان!
احمد بخارایی: در ۲۲ اسفند ۱۴۰۳ جمعی از دانشجویان گزینش شده با آقای خامنهای دیدار داشتند. چهار محور سخن ایشان، توجهم را جلب کرد:
۱ـ گفتند: برخورد دانشجویان با «تمدن غرب»، ابتدا با شیفتگی بود اما اکنون در استقلال و جدایی کامل از آن است!
من فکر میکنم اولاً تمدن غرب، محصول عقلانیت طی چند قرن و مبتنی بر «کارایی انسان» است که امروز حتی مسلمانان فهیم از جوانب مثبت آن بهره میبرند و اینکه میلیونها انسان در ایران به کاروان تمدن غرب پیوستند و از ایران رفتند و نیز چند برابر آن، تمایل به رفتن از مملکت دارند گواه این ادعاست که اهالی اندیشه در استقلال و جدایی کامل از تمدن غرب بهسر نمیبرند!
۲ـ ایشان متذکر شد که: «دانشگاه امروز با ایستادگی و فهم بهتری از مسائل، برای حضور در صفوف مقدم مقابله با دشمن آماده است».
عرض میکنم ما که در دانشگاه هستیم مشاهده میکنیم که دانشجویان، عمدتاً دغدغههای شخصی دارند و بسیاری از آنها در مقاطع کارشناسی تا دکترا در میدان انقلاب در جستوجوی پایاننامهنویسان و مقالهنویسان هستند متأسفانه! این صحنه، بدیع و بیبدیل است و در هیچ نقطه روی کرهی زمین اینقدر راحت، علم و مدرک خرید و فروش نمیشود!
۳ـ ایشان به دانشجویان توصیه کردند جلسات هماندیشی در بارهی مسائل اصلی کشور برگزار کنند.
عرض میشود بیش از ۲۷ سال است که در دانشگاهم و امان از یک جلسهی هماندیشانه از سوی دانشجویان معتقد به ولایت یا دفاتر نمایندگی رهبری در دانشگاه!
الگوی دانشجویان پیرو ولایت، صدا و سیمای انحصاری است که ملک طلق رحیمپور ازغدیها است!
۴ـ ایشان گفتند که اگر قصد ساخت سلاح هستهای را داشتیم آمریکا نمیتوانست جلوی آن را بگیرد!
عرض میشود پرسش این است که: اگر صلاح جمهوری اسلامی ایجاب کند که برای محافظت از خود به عنوان «اوجب واجبات»، انواع بمبها را بسازد، آیا بمب اتم نخواهد ساخت؟ اینجا با یک پارادوکس مواجه هستیم. آیا در نگاه فقهی میتوان از یک «واجب کبیر» دست شست؟
و البته عرض میشود آیا واقعاً غرب نمیتواند جمهوری اسلامی را کنترل کند؟ اگر خیر چگونه بوده است که با تحریمها، ارزش ریال طی یک سال گذشته حدود ۴۰ درصد، کاهش داشته؟ در هیچ کجای دنیا چنین اتفاقی نیفتاده است.
امیدوارم دستاندرکاران امر ولایت ترتیبی تدارک ببینند تا موارد مذکور، طرح و بحث و نقد شوند.