پست‌ها

نمایش پست‌هایی با برچسب شکاف طبقاتی

انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ (۵): پرسش‌های «تحول‌جویان» از کاندیداها!

 احمد بخارایی: آقایان کاندیدای ریاست‌جمهوری در ایران پرمسئله، آیا برای این پرسش‌ها پاسخی دارید؟ اگر این سه میلیون و ششصد هزار بشکه نفتی که روزانه به فروش می‌رسد و دلالان را فربه کرده است نبود چه می‌کردید؟ فرض کنید نفت نمی‌داشتیم آیا باز هم کاندیدا می‌شدید؟! تا چه زمانی و طی چه پروسه‌ای می‌توانیم از «نفت‌خوری» رهایی یابیم؟! شما که به هنگام داوطلب شدن در انتخابات ریاست‌جمهوری متعهد می‌شوید تحت هدایت و ولایت و نظارت و امامت «رهبری»، سلوک سیاسی کنید چه برنامه‌ای برای این جامعه دارید که در بستر «فروپاشی اجتماعی» می‌غلطد؟! چگونه می‌خواهید ۹۰ درصد جامعه را روح بخشید در حالی که این ۹۰ درصد، ۱۰ درصد ثروت را در اختیار دارند؟ با آن ۱۰ درصد زالوصفت چه خواهید کرد و چگونه «شکاف طبقاتی» دهشتناک را ترمیم می‌کنید؟ پاسخ شما به دردهای آن بیش از ۷ میلیون مهاجر و فراری از وطن که هر بعدازظهر را با اندوه دوری از خاک سپری می‌کنند چیست؟! با زندانیان سیاسی مظلوم چه خواهید کرد؟! نظرتان راجع به #حجاب تحمیلی چیست؟! اصلاً ۵ پرسش از این ۶ پرسش، پیش‌کش‌تان باد.

سیاست‌های اجتماعی زیر سایه‌ی تاریک معیشت!

 گفت‌وگوی روزنامه‌ی «آرمان امروز» با احمد بخارایی درباره‌ی نسبت سیاست‌های اجتماعی با ساختار و رویکردهای سیاسی | نمایش گزارش | احمد بخارایی: زمانی که از سیاست‌ها و مطالبات اجتماعی برای چهارسال می‌خواهیم صحبت و آن را مرور کنیم، با مسائل اجتماعی مواجه خواهیم شد. امروزه وقتی می‌گویم «مسائل اجتماعی»، فقر، بی‌کاری، اعتیاد، طلاق و … در ذهن ما تداعی می‌شود یا موضوعی نظیر فرار مغز‌ها و مهاجرت افراد غیر نخبه به میان می‌آید. همان‌طور که شاهد هستیم در این مسائل اجتماعی، موضوعات سیاسی و اقتصادی وجود دارد. زمانی ما از فقر و بی‌کاری سخن می‌گوییم عمدتاً مسائل اقتصادی و آن‌جایی که از مهاجرت صحبت می‌کنیم رنگ و بوی سیاسی به خود می‌گیرد، به نحوی که مدیریت کلان، در اداره‌ی جامعه و در بسیاری از موضوعات کارکرد لازم و مناسب را ندارد. بنابراین چهار خرده‌نظام فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در یک جامعه، در هم تنیده هستند و یک نظام اجتماعی متشکل از این چهار خُرده‌نظام است. ما نمی‌توانیم این‌ها را از یک‌دیگر جدا کنیم و فقط به شکل انتزاعی و در ذهن، قابل تفکیک هستند. این چهار خُرده‌نظام یک برون‌داد دارند و آن...

گریزناپذیری «تحول‌جویی» در ایران (۵)

پرسش "تحول‌جویان" در مورد زکات فطره! احمد بخارایی: زکات فطره یا فطریه رایج یک مسلمان معادل سه کیلو قوت غالب مانند گندم  حتی نمی‌تواند پاسخ‌گوی یک وعده غذای استاندارد برای یک نفر محتاج باشد اما در زمان ابداعش در چهارده قرن قبل چنین نبوده و ارزشمند بوده. بگذریم که قوت غالب طبقه‌ی نوظهور مذهبی در ایران ۱۴۰۳ گندم نیست و گوشت گرم کیلویی یک میلیونی گوسفندی است! از سوی دیگر در کشورهایی که به نام "کفر سرمایه‌دار" از سوی نظام سیاسی ایران، تحلیل و مطرح شده‌اند مانند انگلستان و آلمان از صاحبان سرمایه و ثروت گاه بیش از پنجاه درصد درآمد، مالیات اخذ می‌شود تا شکاف طبقاتی در جامعه رخ ننماید و یک زن سرپرست خانوار مجبور به تن‌فروشی نشود و یک جوان از سر نومیدی به خودکشی یا اعتیاد روی نیاورد. آن‌ها از محل اخذ مالیات، تغذیه می‌شوند! پرسش: آیا این همه زکات فطره در این همه سال جز تسکین دهنده‌ی ضعیف درد برای یک روز، چه پی‌آمدی در ایران داشته و آیا استحاله آن به افزایش مالیات صاحبان ثروت، اثر‌گذارتر در جهت "عدالت اجتماعی" نخواهد بود؟!  چرا تن به تحول‌جویی و پیامدش "استحاله‌ی...

طغیان نزدیک طبقه‌ی فرودست ناشی از کینه و تبعیض!

تصویر
| پاسخ به پرسش پایگاه خبری ـ تحلیلی «تجارت نیوز» درباره‌ی ارتباط شرایط نابسامان اقتصادی با آسیب‌های اجتماعی | منتشرشده در ۲ فروردین ۱۴۰۳ | نمایش گزارش | | احمد بخارایی: در جامعه یک مفهوم محوری به عنوان عدالت یا انصاف وجود دارد. البته تعریف عدالت بسیار سخت و دشوار است. اینکه بگوییم هر چیزی در جای خود باشد، تعریف راهگشایی نیست؛ چراکه صرفاً یک تعریف لغوی است. برداشتی که ما از عدالت داریم که توزیع عادلانه‌ای در مقوله ثروت و قدرت میان افراد و شهروندان صورت بگیرد. این یک تعریف کلی است و در جاهای مختلف، مصداق خود را پیدا می‌کند. در آموزش و پرورش، آموزش عالی، اشتغال و همه مواردی که جنبه اقتصادی یا اجتماعی دارند.  ارتباط مستقیم و بدون واسط میان فقر و جرم وجود ندارد. ضریب جینی در ایران سیر صعودی دارد و در حال حاضر نزدیک به ۵۰ درصد است. این یک نقطه‌ی بحرانی است. این ضریب جینی در روستا و شهر تقریباً یکسان است.  در روستا شکاف طبقاتی و نابرابری در درآمد منجر به جرم نمی‌شود، اما همین اختلاف در شهر با افزایش نرخ جرایم ارتباط پیدا می‌کند. چرا که یک واسطه میان فقر و جرایم وجود دارد. حلقه‌ی را...

درنگ | چگونه در انتخابات مجلس شرکت کنیم؟! (۱۵)

تصویر
 

درنگ | چگونه در انتخابات مجلس شرکت کنیم؟! (۱۱)

تصویر
 

درنگ | چگونه در انتخابات مجلس شرکت کنیم؟! (۶)

تصویر

ضد‌اخلاقی‌های اخلاق دینی!

تصویر
مناظره میان احمد بخارایی و سروش دباغ با جستار «مسئله‌ی ما و دین» برگزار شده در اتاق «پرتو» در کلاب‌هاوس | ۲۳ دی ۱۴۰۲ | پخش جریان مناظره (شنیداری) | احمد بخارایی: حدود دو ساعت و نیم در کلاب‌هاوس با دکتر سروش دباغ مناظره‌ای داشتم پیرامون ذاتیات دینی و تعارضات ریشه‌ای میان "اخلاق دینی" و "اخلاق عرفی"! این بحث از زمانی مطرح شد که در نشست قبلی با ایشان (با طرح جعلیات "روشن‌فکری دینی") به ذاتیات دینی اشاره کردم اما آقای دباغ، معتقد به ذاتیات دینی نبود. در مناظره کنونی با اشاره به نقل‌قول‌هایی از اندیشمندان نظیر ماکس مولر، اسپنسر، دورکیم و ریتزر و نیز به هشت اعتبار نسبت به معانی "ذات" استدلال کردم که دین دارای ذاتیات است. پس از آن از چهار زاویه‌ی: "مرجع اقتدار، اشکال، محتوا و پی‌آمد"، به توضیح تعارضات اساسی و بنیادین میان دو نوع اخلاق: دینی و عرفی پرداختم.  در بین این چهار زاویه، جهت "محتوا"یی از اهمیت خاصی برخوردار بود که شامل هفت شاخص است. این هفت شاخص در تمایز اساسی و گاه ذاتی بین اخلاق دینی و اخلاق عرفی عبارتند از:  نوع دل‌پسند...

جمع‌آوری کودکان کار از سوی شهرداری: پاک کردن صورت مسئله به جای حل آن!

تصویر
گفت‌وگوی روزنامه‌ی «سازندگی» با احمد بخارایی درباره‌ی تصمیم شهرداری برای سامان‌دهی کودکان کار  منتشر شده در ۳ دی ۱۴۰۲ | نمایش گزارش | احمد بخارایی: در نظر جامعه، تصمیم به جمع‌آوری کودکان کار و معتادان متجاهر مسئله نیست، مسأله اصلی خود کودکان کار و معتادان است. زیرا این برخوردها بارها و بارها صورت  گرفته اما نتیجه‌ای نداده و تنها برخوردهای قالبی، فرمی و صوری بوده است. در نتیجه آنچه در ذهن آقای شهردار مسئله است در واقع پاک کردن مسئله اســت نه اصل مسئله. این اقدام در واقع رفتن مسائل و مشکلات از روی زمین به زیرزمین است. ما طیفی از کودکان کار و آسیب‌های اجتماعی را داریم و نمی‌توان همه را با یک چوب راند. ما فردی را داریم که ۱۸ ساله است اما در شرایطی کار می‌کند که مورد تهدید جسمی و روانی قرار می‌گیرد، او هم کودک کار است. یا کودکانی با خانواده خود زندگی می‌کنند اما اغلب این خانواده‌ها پرآسیب هستند و اغلب یک یا چند عضو خانواده به اعتیاد دچارند، بعضی‌شان درس می‌خوانند و بعضی دیگر نه! پس موضوع تنها یک جنبه ندارد. ریشه‌ی مسئله در اختلاف طبقاتی، توزیع ناعادلانه‌ی ثروت، خودی و ناخودی کردن...