ضعف جمهوری اسلامی! (۱۶)
احمد بخارایی: اینهمه هیاهو برای مذاکره نکردن با آمریکا برای چیست؟
مگر ترامپ در یادداشت خود چه گفته است که اینقدر آشفتگی در میان عناصر قدرتی و ثروتی در ایران پدید آورده؟!
ترامپ یادداشتی به مثابه «دستورالعمل» به هجده وزیر و دستیار و مدیر کل از وزیر امور خارجه تا مدیر سازمان فدرال آمریکا (اف بی آی) ابلاغ کرده با سه هدف اصلی: اعمال حداکثر فشار بر دولت جمهوری اسلامی، محروم کردن ایران از تمامی راههای دستیابی به سلاح هستهای و مقابله با نفوذ مخرب ایران.
آیا این سه هدف در میانهی شعارها و رفتارهای ضد آمریکایی جمهوری اسلامی، زیادهخواهی است؟
طبیعی است پیآمد شعار «مرگ بر آمریکا» همین خواهد بود و اگر جز این میبود نشان از ضعف طرف مقابل یعنی آمریکا میداشت.
از سوی دیگر در یادداشت تفصیلی ترامپ به شش موضوع مستندگونه اشاره شده شامل:
۱ـ دشمنی جمهوری اسلامی با آمریکا از انقلاب ۱۹۷۹ ( بهمن ۱۳۵۷)،
۲ـ حامی دولتی تروریسم بودن سپاه پاسداران (حامی: حزبالله، حماس، حوثیها، طالبان و …)،
۳ـ مسئولیت کشتار حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳،
۴ـ تمایل و تهدید به پرتاب موشکهای بالستیک و کروز به سوی اسرائیل،
۵ـ مقابله با نقض حقوق بشر در ایران و کنار زنان ایستادن و
۶ـ لزوم جلوگیری از دستیابی به سلاح هستهای و موشکهای بالستیک قارهپیما به عنوان خطری برای جهان.
به واقع کدامیک از موارد ششگانهی مذکور خطاست؟!
آیا با آمریکا دشمنی نکردهایم و همچنان نمیکنیم؟
آیا محور مقاومت در منطقه تشکیل ندادهایم؟
آیا جمهوری اسلامی از حملهی حماس در ۷ اکتبر به اسرائیل حمایت نکرد؟
آیا بارها اسرائیل را تهدید به بمباران و وعدههای صادق را عملیاتی نکردهایم؟
آیا در داخل کشور با صدور احکام اعدام و زندانی کنشگران زن و مرد به نقض حقوق بشر دست زده نشده؟
آیا جهان از تهدیدات جمهوری اسلامی و از دستیابیاش به سلاح هستهای، احساس امنیت میکند؟
پاسخ پرسشهای مذکور روشن است و همهی عناصر داخل قدرت هم اذعان دارند که موارد ششگانهی مذکور با ابهام مواجه نیست. پس چرا اینقدر از دستورالعمل ترامپ متعجب شدهاید؟ تعجب ندارد. او به حقایق اشاره کردهاست و طبیعتاً در ادامه به شش راهکار در همان دستورالعمل تأکید میورزد: تحریم اشخاص، لغو تسهیلات مالی، مسدود کردن درآمدهای غیر قانونی ایران، به صفر رساندن صادرات نفت ایران و توقیف محمولههای نفت ایران و بالاخره منزوی کردن ایران در سراسر جهان.
آیا در یک مبارزهی سیاسی، آن هم با یک ابرقدرت نظیر آمریکا انتظاری جز این داشتید؟
عملکرد و دستورالعمل ترامپ مصداق یک کنش عقلانی معطوف به هدف است و همانطور که بارها گفته بودم انتظار میرفت به چنین نقطهای برسیم اما نظام حکمرانی ما در خواب خرگوشی بهسر میبرد و تحلیلها و هشدارها را نمیشنید یا تجاهل میکرد.
طبیعی است اینک جمهوری اسلامی بین دو انتخاب قرار گرفته:
۱ـ پذیرش یک امر «بد» یعنی مذاکره و معامله با آمریکا و حرفشنوی از او.
۲ـ پذیرش امر «بدتر» در پشت کردن به آمریکا و تشدید فشار اقتصادی به مردم و نهایتاً اعتراضات سراسری و تهدید عناصر متحد قدرتی و ثروتی در داخل که البته این گزینه، فرصت برونرفت از بنبستهای ساختاری را برای مردم فراهم میسازد و هر چند در کوتاهمدت، دشوار و سخت خواهد بود اما نتایج درازمدت خوشایندی را در پی خواهد داشت.
پس ای نظام حکمرانی، همچنان بر مواضع خود مبنی بر عدم مذاکره اصرار بورز!