نظام حکمرانی، درجا میزند!
احمد بخارایی: فرض بگیریم فرجام مذاکرات، توافق باشد و غنیسازی حدود ۴ درصد در داخل کشور تحقق پذیرد. این سطح از غنیسازی با سانتریفیوژهای نسل اولیه قابل حصول است و بخش قابل توجهی از تأسیسات غنیسازی اورانیوم با هزینههای سنگین احداث چند صد میلیارد دلاری بدون استفاده، پلمپ میشود. چرا اینهمه سرمایهگذاری باطل در کنار نیاز مملکت به تقویت زیرساختها در حوزهی انرژی و نفت؟! چه شد آن همه اصرار به غنیسازی در راستای تولید جنگافزارهای هستهای که به کار نمیآمدند!؟
فرض بگیریم تحریمها برداشته شود و فروش نفت بدون مانع باشد. آیا تصور میشود صادرات روزی دو میلیون بشکه نفت (خوشبینانه!) که درآمدش صرفاً حدود یک سوم بودجه را تأمین میکند واقعا راهگشا خواهد بود!؟
آیا آنقدر چالهچوله در مملکت وجود ندارد که با آزاد شدن پولها و ارزهای متعلق به ایران، نتوانیم شاهد گشایشی جدی باشیم؟
چگونه میشود نظامی که از #مشروعیت کافی نزد مردمش برخوردار نیست و حاکمیتی که شهروندانش را تهدید و زندانی و #اعدام میکند خواهد توانست از فرصتهای بینالمللی بهره ببرد!؟ مگر میشود سرمایهگذاران در مملکتی سکنی گزینند که حاکمانش از مشروعیت کافی برخوردار نیستند و اهل فریب مردمند!؟
چگونه میشود با دلار بالای هشتاد هزار تومان (با فرض توافق نهایی ایران و ترامپ) سفره مردم را سامان داد!؟ مگر هزینهها برای درصد قابل توجهی از مردم کمرشکن نشده است!؟
به نظر میرسد در نهایت کاسبان توافق، همان کاسبان #تحریم، خواهند بود.
آیا آرام کردن ایران از سوی #ترامپ، صرفاً زمینهسازی برای آرامش منطقه به منظور سرمایهگذاری هزاران سرمایهگذار غربی و عربی در کشورهای یکدیگر نیست!؟