«ازدواج: توصیه‌های مکانیکی حاکمیت!»

| گفت‌وگوی پایگاه خبری تحلیلی رویداد۲۴ با احمد بخارایی درباره‌ی ادعای نماینده‌ی مجلس برای ازدواج زنان بالای ۳۰ سال با شیعیان غیر ایرانی | منتشرشده در ۳۱ خرداد ۱۴۰۱


| احمد بخارایی: انشاء کردن باید و نباید‌های زندگی به مردم از سوی افرادی که در یک چارچوب ایدئولوژیک فکر می‌کنند در کشور ما به کرات مشاهده می‌شود. اینگونه دیکته کردن اصول زندگی به مردم یک روز درباره ازدواج دختران بالای ۳۰ سال است، یک روز درباره فرزندآوری خطاب به خانواده‌های ایرانی است و یک روز دیگر هم درخصوص باید و نباید رفتاری و سبک زندگی مردم است.

حرف زدن با زبان حکم و انشاء با جامعه ناشی از یک تفکر ایدئولوژیک است. این باید و نباید‌ها از شکل غلیظ تا رقیق در جامعه ما وجود دارد، صحبت‌های بانکی‌پور، نماینده مجلس می‌تواند شکل رقیق این حکم دادن‌ها باشد. شکل غلیظ این نوع برخورد نیز ایجاد قدرت‌های نظارتی مانند گشت انتظامی و امر به معروف و حتی برخورد‌های خشونت‌بار در راستای امر به معروف بوده‌است.

عده‌ای از مسئولان بر اساس همین نگاه ایدئولوژیک و انشایی امروز خانواده را محور قرار داده‌اند که خمیرمایه آن ازدواج و تولید مثل است. برای فرزندآوری سیاست‌های تشویقی مانند اعطای وام ازدواج و... وجود دارد. درعین حال نگاه این عده به تولید مثل هم انشایی و با رویکردی مکانیکی است.

رویکرد مکانیکی نگاه از بالا به پایین و استبدادی است که در آن تنها به ارقام توجه می‌شود. پیش‌فرض غلط این عده آن است که مردم منتظر آن هستند که عده‌ای به آن‌ها دستور بدهند تا وارد مقوله پیچیده ازدواج بشوند. این پیش‌فرض‌ها هم رویکرد مکانیکی داشته و بحث فتوا، مرید و مرادی و مواردی از این دست را برای پیشبرد هدف خود در نظر می‌گیرند، هدفی که در اینجا تشکیل خانواده و افزایش جمعیت است. به بیان دیگر در دیدگاه مکانیکی دو نفر خطبه عقد را می‌خوانند و بعد به صورت مکانیکی تولید مثل می‌کنند و بعد هم خانوار باید افزایش یابد.
این نگاه قرون وسطایی و تاریخ گذشته است که خریداری هم نداشته و ناشی از یک ذهن ناسالم است؛ بنابراین فردی که چنین سخنی را درباره ازدواج دختران بالای ۳۰ سال می‌گوید قطعا ذهنیتی اشتباه دارد. دوم آنکه آیا دختران بالای ۳۰ سال مجرد آنقدر ناتوان هستند که ببینند برای آینده زندگی آن‌ها چه نسخه‌ای پیچیده می‌شود؟ اگر آنقدر ناتوانند که به لحاظ ذهنی دارای مشکل بوده و اینکه ازدواج بکنند یا نه فرق زیادی نمی‌کند.

اگر خمیرمایه ازدواج، شناخت و عشق و علاقه باشد ازدواج با افرادی که ملیت‌های دیگری دارند می‌تواند مطرح شود‌ خمیرمایه ازدواج، ثواب و عقاب نیست. ازدواج نیاز به گفتن و توصیه کسی ندارد.

در رویکردی مقابل ««مکانیکی»، «ارگانیکی» واقع است. بر این اساس مانند اجزای بدن که ضمن داشتن کارکرد‌های مختلف همگی یک واحد را تشکیل می‌دهند، خانواده نیز چنین است و هر یک از زوجین در عین داشتن هویت‌های مستقل مانند خویشاوندی، ملیت، مذهبی، قومی و ... درعین حال یک واحد یکسان هستند که خمیر مایه آن عشق و آگاهی و انتخاب و اراده است. به بیان دیگر در رویکرد مکانیکی هر جز می‌تواند کارکردی جدا از سایر اجزا داشته باشد، اما در رویکرد ارگانیکی مجموعه اجزا متحد بوده و تشکیل یک کل با کارکرد یکسان را می‌دهند؛ بنابراین این نوع سخنان تاریخ‌گذشته نماینده مجلس که مبتنی بر رویکرد مکانیکی است بی‌فایده و بیمارگونه هستند.
همه چیز در جامعه نسبی است اگر یک زن بخواهد وارد یک زندگی تیره و تار شود ازدواج نکند بهتر است مانند اینکه طبق آمار‌ها در جامعه ما از هر ۳ ازدواج بیش از یکی به طلاق ختم می‌شود. اگر قرار باشد فرد وارد فضایی آسیب‌زا بشود بهتر است از همان ابتدا زندگی مجردی داشته باشد. عقل سلیم بین بد و بدتر، بد را انتخاب می‌کند. مجرد بودن هم نسبت به طلاق عاطفی و طلاق واقعی بهتر است. از طرف دیگر هر موجودی برای آرامش و عشق‌ورزی و عشق گرفتن نیاز به جنس مخالف دارد بنابراین درجامعه سالم، ازدواج و اینکه هر فردی بتواند این روند طبیعی را طی کند خوب است و می‌شود یک اتحاد ارگانیک و نه مکانیکی را تشکیل داد.

این پرسش که «با توجه به شرایط اجتماعی و اقتصادی چند درصد جامعه‌ی ما می‌توانند به خارج از کشور رفته، با فردی آشنا شده و ازدواج کنند؟» وقتی پاسخ مناسبی دارد که ذهن فرد پیشنهاد دهنده (بانکی‌پور) معطوف به آینده بوده و نگاهی کارکردگرایانه داشته باشد، اما چنین افرادی ذهنشان معطوف به نتیجه و هدف نیست بلکه معطوف به وظیفه ایدئولوژیک است. به همین دلیل هم در حوزه‌های اجتماعی، اقتصادی و ... بر در بسته می‌کوبند. مثلا در عالم سیاست شعار‌هایی غیرقابل اجرایی می‌دهند که ناشی از ذهن ایدئولوژیک آنهاست؛ و معطوف به نتیجه نیست.

پیش از بیان چنین سخنانی آیا به این موارد فکر شده است که مردان شیعه در سایر کشور‌ها به لحاظ همسر در مضیقه هستند؟ آیا تعداد زنان در جامعه آنان از مردان کمتر است؟ آیا آن‌ها نیز به زنان ایرانی علاقه‌مندند؟ چنین افرادی به این سوالات فکر نمی‌کنند، زیرا به نتیجه فکر نمی‌کنند. آن‌ها معطوف به مبدا که همان باور‌های ایدولوژیکی‌شان است سخن می‌گویند نه معطوف به هدف.