انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۳ (۸): اگر من جای مسعود پزشکیان بودم انصراف میدادم!
احمد بخارایی: مقولهی «#انتخابات» در یک بستر دموکراتیک معنادار است نه در یک فضای «یک بام و دو هوا» یعنی «انتصاخابات»!
اما گذشته از این موضوع کلی، دکتر #مسعود_پزشکیان در ۵ دوره نمایندهی مردم تبریز در #مجلس و نیز نایبرئیس اول مجلس دهم بوده است یعنی در طول «#فروپاشی_اجتماعی» در ایران، خودش مستقیم و غیرمستقیم عامل انحطاط بوده است. این پزشک هفتادساله در عالم سیاست، کوتهقامت است و ربط وثیقی با #اصلاحطلبان ندارد اما در یک خطای محاسباتی، جبههی #اصلاحات از او حمایت کرده است.
بگذریم که بسیاری از کوتهقامتان در جبههی متحد اصلاحطلبان، تحلیلی از اوضاع اجتماعی ـ سیاسی ندارند و در این حمایت از پزشکیان فقط خواستهاند از قافله عقب نمانند و با استشمام بوی گوشت سوخته تصور کردهاند گوشت بره در حال آماده شدن است اما …!
پزشکیان چه پاسخی میتواند به پرسشهایی از این دست داشته باشد:
۱ـ #شکاف_طبقاتی وحشتناک در #جامعه را چگونه تحلیل و درمان میکند؟
۲ـ نقش خودش در روند «فروپاشی اجتماعی» را چگونه ارزیابی میکند؟
۳ـ چه طرحی برای پایان «نفتخوری» دارد؟
۴ـ با #زندانیان مظلوم سیاسی ـ امنیتی چه خواهد کرد و در این وانفسای تلفیق و درهمرفتگی قوای سهگانه با نظارت و ولایت رهبری، چگونه دادخواه زندانیان خواهد بود؟
۵ـ چه موضعی در قبال #حجاب اجباری دارد؟
این پرسشها مدخل مباحث بعدی است.
آیا پزشکیان نمیداند که در #انتخابات_ریاستجمهوری ۱۴۰۰ وزن اصلاحطلبان برابر دو و نیم میلیون رأی #عبدالناصر_همتی معادل ۴ درصد واجدان اعطای #رأی در ایران بود؟!
آیا او با طناب #اصلاحطلبان_حکومتی به چاه رفته است یا بالعکس، اصلاحطلبان حکومتی با طناب پوسیده #پزشکیان به چاه رفتهاند؟
اگر من جای آقای پزشکیان بودم از ادامهی راه انتخاباتی انصراف میدادم تا همچنان در سایه بمانم و آفتابی نشوم تا در وزنکشی، کم نیاورم. شاید وقتی دیگر …!
آیا او نمیداند که نوع چیدمان شش کاندیدای ریاستجمهوری تأیید صلاحیت شده معنادار است و تأیید خودش صرفاً برای گرم شدن تنور انتخابات و اخذ مشروعیت بیشتر برای رئیسجمهور آتی یعنی #محمدباقر_قالیباف است؟
چرا جبههی متحد اصلاحطلبان خود را بازیچه کردهاند و چرا پزشکیان، قربانی این جاده است؟