فوران "احساس فقر" در ایران: مسئولیت نظام سیاسی!
گفتوگو میان احمد بخارایی، حاتم قادری، حسین راغفر و حسین قاضیان دربارهی «فقر و استبداد»
- برگزار شده در اتاق «طرح نو» در کلابهاوس | یکشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۲
| پخش جریان مناظره (شنیداری) |
| احمد بخارایی: حدود پنج ساعت در کلابهاوس با عزیزان، آقایان: حاتم قادری، حسین راغفر و حسین قاضیان بحثی داشتیم پیرامون رابطهی فقر و استبداد در ایران.
من در این گفتوشنود به این موضوعها پرداختم:
- فقر شامل دو بعد مادی و غیرمادی که اولی در دهکهای پایین و دومی در سطح گسترده در ایران مشاهده میشود حتی در میان افراد طبقات بالا که احساس میکنند از قافلهی رقابتهای رانتی بازماندهاند.
- خانمانبرانداز بودن "احساس فقر" در یک جامعه.
- بروندادهای احساس فقر شامل: اضطراب و ترس، تنش اجتماعی، خشم علیه خود و دیگران، تنزل اخلاقیات، ضعف فاهمهی فردی و جمعی، آسیب به سلامت فردی و جمعی، نومیدی نسبت به آینده و احساس قربانی بودن فرد و جامعه.
- احساس فقر ناشی از سه عامل: احساس بیعدالتی، احساس محرومیت نسبی و احساس عدم تعلق اجتماعی.
- "احساس بیعدالتی" نزد مردم و گروههای اجتماعی در نگاه عناصر حاکمیت ناشی از اطلاعرسانی ضعیف از خدمات حمایتی چشمگیر، بیعملی دولتمردان قبلی و وجود جامعهی پرتوقع.
- "احساس بیعدالتی" از نگاه جامعهشناختی ناشی از عوامل هفتگانهی: پاداش نابرابر، عدم دعوت به مشارکت جدی، تسری بیعدالتی از خانواده تا سازمانها، وجود سلسله مراتب الیگارشی (گروهکسالاری) در نهادها، بستر فساد و رانت، توزیع ناعادلانه منابع سهگانهی ثروت، قدرت و فرصت و بالاخره شکلگیری ایدهی انصاف و عدالت از سوی افراد جامعه به عنوان یک "برساخت".
- پانزده برابر شدن ارقام فساد از سال ۷۷ تا ۱۴۰۲ از اختلاس ۱۲۳ میلیارد تومانی بانک صادرات تا حدود ۳ میلیارد دلار چای دبش.
- بر اساس نتایج پژوهش، احساس بیش از ۹۰درصدی جامعه نسبت به وجود بیعدالتی.
- مثلث سه رأسی: فقر، احساس فقر و نرخ جرم و جنایت در ایران که ارتباط نظاممند دارند.
- تسری تأسفبار تکنیکهای کیفری و تنبیهی از زندانها به کل جامعه!