در اسارت «چهره»!
| گفتوگوی پایگاه خبری «گسترش نیوز» با احمد بخارایی دربارهی جراحیها و تزریقات برای زیبایی زنان | منتشر شده در ۱۲ تیر ۱۴۰۰
| نمایش گزارش | فایل شنیداری |
| نکته:
با سایت «گسترش نیوز» گفوگو کردم. موضوع: نگاه جامعهشناختی به جراحیها و تزریقات برای زیبایی زنان بود. نوار صوتی ضمیمه است تا بخشهایی که به دلیل عبور از خط قرمزها قابل انتشار نبوده قابل شنیدن باشد. به ذکر مطالبی پرداختم که تقریباً سطوح گوناگون تحلیل را در بر میگیرد. نهایتاً به بحران گروه مرجع، بحران هویت، نگاه بردهوار به زن در فرهنگ متعصب دینی و قومی و مواردی از این دست، علاوه بر شکلگیری نظام طبقاتی در میان پزشکان و جراحان زیبایی اشاراتی داشتم.
| متن منتشره:
… بادی شیمینگ به تنشرمی ترجمه شده است. شرمی که فرد نسبت به خودش دارد و نگاه مشکوک و تردیدآمیز در اصل معلول نگاه دیگری است. ابتدا به نظر میآید فرد به دیگران نگاه تردیدآمیز دارد و این تصور در ذهنش تقویت شده که دیگران نیز نسبت به او نگاه تردید آمیز دارند. بادی شیمینگ تردید و شک نسبت به جسم و بدن است و این معلول نگاهی است که ما نسبت به دیگران داریم …
… تمامی رفتارهای ما در فضای فرهنگی تعریف میشود و فرهنگ نیز در بستر تاریخ وجود دارد. امروز همهی ما نماد و شاخص فرهنگ گذشته خود هستیم و هیچ فردی در هیچ جامعهای منفک از فرهنگ خود نیست. از نوع غذا خوردن و لباس پوشیدن و شیوه همسرگزینی تا کلیه رفتارها که مبتنی بر آن الگوی رفتاری است که در بستر فرهنگ به افراد تعلیم و منتقل شده است. بنابراین اگر ما نگاه اتهام آمیز و تردید آمیز توام با شک و شبهه و قضاوتگر داریم و نسبت به دیگری این گونه نگاه ها را داریم این فرهنگ است که این را به ما القا کرده است. در نگاه جامعه شناسی ما زاده فرهنگمان هستیم …
… در بادی شیمینگ چطور می شود که خانم ها و آقایان به سمت عمل های زیبایی میروند و چگونه این افراد نسبت به خودشان تردید دارند و احساس خوبی ندارند و نسبت به بدن خود احساس شرم دارند؟ این عوامل ناشی از این است که این افراد دیگران را قضاوت میکنند که این نیز از فرهنگ ناشی میشود. فرهنگی که متناسب با دنیای جدید و دنیای عقلانیت نیست فرهنگی است که افراد به نحوی بار میآورد که بیش از اینکه به اندیشه خود تردید کنند به دیگری تردید میکنند و میخواهند دیگران را اصلاح کنند. یعنی از خود غافل هستند و این نیز یک امر فرهنگی است. در جامعه امروز ارزیابی انسانها نسبت به یکدیگر بیشتر شده است و افراد یکدیگر را زیر ذره بین و قضاوت ظاهری قرار می دهند. این امر بیانگر این است که افراد در جامعه دیگری را قضاوت می کند که این فرد محصول فرهنگی است که قرن هاست در جامعه ما ریشه دارد و لایه عمقی آن ایدئولوژی حاکم است و فردی که در مورد دیگران قضاوت و داوری می کند متعاقب آن به این می اندیشد که دیگری هم در مورد من قضاوت می کند و ایرادگیری از بدن خود شروع می شود و در اینجا فرد به هویتیابی خود میاندیشد …
… بحث ایدهآل گرایی جنبه مثبت و منفی دارد و هر کمال نگری و ایدهآل نگری لزوما بد نیست. جنبه مثبت و سازگارانه آن این است که یکسری معیارها و چارچوبهای ویژه و خاص و برتر را برای کنشها و رفتارهای اجتماعی انتخاب میکنیم تا متفاوت از دیگری باشیم. اما بعد ناسازگرایانه آن عمدتا به بعد حداقلی و حداکثری تقسیم میشود. بعد حداقلی آن این است که یک فرد نسبت به تواناییهای خود که محدود است آگاهی ندارد و فکر میکند توانایی انجام خیلی از کارها را دارد و به آن سمت میرود. در واقع فرد به ضعفهای خود آگاهی ندارد. بعد حداکثری آن این است که ممکن است فرد نسبت به ضعفهای خود آگاهی داشته باشد اما میخواهد نواقص خود را نادیده بگیرد …
… به طور کلی ما نمیتوانیم با راهکارهای روتین روانشناسانه فرد را از ایدهآلگرایی منع کنیم و با توصیههای روانشناسی گرایشهای به سمت عملهای زیبایی کم نمیشود و بیش از ۹۰ درصد تن شرمی ناشی از ساختار فرهنگی و عوامل بیرونی است. فرد در روند جامعهپذیری در خانواده و جامعه و آموزش و پرورش این را نیاموخته است که به ضعفهای خود آگاه شود و در صورت آگاهی نیز کتمان نکند. به همین دلیل است که توصیههای روانشناسی در جامعه ما چندان کاربرد ندارد. ما شاهد سیر صعودی عملهای زیبایی و افسردگی و خشم ناشی از انتقاد بدن هستیم. همچنین حلقه مفقودی هویتیابی نیز در اینجا تاثیر بسزایی دارد. به طوری که افراد به دنبال هویت یابی می خواهند خود را برجسته کنند مثل همان ژلی که به لب ها زده می شود و به واسطه آن فرد می خواهد هویت خود را برجسته کند و دیده شود! …
… باید دید این افراد جایگزین کدام گروه مرجع در جامعه شدهاند و در چه جامعهای گروه مرجع گروه سلبریتی و هنرمندان به حساب میآیند. این گروه از جامعه در همه جا حضور دارند و جوانان در شبکههای مجازی به سوی این گروه اقبال دارند و یک موجی را در جهت ترویج زیبایی افراطی ایجاد میکنند. بودن این امر غیرقابل انکار است. اما سوال اینجاست که ما از چه ویژگیهای اجتماعی برخورداریم که این قشر جامعه الگو و اسوه و گروه مرجع هستند؟ در جامعه ما بجای آنکه معلم گروه مرجع دانشآموز باشد هنرمند الگو میشود. در اینجا به اصطلاح جامعه دچار ((بحران گروه مرجع)) میشود و این گسست اجتماعی محسوب میشود …
… ایران در جهان رتبه اول جراحی زیبایی بینی را دارد در بوتاکس و ژل و دیگر اعمال جراحی نیز پیشتاز هستیم. در هیچ جای دنیا در سنین مختلف و به صورت افراطی و زنان و مردان سابقه این وجود نداشته است که افراد تا این اندازه به برجسته کردن خود نیاز داشته باشند تا مورد تایید جامعه قرار گیرند. حوزه پزشکی نیز آلوده به این فضا شده است و پزشکان ما محلی برای اعراب ندارند. امروزه چند پزشک عمومی با هم مشارکت میکنند و کلینیکی برای عمل جراحی تاسیس میکنند و به طور مثال ۷و۸ میلیارد سرمایهگذاری میکنند و برای مثال ژل ۵۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان یک پزشک عمومی ۲۰ تا در یک روز تزریق میکند و در مدت زمان کوتاهی کل هزینه اولیه خود را درآورده و در رقابت منفیای که با همکارانش دارد اوج میگیرد و اختلاف طبقاتی آن موجب تبعات منفی در قشر پزشکان ایجاد میکند و علاوه بر این موجب میشود دیگرانی که می خواهند مراجعه کنند تحت تاثیر تبلیغات آن ها فریب می خورند …
… شبکههای مجازی و سلبریتیها و پزشکان و همه ابعاد جامعه را ایجاد میکند. درآمد ناشی از این موضوع که به تبع آن اختلاف طبقاتی به همراه میآورد و روند هویتیابی منفی که برگرفته از علاقه انسانها به دیده شدن است آسیبزاست. در جامعه ما افراد دیده نمی شوند و این یعنی مرگ اجتماعی برای انسانی که ذاتا اجتماعی است. تعارض بین تعصبات دینی و مدرنیته وجود دارد و این جلوی دیده شدن افراد با همه تنوع و زیبایی شان را میگیرد. بنابراین افراد در چنین جامعهای به هر وسیلهای از جمله عمل های زیبایی متوسل میشوند تا خود را برجسته کنند و زیباتر شوند …