عقلانیتستیزی اهالی قدرت و حوزویها و جامعهشناسهای حکومتی عامل ناکامی هر حاکمیت یگانه: سال ۱۴۰۴، سال عبور از حاکمیت
| گفتوگوی پایگاه خبری «صبح ما» با احمد بخارایی دربارهی نتیجهی انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ | منتشر شده در ۱ تیر ۱۴۰۰
| نکته:
| متن گزارش منتشره:
… «نکته اول اینکه من درباره انتخابِ واژه «انتخابات» درخصوص این پدیدهای که روز ۲۸ خرداد اتفاق افتاد تردید دارم. انتخابات یک معنای خاصی دارد که اینجا حادث نشد. آنچه که هست یک نوع انتصابات مدرن و طراحی شده است. افراد در هر انتخابی باید بتوانند آزادانه چیزی را که فکر میکنند «درست» هست انتخاب کنند، حالا در بحث انتخابات، «درست بودن» به این معنی است که شهروندان بتوانند کاندیدای خوب را از نگاه خود انتخاب کنند اما وقتی چنین امکانی فراهم نیست دیگر معنای انتخابات را نمیدهد. براین اساس بیش از ۵۰درصد از حدود ۶۰میلیون واجد اعطای رای در انتخابات شرکت نکردند.» …
… «البته بخشی از افرادی که در انتخابات شرکت نکردند جزو گروه منفعلان هستند، این گروه در همه انتخاباتها شرکت نمیکنند. اما باید توجه کرد یک درصد بزرگی که این دوره مشارکتی نداشتند افرادی هستند که اصطلاحاً دارای وزن هستند، این گروه عمدتاً از قشرهای تحصیل کرده و متوسط رو به بالای شهری هستند و وزن کیفی قابل توجهی دارند، به این معنا وزن کیفی آنها بالا هست که در روند رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی تاثیرگذارتر هستند. آنها بهواسطه سرمایههای معنوی که دارند یعنی تحصیلات و احساس تعهدشان و هم بهواسطه سرمایههای مادی و ریالی که دارند بخش مهمی از جامعه هستند که در انتخابات اخیر مشارکت نداشتند.»…
… همانطورکه در ابتدا گفتم آنچه حادث شد یک انتصابات مدرن بود که به هر صورت حاکمیت تصمیم گرفت سه قوه یک دست شوند و بهترین گزینه در شرایط کنونی رئیس قوه قضائیه بود. که با مدتی رفتوآمدها در شهرها خودش را برجسته کرد و از حمایت سایر گروها و راس نظام سیاسی ایران هم برخوردار است. این فرد در غیاب رقبای جدی منصوب شد. رقبایی که در انتخابات حضور داشتند را شما دیدید که منهای آقای رئیسی چهار نفرشان با ایشان همسو بودند و دو نفر دیگر از گروه اصلاحطلبهای اجرایی درجه چهار بودند. یعنی از قبل موضوع منتفی شد. بنابراین اطلاق انتخابات به این روند امر درستی نیست.»…
… «آیا آقای رئیسی واقعاً میتواند مشکلات ساختاری که در این چهل سال ریشه دارد که بعضاً خود ایشان در بوجود آوردن این بحرانها نقش داشتند را حل کند؟ البته یک زمانی هست که اگر چارچوب عقلانیت حاکم باشد حکومت یکدست میتواند کارکرد داشته باشد. مثلاً اگر افلاطون میگوید یک تعداد افراد ناآگاه جمع شوند و براساس روش دموکراتیک کسی را انتخاب کنند که ناآگاه است پس بنابراین این مشروع نیست حرف درستی میزند. بنابراین اگر جایی حاکمیت یگانه باشد اما دموکراسی نباشد ولی عقلانیت وجود داشته باشد بله ممکن است مشکلات حل شود. اما اتفاقی که در کشور ما افتاده فرق دارد. همانطورکه گفتم کسانی که در انتخابات شرکت نکردند عمدتا از قشر تحصیل کرده هستند، یعنی در اینجا دارد عقلانیت زدایی صورت میگیرد. بنابراین این یگانگی در قوای سهگانه نه تنها مشکلی را حل نخواهدکرد بلکه آنها افزون خواهند شد.»…
… «از سوی دیگر اگر من گاهی میگویم «جامعهشناس حکومتی»، اشاره ام به کسانی است که جامعه شناسی خواندهاند یعنی مدعی هستند میخواهند با مسائل، علمی برخورد کنند اما نمیتوانند یعنی عقلانیت ستیزی در جامعه ما ختی گریبان مدعیان جامعهشناسی علمی را هم میگیرد چه برسد به آنهایی که در فضایی مثل حوزه بزرگ شدند. در آنها بحثی که اهمیت دارد ایمان و تقوا و تدین است نه بحث عقلانیت، بنابراین در این شرایط یکدست شدن حکومت تقریباً وضعیتی بدتر از بد است.
در سالهای قبل به هر شکل یک دیالوگ ناقص بین روسای قوا شکل میگرفت اما الان گویی صحنه آماده شده که روسای سه قوه در یک حالت یگانگی، خودی نشان دهند. بنابراین در این شرایط سیاسی که ما داریم حتی مدیرانی که در دنیا امتحان خودشان را پس دادند مانند کشور مالزی که طی دو دهه رشد کرده، بخواهند اینجا مدیریت کنند نمیتوانند در این کویر سیاسی کار خاصی انجام دهند. بنابراین آیا آقای رئیسی میتواند شقالقمر کند، نشاط ایجاد کند، بیکاری را حل کند، مسکن را تامین کند، تولید را پویا کند، نهتنها اینها شدنی نیست بلکه سیر آسیبها و جرائم اجتماعی سیر صعودی خواهد داشت و فروپاشی اجتماعی افزون خواهد شد.»…
… «سیزده دوره انتخابات ریاست جمهوری داشتیم که برگزاری این دوره اخیر با سال ۷۲ شباهت دارد. آن زمان دوره دوم آقای هاشمی بود و یکسری انتقادات به رویه اقصادی دولت ایشان وجود داشت، همچنین انتقاداتی از حیث سیاسی درخصوص بسته شدن فضا وجود داشت گویی که گشایش سیاسی وجود نداشته باشد، انفجار چنین رویکردی در سال ۷۶ اتفاق افتاد. یعنی در سال ۷۲ شما ۵۲درصد مشارکت داشتید، آقای هاشمی هم رقیب جدی نداشتند درست مانند دوره سیزدهم که آقای رئیسی رقیبی نداشت. همچنین نامزد برنده در هر دو مورد با حدود ۶۰درصد رای دهندگان انتخاب شدند. همانطور که گفتم نتیجه آن سالها انفجاری بودکه در سال ۷۶ رخ داد. حالا اگر ما بخواهیم در ادامه، روند کنونی را با همان فرمول گذشته در سال ۱۴۰۴ فرض کنیم گویی انتظار یک انفجار دیگری در آینده وجود دارد اما ممکن است بهنحو دیگری این انفجار صورت بگیرد. یعنی اگر امروز با سال ۷۲ ماهیتاً متفاوت است اما یک شباهتهایی دارد، سال ۱۴۰۴ هم با سال ۷۶ ماهیتاً متفاوت است اما قطعاً شباهتهایی خواهد داشت. اصلاحطلبها با توجه به تصمیمشان برای انتخابات ریاستجمهوری از اعتبارشان کم شد. تقریباً همه اصلاحطلبها از آبروی خودشان برای آقای همتی گذاشتند اما نتیجه نداد. بنابراین احتمالاً از دل ۱۴۰۴ اتفاقی مشابه سال ۷۶ پیش خواهد آمد اما با یک روند دیگری، چیزی که ممکن است رخ بدهد عبور است، ممکن است این عبور معنای عبور از حکومت داشته باشد.»