نشست «قتل بابک خرم‌دین؛ جلوه‌ی خشونت اجتماعی ساختاری»


📰 گزارش روزنامه‌ی هم‌دلی از نشستی در Clubhouse درباره‌ی کشتار بابک خرم‌دین به دست پدر و مادرش با حضور احمد بخارایی و سعید مدنی از تهران، حسین قاضیان از آمریکا و سیروان محمودی (مدیر نشست) از سردشت، به میزبانی کانال «علوم اجتماعی، مسائل روز» در تلگرام، برگزار شده در ۱ خرداد ۱۴۰۰ | منتشرشده در دوشنبه ۳ خرداد ۱۴۰۰، شماره‌ی ۱۶۹۴

| نمایش گزارش فایل دیداری | فایل شنیداری:


🔍 بخش‌هایی از گفته‌ی احمد بخارایی در این نشست:

«خشونت‌ورزی‌هایی مانند آن‌چه پدر #بابک_خرمدین انجام داد نشان از شخصیت تحقیر شده دارد و و‌ وجود شخصیت‌های تحقیر شده در یک #جامعه، نشان از وجود جامعه‌ی تحقیر شده دارد. جامعه‌ی ما تحقیر شده است. خشونت در ساختارهای فرهنگی و مذهبی و اقتصادی و سیاسی و اجتماعی جامعه‌ی ما ریشه دوانده».

... معتقدم این حادثه جلوه‌ای از #خشونت است. این‌گونه نیست که جلوه دربردارنده‌ی همه‌ی مفهوم باشد و ما بگوییم مثلاً قتل بابک خردم‌دین تماماً #خشونت_اجتماعی یا ساختاری است یا نیست، بنابراین جلوه یک مصداق و شاخص از میان شاخص‌های متعددی است که ما را به‌سمت مفاهیم بزرگ‌تر سوق می‌دهد …

… «از دید #جامعه‌شناسی که به‌مسائل نگاه می‌کنیم احساس‌مان این است که ساختارها نقش پررنگی در این رخدادها دارند. منظور از ساختارها هم همان خرده‌نظام‌های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است. عمده‌ی رویکردها به خشونت یا به #رفتارگرایی معطوف می‌شود که در آن به سطح سروان‌شناسی نزدیک می‌شویم، مثلاً می‌گوییم کودکانی که شاهد خشونت والدین بودند بیش‌تر ممکن است در بزرگ‌سالی خشن شوند یا روان‌کاوانه به مسئله نگاه می‌کنیم؛ اما حتی در این رویکردها هم ناکامی را نمی‌شود در سطح فرد خلاصه کرد، قاعدتاً پای جامعه به‌شدت در صحنه قابل مشاهده است و حضور عوامل ساختاری را می‌توان دید.» …

… «نگاه دیگر این‌که بگوییم #خانواده دارای #نظام_اقتدار است و براساس این نظام اقتدار حادثه‌ای اتفاق می‌افتد، این‌جا هم وقتی صحبت از #اقتدار می‌شود مجدد یک پای آن در #فرهنگ، #خرده‌نظام_فرهنگی و ساختارها است. اگر بخواهیم با نگاه کارکردگرایانه به بحث #خشونت_خانوادگی نگاه کنیم مثلاً عنوان می‌شود این خشونت به‌اعتبار سن والدین است که رنگ و بوی سنتی دارد یعنی این‌که هرکسی سن بیش‌تری دارد مجاز است خشونت به‌خرج دهد، یا صحبت از جنس است که #مردان به خودشان اجازه می‌دهند نسبت به #زنان اعمال خشونت کنند، یا چارچوب معرفتی و ایدئولوژیکی مطرح است که ذهن را درگیر کرده و منجر به رفتار خشونت‌آمیز می‌شود که این رویکردها هم نوعی نگاه فرهنگی و ساختاری دارند. مثلاً پدر بابک اشاره‌ای داشت که پسرم کار غیراخلاقی انجام می‌داد، این تعریف #اخلاق در حوزه‌ی انواع #ایدئولوژی #مذهبی، #قومی، #ملی و غیره است که در جامعه‌ی ما #ایدئولوژی_مذهبی پررنگ شده و جالب این‌که از حمایت #قانونی هم برخوردار است و اگر مثلاً پدری #فرزندکشی کند #مجازات مناسب در پی ندارد.» …

… «معتقدم یکی از بزرگ‌ترین علت‌های خشونت‌ورزی بحث عدم گفت‌وگو و خودانتقادی است. این‌که گاهی ما علاقه داریم دیگران را فقط کنترل کنیم و نواقص خودمان را پنهان کنیم، این هم ریشه‌ی فرهنگی دارد و ناشی از ایدئولوژی است، یعنی این‌که همیشه آمده‌اند ما را کنترل کنند و ما هم یاد گرفتیم دیگری را کنترل کنیم. بنابراین اگر خشونت در سطح خرد اتفاق می‌افتد ریشه در خشونت در سطح میانه دارد، خشونت در سطح میانه هم ریشه در سطح کلان دارد. بنابراین همان‌طورکه اگر فردی احساس حقارت کند دست به خشونت‌ورزی می‌زند تا به‌هدف خود برسد، جامعه‌ای هم اگر حقیر شود نتیجه‌ی آن خشونت‌ورزی جامعه است. همه‌ی این انواع خشونت بدون تردید ریشه در #ساختار_جامعه دارد.» ...