بیانیه‌ی زنان سینماگر علیه مردان سینماگر در محکومیت «تعدیات و آزار جنسی»، هم «کنش اجتماعی» است و هم کنش اجتماعی «نیست»؛ چه‌گونه؟!

 گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی «خبرآنلاین» از نشست بررسی ابعاد بیانیه‌ی اعتراضی زنان سینماگر نسبت به آزار جنسی مردان سینماگر در clubhouse با حضور: احمد بخارایی، کامبیز نوروزی، منیژه حکمت، نیره توکلی، سمیه میرشمسی و محمد مهدی عسگرپور | برگزار شده در پنج‌شنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۱ و منتشر شده در پنج‌شنبه ۱ اردی‌بهشت ۱۴۰۱

#احمد_بخارایی: اخیراً به نشستی در کلاب‌هاوس با حضور #زنان_سینماگر در خصوص بیانیه‌ی محکومیت تعدیات و #آزار_جنسی زنان سینماگر از سوی «خبرآنلاین» دعوت شدم که حدود ۳ ساعت به طول انجامید و سهم حرف‌های جامعه‌شناختی حدود ۱۶ دقیقه بود که فایل صوتی‌اش در این پست است. طبیعتاً در یک فضای هیجانی به سختی می‌توان سخن گفت اما تلاشم را کردم تا در زمان کوتاه چند موضوع را مطرح کنم از جمله گفتم:

… حکایت ناشایست بودن #تبعیض جنسیتی، اظهر من الشمس است، بنابراین از زشت بودن و محکومیت این ماجرا گذر کنیم و بنا را بر این بگذاریم که همه در پذیرش این مسئله متفق‌القول هستیم. پس از این می‌خواهم سه پرسش مطرح کنم و سپس در حد فهم ناقص خودم به آن‌ها پاسخ گویم که عبارتند از: ۱ـ صدور این بیانیه با محتوای آزار جنسی زنان سینماگر و محکومیت آن از سوی امضاکنندگان که زنان مطرح سینماگر هستند، آیا یک «#کنش_اجتماعی» است. ۲ـ این بیانیه مظهر چه نوع حرکت یا رویکرد #فمینیستی است. ۳ـ فهم #هرمنوتیکی من از این بیانیه چیست؟ …

… به اعتباری می‌توان گفت این بیانیه یک کنش بود و به اعتباری هم می‌توان گفت که کنش نبود چرا که بر اساس یک نگاه محدود و با توقع حداقلی شاید بتوان گفت یک کنش اجتماعی بود اما با نگاه عمیق‌تر می‌توان گفت این حرکت از سوی سینماگران زن، «کنش اجتماعی» نبود زیرا یک کنش اجتماعی از چهار منظر دارای ویژگی‌هایی است که این‌جا کم‌تر مشاهده می‌شود. این زوایای چهارگانه معطوف به سه زمان گذشته، حال و آینده‌اند از «روندی بودن» تا دارای «پی‌آمد» تشکیل گروه‌های پیش‌رو با محتوای #دیالکتیکی …

… در بیانیه آمده بود که این تبعیض‌ها «سیستماتیک» شده است. استفاده از این کلمه یعنی سیستماتیک، اشاره به ریشه‌ای و نهادینه شدن دارد. حال اگر چنین است پس دیگر بحث «#صاحبان_قدرت» مطرح نیست و همه‌ی مردان سینماگر در هر رده‌ای، تجاوزگر خواهند بود. نکته‌ی بعد قضاوتی است که در بیانیه وجود دارد و می‌گوید «آزارگران به واسطه‌ی شهرت و اعتباری که توسط هواداران‌شان به دست آورده‌اند، هیچ ترسی از دست بردن به این جرائم ندارند». استفاده از واژه‌های «هیچ ترسی»، «همه»، «هواداران» و «آزارگران» بار معنایی سنگینی دارد. در واقع این‌جا همه‌ی هواداران هم محکوم شده‌اند و علاوه بر این موضوع، تمام مردان مورد خطاب قرار گرفته‌اند. به انضمام این‌که وقتی بحث خشونت جنسی مطرح می‌شود، زنان که علیه زنان نیستند. این کلی‌گویی‌ها و این هجمه‌ی بی‌قید و شرط به همه‌ی مردان، همان چیزی است که قبلاً از آن به عنوان رویکرد رادیکال در انواع فمینیست از آن یاد کردم که هدفش بیش از تعامل و #کنش‌گری اجتماعی، نبرد علیه مردان است و باب #دیالکتیک پیش‌برنده مسدود و هیجانات، تشدید می‌شود …

توجه: حکایت آزار جنسی در ایران با محوریت «#مردسالاری» و دفاع از #حقوق_زنان در بستر فرهنگی ـ اجتماعی‌مان دارای ابعاد پیچیده و ظریفی است که زنان و مردان هوش‌مند با دقت و تأمل به آن ورود می‌کنند به گونه‌ای که از سلیقه‌محوری و کینه‌توزی مبرا است.