وفاق ملی؛ مکانیکی یا ارگانیکی؟

سخن‌رانی احمد بخارایی در همایش «چیستی، امکان و موانع وفاق ملی در ایران امروز» (۳۰ آبان ۱۴۰۲)
برگزار کننده: باشگاه اندیشه با همکاری انجمن جامعه‌شناسی ایران

با این پیش فرض که از صحبت‌های جناب معیدفر شروع می‌کنم که اگر نخواهیم وفاق ملی را در نقطه مقابل تضاد و کشمکش قراردهیم و بخواهیم تلفیقی نگاه کنیم و هر دو را در صحنه‌ی تحلیل آن، حاضر و ناظر داشته باشیم، چگونه می‌شود این تلفیق را ایجاد کرد؟ و البته از آنجا که شروع می‌کنم، طبیعتا وفاق ملی را به عنوان یک امر محال نمی‌بینم.

یعنی آن بستر و باب را تعریف می‌کنم. از زاویه‌ای دیگری، ممکن است همدل و همسو باشم با آقای دکتر زیباکلام، ولی از این منظری که می‌خواهم خدمت تان عرض کنم، یک نوع وفاق ملی حداقلی که من اسمش را گذاشته ام مکانیکی؛ (در عنوان صحبتم) و یک نوع وفاق ملی حداکثری که اسمش را گذاشته ام ارگانیکی، وامی که از دورکیم گرفته ام. سعی کردم بازتعریف کنم دو مفهوم همبستگی مکانیکی و ارگانیکی را و بیاورم در بستر وفاق ملی. تلاشم این بوده. بر این اساس، با آن نگاه تلفیقی که خدمت تان عرض کردم، ما کلا چهار فرآیند اجتماعی داریم:

یک: رقابت
دو: کشمکش و تضاد
سه: توافق
و چهار: همرنگی

ببینید، علی الظاهر، این مفاهیم، متضاداند. ولی در نگاه نوین، و در نگاه تلفیقی و ترکیبی، قاعدتا عنصری از صحنه‌ی تحلیل و تعاملات اجتماعی به طور مطلق نباید حذف و نادیده گرفته شود. همه عناصر در صحنه تعاملات اجتماعی و به تبع آن، در صحنه‌ی تحلیل حاضر و ناظرند.

چرا این چهار مفهوم را مطرح کردم؟ می‌خواهم بعدا بپردازم به آنچه که در ایران اتفاق می‌افتد و وفاق ملی که اسمش را گذاشته ام وفاق مکانیکی و وفاق ارگانیکی و اینکه نهایتا در ۹ بند و در ۹ موضوع، تفاوت بین وفاق ملی مکانیکی و وفاق ملی ارگانیکی را بتوانم از هم تفکیک کنم و نهایتا این را می‌خواهم بگویم آنچه را که اکنون در جامعه ما جاری و ساری است، یک وفاق ملی از نوع مکانیکی است. نمی‌خواهم اساسا سلب و نهی کنم. چون یک چیزی وجود دارد. شما تفاوت را می‌بینید در دولت آقای پزشکیان، در دولت آقای رئیسی، در دولت آقای روحانی. این تفاوت‌ها باید دیده شود. ما براحتی نباید از کنار این تفاوت‌ها بگذریم. این‌ها وجود دارند. ممکن است تفاوت‌ها خیلی معنادار نباشند، ممکن است در تحلیل آماری، اختلاف معناداری وجود نداشته باشد، ولی وجود دارد. من سعی کردم همین حداقل تفاوت‌ها را ببینم.

بحث رقابت وقتی مطرح می‌شود، رقابت، صورت بنیادین و عامِ کنش اجتماعی است. یعنی یک جامعه پویا آن چیزی که در بسترش تعریف شده، اسمش را من حالا مسامحتا گذاشته ام علت فاعلی که البته قابل ایراد و نقض است، یعنی چیزی که در گذشته بوده است در بستر کاری و فرهنگ؛ و تا حالا و اکنون نیز پیش آمده است. آن چیزی که از گذشته تحت عنوان علت فاعلی بوده در یک نظام مدرن و پویا، می‌تواند مطرح باشد تحت عنوان رقابت است.

مفهوم دوم، درباره کشمکش بود. در بحث کشمکش و تضاد، که معادل قرار دادم با علت محتوایی. به جامعه آگاهی داده می‌شود. آگاهی بر اثر اصطکاک با دیگری در بستر رقابت، رسمیت پیدا می‌کند. در بستر رقابت، در بین دو گانگی‌ها و دو بودن‌های شان که بر اثر رقابت، این آگاهی ایجاد می‌شود. در پی اش کنش‌ها شکل می‌گیرند.

در مفهوم سوم، یا در فرآیند اجتماعی سوم در اینجا به توافق می‌رسیم که اسمش را گذاشته ام علت صوری. از همین ظاهر رفتار آدم ها. از رانندگی شان، سلام و علیک شان، آیا سیمای وفاق دارد یا نه؟ حالا توافق یا وفاق، تعریف شدنی است، اما در چه بستری؟ قبلش چه بوده؛ و بعدش به چه می‌رسیم؟ بعد از کشمکش و تضاد، به توافق و وفاق می‌رسیم. ما در این فرآیند و در این مرحله می‌بینیم که تضاد‌ها و کشمکش‌ها فرو کش می‌کنند، از بین نمی‌روند، فروکش می‌کنند. در بستر تضاد، دیالکتیک شکل می‌گیرد و از دل دیالکتیک، سنتز در می‌آید. یعنی یکجا بالاخره این تز و آنتی تز یک نوع رابطه ایجاد می‌کنند.

در فرآیند چهارم، اسمش را همرنگی گذاشته ام. مترادف با علت غایی گذاشته ام. فرآیندی که در هم آمیختگی ایجاد می‌شود. این همرنگی، اتوماتیک وار زاده می‌شود، انشائی از بالا به پایین نیست. در ۹ ویژگی، دو نوع وفاق ملی مکانیکی و ارگانیکی با هم تمایزات اساسی دارند. در ویژگی «سطح»، اولی یعنی وفاق ملی مکانیکی، حداقلی است، اما دومی یعنی وفاق ملی ارگانیکی، حداکثری است. در ویژگی «جهت‌گیری» , اولی جنبه مصداقی، ولی دومی جنبه مفهومی دارد فلذاست که گفته می‌شود آقای پزشکیان مصداقا از افرادی متفاوت در دولت‌های گذشته استفاده کرده‌است. ویژگی سوم «جایگاه تضاد» است که در وفاق ملی مکانیکی، جنبه حداقلی دارد، اما در وفاق ملی ارگانیکی جنبه حداکثری دارد. در ویژگی چهارم یعنی «رقابت» , برای اولی جنبه فرعی و برای دومی جنبه اصلی دارد. در ویژگی پنجم یعنی «هم‌رنگی»، برای وفاق ملی مکانیکی جنبه ذاتی و محتوایی دارد، اما همین ویژگی در وفاق ملی ارگانیکی به عنوان پیامد و نتیجه است.

در ویژگی بعدی یعنی «محتوا»، اولی، تقلیل‌گرا به وحدت محلی و ملی است، اما دومی، کثیر و متنوع است. در ویژگی هفتم یعنی «زمان»، رویکرد اولی به گذشته و رویکرد دومی به زمان حال معطوف به آینده است. در ویژگی هشتم یعنی «مصداق»، اولی یعنی وفاق ملی مکانیکی جنبه محدود و داخلی دارد، اما دومی یعنی وفاق ملی ارگانیکی جنبه جهانی دارد و بالاخره در ویژگی نهم یعنی «تعارض با قوانین»، اولی عمدتا تعارضی ندارد، اما دومی تعارض دارد حتی تعارض با برخی مواد قانون اساسی که لازم است اصلاح ساختاری صورت پذیرد. در این ۹ ویژگی تمایزات اساسی و زیربنایی بین دو نوع وفاق ملی مکانیکی و ارگانیکی وجود دارد به گونه‌ای که گویی، اولی اصلا «وفاق» نیست.»

پربازدیدها

منظومه‌ی فکری ولایی: ناکارآمدی جمهوری اسلامی در داخل و خارج!

تطهیر فلسفی نظام: بیژن عبدالکریمی!

ضعف جمهوری اسلامی! (۱)

مسیرهای بن‌بست گفت‌و‌گوی دولت و ملت در ایران!

ضعف جمهوری اسلامی! (۳)