خودکشی امروز، پیآمد آبان ۹۸!
۲۴ آبان ۹۸ بنزین گران شد. از لیتری ۱۰۰۰ تومان به ۱۵۰۰ تومان سهمیهای و ۳۰۰۰ تومان آزاد. بنزین فقط ۵۰۰ تومان سهمیهای و ۲۰۰۰ تومان آزاد گران شد اما بازتاب وسیعی داشت. شهرها خیلی سریع، یکی پس از دیگری اعتراض کردند؛ اعتراضی جدی تؤام با تخریب. برخی مجسمهها و نمادهای سیاسی ـ ایدئولوژیک هم پایین کشیده شدند. فضا امنیتی شد. تعداد زیادی کشته شدند؛ بنا به برخی اقوال حدود ۱۵۰۰ کشته از طرف مردم به دست نیروهای انتظامی ـ امنیتی و بیش از ۵۰۰۰ بازداشتی که برخی بعدها اعدام شدند.
چه شد که چنین شد؟ آیا صرفاً گران شدن بنزین به مقدار ۵۰۰ تا ۲۰۰۰ تومان در هر لیتر، عامل اصلی اعتراضات بود و آیا اگر این عامل نبود، جامعه آرام بود؟
آیا جامعه مستعد شورش نبود؟
در یک نگاه جامعهشناسانه به نظر میرسد گران شدن بنزین همانند جرقهای بود به بشکهی باروت! وجود تبعیض در عرصههای اجتماعی ـ اقتصادی، قبل از آن آزاردهنده شده بود. وجود کماعتمادی به نظام سیاسی از سوی مردم، بسترساز بود و نمیتوانستند پوزخند رئیسجمهورشان را در موضوع عدم اطلاع او از گران شدن بنزین باور کنند و نیز نمیپذیرفتند که هدف از گران شدن، کمک به مردم است و برای تقویت جیب دولت نیست! وجود فشارهای ایدئولوژیک هم قبل از آن جامعه را ملتهب کرده بود. اینگونه نبود که یک عامل و آن هم گران شدن بنزین به ازای ۵۰۰ تا ۲۰۰۰ تومان برای یک لیتر، مردم را با آن شدت و حدت برآشفته سازد …
آن دوران گذشت تا خیزش مهسا در ۱۴۰۱ و گذشت تا امروز که میشنویم آمار انواع خودکشی افزایش یافته از شکل دانشآموزیاش تا شکل سیاسیاش در پایان بخشیدن به زندگی خود توسط کیانوش سنجری. و داستان ادامه دارد، جامعه ملتهب است، فشارها همهجانبه است، تبعیض دامنگستر است، امیدها به پزشکیان روزبهروز کاهش مییابد و همه یک فریاد واحد دارند:
«ما میخواهیم زندگی معمولی داشته باشیم … ما میخواهیم به حساب بیاییم … ما میخواهیم دیدهشویم».