بخش کوتاهی از گفتوگوی تلویزیون دولتی سراسری آلمان (ZDF) با احمد بخارایی دربارهی عدم اختیار رئیسجمهور در موضوعات کلیدی | منتشر شده در ۸ تیر ۱۴۰۳ (روز برگزاری انتخابات ریاستجمهوری)
احمد بخارایی: ۱ـ چند روز پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ در ۱۵ مهر سال گذشته (۱۴۰۲) در مناظره با آقای صفار هرندی گفتم: نبردی که حماس با حمله به اسرائیل (پرتاب بیش از هزار راکت و پهباد و کشتن افراد غیرنظامی و اسیر گرفتن حدود ۲۵۰ اسرائیلی) آغاز کرده، پیروز نهاییاش اسرائیل خواهد بود و اینک پس از گذشت یک سال، میبینیم که حماس و حزبالله به حاشیه رفتهاند. ۲ـ همیشه گفته شده که ما (بخوانید: جمهوری اسلامی) مهاجم و حملهکنندهی نخستین نخواهیم بود و فقط از خود «دفاع» میکنیم. نمیدانم حملات موشکی ایران (آن هم با آخرین و قویترین ورژن موشکش یعنی «فتاح») به اسرائیل در پی کدام حملهی اسرائیل به ایران بودهاست؟ اگر اسماعیل هنیه مد نظر است که «دفاع» ایجاب میکند شما هم یک نفر از سران اسرائیل را ترور کنید. حملهی وسیع موشکی در پاسخ به چیست؟ ۳ـ چرا به اسرائیل حمله میکنید و بعد در صدد یافتن راهی و تضمینی برای پاسخ ندادن اسرائیل برمیآیید؟ درست است که حملهی موشکی نشان از توان موشکی ایران دارد اما چرا اینجا خرج میشود اما از تلافیاش، نگرانی وجود دارد؟ چرا با حملهی موشکی به اسرائیل، چراغ سبز به غربیها و حا
احمد بخارایی: ۱ـ در دولت قبلی برخی اعضای هیأت علمی دانشگاهها و برخی دانشجویان را تعلیق یا اخراج کردند و نیز بر حجاب اجباری پای فشردند. این دو موضوع آن قدر بیمنطق بود که اگر آقای جلیلی هم رئیس جمهور میشد برای جلب نظر مردم احتمالاً او هم تجدید نظر میکرد و این دو موضوع را «وجهالمصالحه» قرار میداد. این اقدامات اولیهی آقای پزشکیان جنبهی شیرین کردن دهان فردی را دارد که از گرسنگی فریاد میزند و شکلاتی از جیب خود فرد را به فرد، هدیه میدهد. ۲ـ من به عنوان یک عضو علمی دانشگاه اعلام میدارم حاضرم از دانشگاه اخراج شوم اما کشورم به طور واقعی آسیبشناسی و درمان ساختاری شود. بنابراین راضی به «وجهالمصالحه» قرار گرفتن نیستم و نیز زنان ایرانی حاضرند روسری بر سر کنند به شرط آنکه فکر فاقد کارکرد حاکم بر جامعه، ریشهای تغییر کند! ۳ـ در نشست مطبوعاتی، ایشان مرتب به کار کارشناسی ارجاع میداد حال آنکه سالهاست منتقدین به تحلیل مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ایران پرداختهاند و تبیین آنها «اظهر منالشمس» شدهاست. از جمله، من صدها گفتوشنود و مصاحبه و مناظره و یادداشت داشتهام و فقط به عنوان یک جزئ
احمد بخارایی: در برنامهی زنده «شیوه» از سیمای جمهوری اسلامی، رئیس دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی که به ظاهر جامعهشناس مینماید، کشته شدن زندهیاد ژینا امینی را «نفله شدن یک دختر کرد سنی» خواند. او دکتر جامعهشناسیخوانده و رئیس یک دانشکدهای است که دانشجوی جامعهشناسی تربیت میکند اما هنوز الفبای جامعهشناسی را فهم نکرده است. او هنوز درک نکرده که نگاه مصداقی و «ابژهمحور» به رخدادها و امور اجتماعی در یک جامعه ربطی به جامعهشناسی ندارد و نگاه یک جامعهشناس، جنبهی مفهومی و «سوژهمحور» دارد. رخداد بزرگی به نام خیزش مهسا ژینا امینی ناشی از یک قتل حکومتی و فراتر از یک «مصداق» خاص است. گذشته از این، کشته شدن یک دختر، حتی اگر خیزشی را هم به دنبال نمیداشت، «نفله شدن» نیست! از هر زاویه نگاه کنیم این تعبیر آن آقای نامحترم یعنی اردشیر انتظاری، ناموجه است. این گونه افکار تاریخگذشته و غیر علمی متاسفانه بر دانشگاه حاکم است و امیدی هم به اصلاحش نمیرود. ایشان را در موضوع «ابژه و سوژهمحوری در جامعهشناسی» به مناظره دعوت میکنم.
جناب پزشکیان، شما در مصاحبهتان با سیمای جمهوری اسلامی مطرح کردید که برای رسیدن به رشد هشت درصد به بیش از دویست میلیارد دلار سرمایهگذاری در داخل نیاز است. آقای پزشکیان آیا کشف تازهای کردهاید یا اینکه لزوم سرمایهگذاری از سوی داخلیها و خارجیها جزو الفبای اقتصاد بوده و دهههاست هر تحصیلکرده و حتی تحصیلناکرده به آن اذعان داشتهاست؟! آیا این سخن شما شبیه به این گزاره نیست که: برای کوهنوردی، کفش کوه لازم است و نمیتوان با دمپایی به کوه رفت؟! از کرامات شیخ ما این است، شیره را خورد و گفت شیرین است! آقای پزشکیان، رئیسجمهور محترم شما لازم است بدانید: چرا در دهههای گذشته، سرمایهگذاری امکانپذیر نشده؟ در زمان حاضر، جلوههای توزیع سرمایه در مسیرهای انحرافی چهها هستند؟ در زمان اکنون، موانع ساختاری سرمایهگذاری چیست؟ چه ترفندها و چه سیاستهایی برای تولید سرمایه و جذب سرمایهگذار داخلی و خارجی وجود دارد؟ البته پاسخ پرسشهای چهارگانهی مذکور، روشن است اما آیا شما مثلاً اعتقاد دارید که مالیات بر «درآمد» با وجود امکان وسیع فرار مالیاتی، سرمایهی لازم برای رشد هشت درصدی را فراهم نمیآورد
گفتوگوی روزنامه «هممیهن» با احمد بخارایی دربارهی «وفاق ملی» در آستانهی رأی اعتماد مجلس به وزرای دولت پزشکیان | منتشرشده در ۱ شهریور ۱۴۰۳، شمارهی ۵۸۴ | نمایش گزارش | احمد بخارایی: گفتوگوی مفصلی با «هممیهن» داشتم. در این مصاحبه به انواع وفاق ملی و نیز انواع بیثباتی سیاسی اشاره کردم. نهایتاً نتیجه گرفتم که آنچه به نام «وفاق ملی» در دولت پزشکیان در جریان است یک وفاق ملی معیوب و ناقص است و نیز بیثباتی سیاسی در ایران موجب فرار سرمایههای انسانی و مالی شده و خواهد شد. چ ندوقتی است که مباحثی پیرامون وفاق ملی در تریبونهای سیاسی از سوی چهرههای مطرحی چون رئیسجمهوری شنیده میشود. اخیراً هم احمد میدری، وزیر پیشنهادی کار در جلسه دفاع از خود مانیفستی پیرامون این موضوع ارائه کرد. بهعنوان اولین سوال چطور میتوان ثبات سیاسی را بر ایران حاکم کرد تا منازعات تبدیل به وفاق ملی شود؟ م ا دو نوع وفاق ملی میتوانیم داشته باشیم؛ یک نوع وفاق ملی از نوع مکانیکی است و نوع دیگر وفاق ملی از نوع ارگانیکی خواهد بود که هر دو به نحوی با بیثباتی و ثبات سیاسی پیوند میخورد. اگر ما به وفاق ملی نگاه مکانیک