نشست «راه نجات ایران؛ اصلاحطلبی، براندازی یا تحولخواهی؟!»
احمد بخارایی: به دعوت گروه تلگرامی «مشق سیاست» حدود سه ساعت به طرح موضوعی پرداختم با عنوان: «اصلاحطلبی، براندازی یا تحولخواهی». ضمن آنکه تفاوت میان مبادی و پیآمدهای این سه جریان احتمالی در آیندهی نزدیک ایران را کاویدم به هفده پرسش حاضران هم پاسخ دادم که عبارت بودند از:
- در میان دو گزینهی «مشارکت» و «تحریم» انتخابات پیش روی مجلس در ایران، چه موضعی دارم؟
- اگر رهبری آینده در ایران متعلق به نسل دوم باشد آیا امکان خروج و شکلگیری روند «تحولخواهی» امکانپذیر است؟
- آیا «تحولخواهی» یک ابزار دیگری برای فریب مردم در ادامهی «اصلاحطلبی» نیست؟
- آیا «تحولخواهی» به معنای حضور همهی ایرانیان خارج از کشور در داخل و تغییر سریع قانون اساسی است؟
- آیا «مردمسالاری دینی» معنادار است؟
- رأی ندادن در انتخابات از کجا مرز بین «تحول خواهی» و «براندازی» را مشخص میکند؟
- مشارکت مردم برای فشار به حکومت چگونه باید باشد؟
- تعریف «دیالکتیک» به عنوان روش اصلی «تحولجویی» چیست؟
- آیا با مشارکت در انتخابات میتوان روند تحولجویی را پی گرفت؟
- چرا اعلام نکنیم که انتخابات را «تحریم» کردهایم اما مشارکت ایجابی هم نداشتهباشیم؟
- آیا نظام اجازهی «تحولجویی» را میدهد؟
- مرز «تحولجویی» و «براندازی» چیست؟
- آیا بدون جابهجایی در قدرت سیاسی میتوان در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، توسعه داشت؟
- چگونه میتوان با «مشارکت سلبی» و مبارزهی منفی در انتخابات، دیالکتیک را دامن زد؟
- آیا گفتوگو با نهاد قدرت در مقام «اصلاحطلب» بهتر و نتیجهبخشتر نخواهدبود؟
- جامعهی ایرانی بیشتر به کدام جهت چهارگانهی: سنتگرایی، اصلاحطللبی، براندازی و تحولخواهی متمایل است؟
- اصلاحطلبان به طور مصداقی چه میگویند و آیا با واقعیات بینالمللی که نظام سیاسی ایران تشخیص میدهد تعارض ندارد؟
در ضمن پاسخهای هفدهگانه به پرسشهای مذکور به هفت ویژگی روند «تحولجویی» به عنوان گزینهی برتر اشاره داشتم که عبارت بودند از: پروسهای و زمانبر بودن، دیالکتیکی بودن، جوشش از درون افراد، معطوف به تغییر ساختارها، تغییر ماهیت محتوایی عناصر اجتماعی، توجه به عوامل درون و بروننظامی در روند تحول، دربردارندگی عناصری از بازاندیشی سه جریان: اصلاحطلبی، اصولگرایی و براندازی.
امیدوارم بشنوید و نقد کنید. سپاس