«صلح اجتماعی» مقدمهی «صلح بینالمللی»
یادداشت احمد بخارایی در روزنامهی «آرمان امروز» دربارهی روز جهانی صلح | منتشرشده در ۲۹ شهریور ۱۴۰۲
| نمایش گزارش|
۲۱سپتامبر ۲۰۲۳ مصادف با ۳۰ شهریور، روز جهانی صلح است. در حقیقت «صلح» یک ضرورت جهانی است که جوامع و کشورها به هر شکلی میخواهند آن را از جامعه خود به جهان بکشانند؛ اگر در درون هر جامعه از سطوح خُرد تا کلان، صلح اجتماعی وجود نداشته باشد آن جامعه به صلح جهانی و پویایی و پیشرفت نمیرسد.
ما در معنای کل با یک صلح جهانی روبهرو هستیم که جامعهای با جامعهای بیرونی، که پیشتر جنگ و نزاع میان آنها رخ داده، تعامل پویا و سازنده برقرار میکند. «صلح» در ابعاد مختلف و بین المللی دارای دو جنبه است، ابتدا نزاع و درگیری و سپس آرامش نسبی و دوم در روند تحکیم عناصر بین المللی بدون اینکه جنگی وجود داشته باشد به تعامل و مشارکت میرسند. مسالهای که امروز برای نگارنده این سطور مهم است، «صلح اجتماعی» در کشور است. تا زمانیکه ما در ابتدا با خودمان بهعنوان یک فرد به صلح درونی نرسیم با بیرون از خودمان از جمله جوامع خُرد (خانواده)، جامعه میانه (محل کار) یا کلان (شهر یا کشور)، طبیعتا نمیتوانیم به صلح برسیم.
به این اعتبار تا زمانیکه ما در جامعه خودمان (که من نام آن را صلح اجتماعی گذاشتهام) به صلح نرسیم، نمیتوانیم با جامعه بینالمللی به صلح برسیم. این امر حائز اهمیت است و صلح اجتماعی معنادار میشود. میتوان گفت که تا صلح اجتماعی نباشد نمیتوان صحبت از صلح با جامعه بینالمللی داشت. این صلح اجتماعی ابعاد چهارگانه دارد: فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی. در بُعد فرهنگی، صلح اجتماعی زمانی تحقق پیدا میکند که تمام خُرده فرهنگها محترم شمرده شوند.
در بعد اجتماعی، افراد باید احساس «بودن» کنند و به آنها احترام گذاشته شود. مردم باید از یک رفاه نسبی برخوردار باشند تا معنی صلح اجتماعی محقق شود. از منظر سیاسی، رابطه سازنده و منطقی میان دولت و ملت باید وجود داشته و استوار باشد. نهاینکه تن به خودی و غیرخودی در جامعه بدهد. دولت به مردمش بدون استثناء و تبعیض باید احترام بگذارد و برای تکتک آنها اهمیت قائل شود و در نهایت برای آنها برنامه داشته باشد تا اعتماد جلب شود. در حقیقت خمیرمایه صلح اجتماعی در بُعد سیاسی و اجتماعی، مقوله اعتماد است. در بُعد چهارم که اقتصادی است زمانی ما میتوانی از صلح اجتماعی صحبت کنیم که میان طبقات اجتماعی یک نوع عدالت برقرار باشد.
شما نمیتوانید از موضع بالا به پایین در یک نظام سرمایهداری بیرحم از عدالت اجتماعی صحبت کنید حال آنکه عدالت وجود ندارد. با این عوامل و رعایت آنها از فرد تا دولت میتوان بحران صلح اجتماعی را کاهش داد. جامعهای که صلح اجتماعی در آن نباشد به دوقطبی میرسد، این دو قطبی به شکلهای تقابل مردم با مردم، مردم با دولت، دولت با مردم عناصر سیاسی با همدیگر، معلم علیه معلم، باحجاب علیه بیحجاب و… پدیدار میشود. ما برای رسیدن به صلح اجتماعی، باید دوآلیسم را در همه ابعاد داشته باشیم.