| سیاستگذاری در گردونهی ناکارآمدی و تکرار اشتباهات در ایران
| گفتوگوی ماهنامهی اقتصادی «آیندهنگر» با #احمد_بخارایی، دربارهی «چالشهای سیاستگذاری و تقدیرگرایی در آن» | منتشرشده در شمارهی ۱۱۳، آبان ۱۴۰۰ با عنوان اصلی «خانه بهدوش» (مهاجرت نخبگان و فرار انسانها و سرمایهها)
| خواندن گفتوگو | کل مجله |
| احمد بخارایی: در این مصاحبه به این موارد اشاره کردم،
۱ـ «#سیاستگذاری_عمومی» چهار وجه دارد که یکی مربوط به «شخص #سیاستگذار» است. شخص سیاستگذار باید یک ذهن آماده و فعّال داشته و مواد خام در ذهن او حاضر و ناظر باشد. این مواد خام شامل تحصیلات، تخصص، علم، آمادگی و انگیزه است. یک جامعهی خلّاق و پویا، یک ذهن فعّال را ایجاد میکند که متأسفانه در ایران جامد، شاهد شکلگیری ذهنهای فعّال نبودهایم …
۲ـ وجه دوم «سیاستگذاری عمومی» مربوط به نمادهای عینی و مشهودات یعنی قوانین مدون در حوزهی سیاستهاست که دو ویژگی باید داشته باشد: الف ـ شفافیت و قابلیت فهم، ب ـ امکان مداخله و کارآمدی در شرایط خاص و بحرانی در جامعه که متأسفانه در ایران هیچ کدام وجود ندارد …
۳ـ وجه سوم، «عناصر محتوایی» لازم برای سیاستگذاری عمومی شامل پنج عنصر است از جمله: برخورداری از اطلاعات و آگاهی نسبت به نتایج تحقیقات و تجزیه و تحلیل دقیق و علمی این اطلاعات در بستر کلیت عناصر اجتماعی و در یک مجموعه حتی فراتر از مرزهای جغرافیایی؛ یعنی در ارتباط با کل عناصری که در جهان ما و کره زمین وجود دارد …
۴ـ اشاره به تئوری «ساعت شنی» از «#هاولت و همکارانش» که میگویند ۳ عنصر در موضوع «نقشآفرینان در سیاستگذاری» وجود دارد: یکی «#جهان_سیاست» یا "Policy Univers" دوم «#خردهنظام سیاست» یا Policy" Subsystem" و سومی «#تصمیمگیران» یا "Decision Makers". چرا «هاولت» برای توضیح نقشآفرینان از «ساعت شنی» استفاده میکند؟ او میخواهد اهمیت «جهان سیاست» را در ابتدای ساعت شنی و در رأس همهی عناصر، ترسیم کند اما در ایران، عنصر «تصمیمگیری» در بالا به جای «جهان سیاست» نشسته است؛ یعنی تصمیمگیران زیادند، سلیقهها زیادند، خودیها تصمیمگیران باندیای هستند که «جهان سیاست» را به حاشیه راندهاند …
۵ـ در «ساعت شنی» از نوع ایرانی، تصمیمهای بیمبنا که در بالا اتخاذ شدهاند وقتی میخواهند از گلوگاه میانی ساعت شنی رد شوند، چون قابل اجرا نیستند بدون ارزیابی میافتند پایین ساعت شنی و وقتی عمر یک #دولت به پایان میرسد دولت بعدی، ساعت شنی را دوباره برمیگرداند و ۱۸۰ درجه میچرخاند و این تصمیمات بیمبنا دوباره در بالای ساعت شنی قرار میگیرند و تکرار میشوند. ساعت شنی که میچرخد، یعنی تکرار سیاستهای ناکارآمد که حدود چهار دهه است گریبان جامعهی ما را گرفتهاست …
۶ـ اشاره به سه نوع #حاکمیت و نهایتاً نوع سوم که یک حکمرانی «نابسامان و غیرعلمی» است و اسم آن را «سیاستبازی» گذاشتم که ریشه در «#ایدئولوژی» و باورهای پیشینی دارد.
سیاستگذاران نوع سوم که در ایران به سر میبرند منفک از واقعیتهای اجتماعی «تصمیمبازی» میکنند به جای «تصمیمسازی» …
۷ـ در سال ۹۹ #ضریب_جینی از ۴۵% هم گذشت. پیآمدهای #فلاکت_اجتماعی مرکب از نرخ #بیکاری و ضریب #تورم، در شیوع #جرم و #جنایت، نومیدی نسبت به امروز و فردای #جامعه و نیز در مسئلهی #خودکشی قابل مشاهده است …
۸ـ جامعهای که «#تقدیرگرا» باشد ضد #توسعه است. #تقدیرگرایی اینک به #ارز_دیجیتال هم رسیده تا یک شبه اگر خدا بخواهد ره صدساله پیموده شود. این تقدیرگرایی یک روز در #بورس، یک روز در #سکه، یک روز در سایت #شرطبندی و #قماربازی و قبل از آن در #فال و #استخاره بوده است …