درنگ | برنده واقعی انتخابات ۲۰۲۰ در آمریکا کیست؟
در یادداشت قبلی در ۸ بند تحلیل کردهبودم که احتمال موفقیت دونالد ترامپ در انتخابات زیاد است. اینک که صبح پنجشنبه ۱۵ آبان ۹۹ و ۵ نوامبر ۲۰۲۰ است رقیب ترامپ یعنی جو بایدن از او پیشی گرفته و شرط موفقیت ترامپ اخذ آرای الکترال چهار ایالت باقیمانده یعنی جورجیا، کارولینای شمالی، پنسیلوانیا و نوادا است که در حال شمارش است. نتیجهی نهایی هر چه باشد این انتخابات دارای بار معنایی مهمی است. تحلیل وضعیت کنونی چیست؟
۱ـ نزدیکی زیاد آرای ترامپ به آرای بایدن در ایالاتی که بایدن پیروز شدهاست نشان میدهد که ترامپ و سیاستهای او وزن سنگینی در آمریکا و جهان داشته و بنابراین در آینده هم میتواند داشتهباشد.
۲ـ مشارکت بیش از ۷۰ درصدی آمریکاییها در این انتخابات در ۱۰۰ سال اخیر بیمانند بودهاست که نشان از سیاسیتر شدن مردم آمریکا و پیامدهایش دارد.
۳ـ درصد قابل توجه و اثرگذار آرائی که به «جو بایدن» تعلق گرفت و موجب پیشی گرفتن او از ترامپ شد به رآی دهنده هایی تعلق داشت که عمدتاً به صورت پستی و زودهنگام مشارکت کردهبودند و تجربهی انتخابات گذشته نشان میدهد که بسیاری از این گونه افراد جزو کسانی هستند که تقریباً فارغ از حزبگرایی و بسا به صورت پراکنده در انتخابات قبلی مشارکت داشتهاند یا اصلاً نداشتهاند و کمتر، سیاسی و بیشتر از مدافعان حقوق بشری و عمدتاً متعلق به رنگینپوستان و مهاجران بودهاند. حضور سیاسی همین افراد که نتیجه را به نفع بایدن متمایل کردهاست برای آیندهی نزدیک در آمریکا می تواند مسئلهساز هم بشود که در جای خود قابل تحلیل است.
۴ـ جایگاه «فراحزبی» ترامپ در حزب جمهوریخواه و نیز موج رأیهای «فراحزبی» به نفع بایدن به عنوان نامزد حزب دمکرات، گویای شکل گیری نوعی «واگرایی اجتماعی» (Social Divergence) است که گاه لازمهی «دمکراسی» است. به نظر میرسد اینک در آمریکا، «همگرایی» (Social Convergence) که لازمه تقویت یک جامعهی لیبرالی با کلیدواژهی «شهروند» است به حاشیه رفته است. «واگرایی اجتماعی» روی دیگر سکه «هویتیابی اجتماعی» است. اگر هویتهای نژادی و قومی و جنسیتی و فرهنگی مهاجران و انواع دیگر هویتها مورد تضعیف واقع شود «واگرایی اجتماعی» افزون میشود. این واگرایی اجتماعی می تواند مثبت یا منفی باشد. اگر حاکمیت سیاسی در مقابل این واگرایی و هویتطلبی، مقاومت کند اعتمادزدایی در جامعه شکل میگیرد و بیاعتمادی افزایش مییابد و جامعه با گسست مواجه میشود اما اگر حاکمیت در مقابل روند «هویتخواهی»، مواجههای منطقی داشتهباشد جامعه از استحکام برخوردار میشود. بنابراین جامعهای مثل آمریکا که در این انتخابات نشان داد «هویتطلبان»، اجازه بروز و ظهور دارند میتواند به آیندهاش امیدوار باشد. اما جامعهای مانند ایران در مقابل چنین روندهایی مقاومت میکند و حاکمیت که اجازهی بروز و ظهور را به جریانهای هویتجو، کمتر میدهد اعتمادزدایی را دامن میزند.
۵ـ جامعهی آمریکا در طول ۴ سال آینده با بحرانهای اجتماعی خاصی مواجه خواهدبود زیرا روند دموکراتیک مبتنی بر هویتخواهیهای نوین در آمریکا تشدید خواهدشد. این تشدید، تابع بحرانها و مسائل اقتصادی در داخل و خارج آمریکا هم خواهدبود. بنابراین آن چه امروز در آمریکا استارتش زدهشد و مشارکتی بینظیر در انتخابات ریاست جمهوریاش شکل گرفت و پای بسیاری از هویتطلبان را به صحنه انتخابات باز کرد به نحوی که بسا نتیجه نهایی را به نفع جو بایدن تغییر دهد در چهار سال دیگر و در انتخابات ۲۰۲۴ آمریکا بازتاب ویژهای خواهد داشت به نحوی که احتمالا اگر تفکر ترامپی کاندیدا شود از استقبال کمنظیری برخودار خواهدشد. چهار سال آتی در آمریکا مصادف خواهدبود با ظهور و تشدید انواع توقعات و انتظارات از سوی انواع جریانهای هویتطلب و در مقابلش، احراز هویت سفیدپوستان آمریکایی! این مسئلهی مهمی است که از فردای استقرار رئیسجمهور جدید در ۲۰۲۱ در آمریکا اتفاق خواهدافتاد.
۶ـ در تحلیل نهایی به نظر میرسد بر اساس پیشبینی مندرج در یادداشت قبلیام در یک روز قبل از انتخابات، همچنان ترامپ از وزن ویژهای برخوردار است که نظرسنجیها در آمریکا نتوانست آن را قبل از انتخابات به درستی نشان دهد و این تفکر در بستر جامعهی آمریکایی تداوم خواهد داشت هر چند ممکن است با ۵ یا ۱۰ هزار رأی در ایالت کوچکی مانند «نوادا» نتیجه نهایی به نفع «جو بایدن» شود. این ارقام اندک، نمیتواند حقیقتی بزرگتر را بپوشاند. تحلیل مندرج در یادداشت قبلی من از روند انتخابات آمریکا در روز قبل از رأیگیری، یک «تحلیل مبتنی بر روند» بود نه یک «تحلیل مبتنی بر نتیجه». همچنان معتقدم تفکر ترامپی در آمریکای آتی از قوت بیشتری برخوردار خواهد شد.