آیا برای شرکت در انتخابات «مجلس شورای اسلامی» در اسفند ۱۳۹۸ باید تجدید نظر کرد؟
| یادداشت ۵ | پنجمین مکث:
- ۱ـ در مکثهای یک تا چهار به جنبههای «محتوایی» دلائل عدم مشارکت در انتخابات اسفند ۹۸ پرداختم و اشاره داشتم به فرو کاهشهای گستردهی عناصر اصلی در نظام سیاسی که در سالهای پس از انقلاب انتظار میرفت تحقق یابد اما به شدت «نزول» کردهاست و به عنوان مثال، این عناصر عبارت بودند از: تقلیل «جمهوریت» به «حاکمیت»، تقلیل «ارادهی همگان» به «ارادهی سهامداران در قدرت»، تقلیل «مشروعیت» به «مشروعسازی با اجبار»، تقلیل «منافع همگان» به «منافع جناحی» و در نهایت، ایجاد تزلزل محتوایی در مفاهیمی مانند: امنیت، وحدت و اقتدار ملی! پس از آن در یادداشتهای بعدی به موضوع «آشفتگی قضایی» و هجوم به خانوادههای متهمین و نیز تدوین قوانینی که بسیاری نگاههای منتقدانه را «جرم سیاسی» تلقی میکند پرداختم و در آخرین یادداشت به تعریف «اپوزیسیون» اشاره کردم و نتیجه گرفتم که اپوزیسیون بودن منتقدان اجتماعی مثل نگارنده، متفاوت از اپوزیسیون بودن از نوع سیاسی است. اینک و در «مکث پنجم» به «روش» انتقاد جدی به روند موجود در مقام یک اپوزیسیون اجتماعی میپردازم.
- ۲ـ آقای بهزاد نبوی از چهرههای قدیمی و شناختهشدهی اصلاحطلب، بهتازگی در یادداشتی که در شبکههای مجازی هم منتشر شد نگاشته بود: « هیچ دفاعی از اصلاحات ندارم اما با کنارگذاشتن گزینههای دیگر به آن میرسم». ایشان در این استدلال از «برهان خلف» سود جسته است و در ادامه مینویسد: « سه راه بیشتر برای تغییر وضع موجود کشور بیشتر نمیشناسم. یک راه انقلاب است، یک راه دخالت خارجی و یک راه هم اصلاحات است که از سال ۷۶ به بعد بیشتر تئوریزه شد». بهزاد نبوی در جای دیگری در همین یادداشت، منظور خود از «دخالت خارجی» را «حمله ترامپ به ایران» بیان میکند. ایشان در تعریف «اصلاحات» میگوید: «اصلاحات یعنی تغییر وضع موجود به وضع مطلوب با حفظ چارچوب وضع موجود به عکس انقلاب که میگوید این چارچوب را تخریب کن و دوباره بساز» و در نهایت نتیجه میگیرد که: «قهر و تحریم صندوق رآی به صلاح نیست مگر اینکه شرایط سیاستورزی وجود نداشته باشد» و نیز متذکر میشود که: «البته شاید برخی بدشان نیاید که مشارکت، پایین باشد یا بگویند در انتخابات شرکت نمیکنیم تا مشروعیت نظام را به چالش بکشند اما هیچوقت مشارکت زیر ۵۰ درصد نبوده است».
- ۳ـ کلام و استدلال آقای بهزاد نبوی نزد اصلاحطلبان، جنبهی عام دارد و عمده استدلالهای رایج در دفاع از مشارکت در انتخابات اسفند ۹۸ بر محورهایی استوار است که ایشان به آنها اشاره کرده است.
- ۴ـ به ایشان و دیگر اصلاحطلبان عرض میشود که محصورکردن راههای تغییر وضع موجود به «سه» راهی که متذکر شدهاید برگرفته از یک رویکرد «مکانیکی» است حال آنکه جوامع و روند تغییرات در آنها جنبه «ارگانیکی» و سیّال دارند. راه چهارمی که میتوان تصور کرد این است که «دخالت خارجی» را به «حمله ترامپ به ایران» خلاصه نکنیم و آن مفهوم را به این معنای جزئی تقلیل ندهیم و آن «دخالت» را که فعلاً جنبهی اقتصادی دارد به عنوان یک عنصر فشارآور و زمینهساز برای سرعت گرفتن روند تغییرات در نظر بگیریم. بر این اساس، نوع چهارم تغییر اینگونه خواهدبود که «با استفاده از فرصت پیشآمده با کنشگری جمعی اعتراضی، روند اصلاحات اساسی را با عدم مشارکت در انتخابات، سرعت ببخشیم و فرصتسوزی نکنیم».
- ۵ـ چه کسی گفته است که «اصلاحات» لزوماً به معنای «حفظ چارچوب وضع موجود» است آنگونه که آقای نبوی مدعی شدهاست؟ «اصلاحات حداکثری» در یک جامعه پس از رخداد «انسداد اجتماعی» دقیقاً به معنای نقد جدّی چارچوب موجود است و نه البته «تخریب»! عرض کردم که نگاه ایشان و اصلاحطلبان حکومتی عمدتاً جنبهی «مکانیکی» دارد و فاقد عناصر «ارگانیکی» است که در آن نگاه، سیّالیت در خیزش اجتماعی و جهتگیریهای متنوع، لحاظ نمیشود و در نهایت به «خود ترمیمی» جریان خیزش اجتماعی اعتقادی وجود ندارد حال آنکه این رویکرد به خطا میاندیشد.
- ۶ـ ما برعکس آقای نبوی معتقدیم «شرایط سیاستورزی» وجود ندارد زیرا در آخرین انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۹۴ بیش از ۱۴۰ کرسی در مجلس به اصلاحطلبها و اعتدالگراها تعلق گرفت و اکثریت مجلس با آنها بود اما کاری صورت نگرفت. پس اینک که این روند، فاقد کارکرد شایسته بوده است شاید تنها گزینهی موجود برای اعلام مواضع، «عدم مشارکت» در انتخابات باشد تا از رویهی «مواجههی منفی» برای حضور فعال استفاده شده باشد. این «مواجههی منفی» یک راهبرد است هر چند که بنا به اعتقاد آقای نبوی و دیگر اصلاحطلبها باز هم مشارکتجویی در انتخابات اسفند ۹۸ بیش از ۵۰درصد واجدین رأی باشد. هدف از «عدم مشارکت» کاهش مشارکت و از مشروعیتانداختن انتخابات مجلس، لزوماً نیست بلکه انجام یک تعهد اجتماعی فارغ از نتیجه است. در یادداشت های بعدی به این موضوع بیشتر خواهم پرداخت.