«تأملات خوب، نتایج خدشه‌ناک»




🎙
 سخنان احمد بخارایی در نشست نقد کتاب دکتر بیژن عبدالکریمی به نام « پرسش از امکان امر دینی در جهان معاصر» با حضور بیش از ۳۰ سخنران و منتقد در حوزه‌ی فلسفه و جامعه‌شناسی دین، نظیر آقایان: داوری اردکانی، مجتهد شبستری، مصطفی ملکیان، خسرو پناه، سراج‌زاده و 

🏛 مکان: پژوهش‌گاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

📅 تاریخ: ۲۸ و ۲۹ مهر ۱۳۹۷

بخش‌هایی از سخنان:
… عبدالکریمی معنقد است: «امر دینی» یک مقوله‌ی فرافرهنگی و لاهوتی است و نه یک مقوله‌ی فرهنگی و ناسوتی. به اعتبار نگاه جامعه‌شناختی، من با ایشان موافق نیستم و امر دینی را یک مقوله‌ی اجتماعی و فرهنگی و زمینی می‌دانم …
… نویسنده، در جای‌جای کتابش از ترکیب لغوی «تفکر دینی» بهره جسته، حال آن‌که چنین ترکیبی جنبه‌ی مجعول دارد و «تفکر دینی» به عنوان موصوف و صفت، وجود خارجی نمی‌تواند داشته باشد …

… در انواع هشت‌گانه‌ی تفکر (تاریخی، تحلیلی، سیستمی، انتقادی، مفهومی، شهودی، اجرایی و نوآورانه)، هشت صفت ذاتی برای تفکر وجود دارد به‌گونه‌ای که «تفکر» بدون آن صفات، در همان حوزه قابل تحقق نیست اما در ترکیب نادرست «تفکر دینی»، در صورت عدم تحقق صفت «دینی»، تفکر دارای ما به ازای خارجی است و تحقق می‌یابد. به بیان دیگر، همه‌ی صفات هشت‌گانه برای تفکر در «طول» یکدیگر قرار دارند و هر یک، در جهت تقویت دیگری، معنادار است اما در ترکیب مجعول «تفکر دینی»، صفت «دینی» در «عرض» دیگر صفات قرار گرفته. بنابراین، «دینی» نمی‌تواند به عنوان «صفت» برای «موصوف» تفکر واقع شود …

… «دینی» بودن برای «تفکر» یک قید است یعنی تفکر پیرامون موضوعات مرتبط با دین مانند:
۱ـ مطالعه تئولوژی و ماهیت‌کاوی خدا و مذهب،
۲ـ مطالعه پیرامون تاریخ مسیحیت،
۳ـ فلسفه یهودیت، و
۴ـ مطالعات اسلامی در حوزه متافیزیک، قرآن، تاریخ اسلام و سیستم اخلاقی در اسلام.
اینها به معنای «تفکر دینی» نیست بلکه تفکر پیرامون و «در باره»ی موضوعات دینی است. اگر گفته شود که «تفکر دینی» وجود دارد متعاقبش انتظار می‌رود که انسان‌های دین‌دار، دین‌دارانه بی‌اندیشند و استنتاج کنند و استراتژی تنظیم کنند، حال آن‌که این‌ها، سالبه به انتفاء موضوع هستند …

… وقتی می‌گوییم «تفکر دینی» یعنی قبلش پیش‌فرض داریم، یعنی دین می‌تواند متعلق «تفکر» قرار بگیرد و در «طول» دیگر تفکرات قرار دارد، حال آن‌که این‌گونه نیست و تفکر نمی‌تواند «دینی» باشد …
… از ترکیب لغوی «تفکر دینی»، عمدتاً در وب‌گاه‌های ارزشی و نه علمی مانند مؤسسه‌ی باقرالعلوم و وب‌گاه‌های منتسب به مقامات رهبری در گذشته و حال استفاده ‌شده‌ است …

… «تفکر» در معنای خاصش دارای چهار ویژه‌گی است:
۱ـ فرآیندی بودن و ابطال ذهنیت‌های کهن،
۲ـ تجدید سازمان در یادگیری گذشته معطوف به امر واقع،
۳ـ جایگزینی نظام شناختی جدید، و
۴ـ تلاش برای پاسخ‌گویی نوین و دقیق بر اساس منطق و دانش عینی به پرسش‌های ذهنی و غیر آن.
… حال، «دین‌ورزی» دارای هیچ‌کدام از این چهار ویژه‌گی نیست چرا که عمدتاً جنبه‌ی انشایی و تسلیمی دارد …

… دغدغه‌ی آقای بیژن عبدالکریمی برای عقب راندن امر مقدس به امر قدسی و نجات دین در حالی که امر مقدس، بحران‌آفرین شده و نمره‌اش به زیر ۱۰ رفته قابل درک و تحسین است، چون می‌خواهد که دین زیر سؤال نرود اما راه‌کار ایشان قابل نقد است …

… بیژن عبدالکریمی در مقاله‌ی پایانی کتاب‌شان می‌گویند: امر معنوی می‌میرد چون‌که امر دینی در حال مردن است در حالی که من می‌گویم اگر امر دینی هم بمیرد، امر معنوی باز هم نمی‌میرد، چرا که رابطه‌ی بین این دو، رابطه عموم و خصوص مطلق است. ما معنویت‌هایی داریم که لزوماً دینی نیستند و حتی سکولار هستند، نظیر گرایش به طبیعت و انکار تسلط انسان بر طبیعت و لزوم احترام گذاشتن به همه‌ی موجودات. پس این‌که ایشان، تصور می‌کنند که با مرگ امر دینی در ایران، امر معنوی هم می‌‌میرد، خدشه‌ناک است …

… با بیژن عبدالکریمی موافقم که امور مقدس در فضای ما بحران‌آفرین شده‌اند و باید نگاه نوینی به تئولوژی داشت اما لزوماً با ایشان موافق نیستم که راه حل، در گذر از تئولوژی به اونتولوژی است و گذر از امر مقدس به «امر قدسی»، بلکه باید بستر امر مقدس از حوزه‌ی عمومی به حوزه‌ی خصوصی، جابه‌جا شود تا بحران‌ها قابل کنترل شوند. پس دریافت سوبژکتیویستی از امر دینی، می‌تواند در حوزه‌ی خصوصی تداوم یابد و دارای کارکرد باشد.

متن سخنرانی به شکل مقاله در مجموعه مقالات از سوی پژوهش‌گاه علوم انسانی به زودی منتشر خواهد‌شد. (امیدواریم بدون سانسور باشد)