«قتلهای خانوادگی»
… بر اساس آمار، در سال ٩۵ حدود ٣٠٠ مورد قتل خانوادگی رخ داده و این عدد تنها بخشی از آماری است که به طور رسمی ثبت شده زیرا در فرهنگ و تفکر بعضی افراد در برخی مناطق کشور و برخی اماکن و محلهها و خردهفرهنگها ، گزارش قتلهای خانوادگی، رفتاری هنجار شکنانه تلقی میشود و افراد ترجیح میدهند این دسته از قتلها پوشیده بماند …
… افزایش سه برابری آمار قتلهای خانوادگی در سه دهه اخیر، چرا؟ …
… در زمانی که نرخ بیکاری در جامعه افزایش مییابد و نیازهای معیشتی که برخی افراد برای رفع همان نیازها تشکیل خانواده دادهاند برطرف نمیشود، بحران اقتصادی از جامعه به خانواده منتقل میشود و خشونت ساختاری را دامن میزند …
… فرهنگ ما فرهنگ مصرفی و زیادهخواهی است و ما عادت نکردهایم به حداقلها راضی شویم. زمانی که الگوهای فرهنگی و موانع اقتصادی در هم تنیده شوند برونداد آنها میتواند وقوع قتلهای خانوادگی باشد …
… در زمان خیانت مرد به زن، قانون پشتوانه زن نیست، اما بالعکس در زمان خیانت زن به مرد ، قانون پشتوانه مرد است …
… در خردهفرهنگیهایی در جامعه ما زمانی که یک زن از سوی اعضای خانواده مورد ظلم قرار میگیرد حاضر به تندادن به ظلم میشود و سکوت میکند؛ چون از حمایت قانونی برخوردار نیست و این امر متاسفانه ناشی از ساختار مردسالارانه در جامعه ماست …