جلال در بستر روشنفکری!
در پیش درآمد این نشست آمده است:
جلال آل احمد، در میان نویسندگان و اهل فکر و ادب و قلم در عصر جمهوری اسلامی، جایگاهی منحصر به فرد دارد؛ چهره ای که به رغم برخی فراز و فرودهای زندگی و حتی عضویت در حزب توده، به دلیل رویکرد انقلابی که و نیز نگاه انتقادی به غرب و غربزدگی مورد توجه است و یکی از مهمترین جوایز ادبی نیز به نام اوست.
جلال غیر از وجهه سیاسی و فکری، با نثر ساده، جذاب و متفاوت خود، تاثیرات قابل توجه در عرصه ادبیات نیز داشته و به الگویی در میان طیف ادبی و مردمی تبدیل شد و یکی از سرآمدان ادبیات معاصر ایران محسوب می شود.
در نشست جلال؛ از واقعیت تا قرائت رسمی تلاش می شود به محورهای زیر پرداخته شود:
- میراث ادبی جلال در داستان کوتاه، سفرنامه، قوم نگاری و بوم نگاشت، ترجمه، و تحقیق چیست و چه تاثیری بر جریان ادبیات ایران داشته است؟
- بارزترين ويژگيهاي سبك شناسانه داستان آل احمد و ميزان تاثيرگذاري او بر ادبيات داستاني مدرن ايران چیست؟
- جایگاه جلال در گفتمان غربزدگی، غرب ستیزی و بومی گرایی چیست؟
-جلال بعد از انقلاب چه نسبت و چه تفاوتی با جلال حقیقی و پیش از انقلاب دارد و رویکرد رسمی و حکومتی به جلال را چگونه می توان ارزیابی کرد؟
-تاثیر جلال بر جریان شناسی فکری و فرهنگی پس از انقلاب چه بوده و او برای امروز و اکنون ما چه حرفی برای گفتن دارد؟
- بسترها و خاستگاههای مطرح شدن جلال بعنوان چهره مسلط و بی رقیب در فضای روشنفکری دهه چهل چه بود؟
- آبشخورهای مرجعیت فکری جلال؛ بحران تفکر است یا عقلانیت و چگونه می توان روشنفکری و نقادی جلال را در ترازوی نقد و ارزیابی منصفانه و عالمانه سنجید؟