تحولجویان در انتخابات شرکت نمیکنند!
تحلیل جامعهشناختی #احمد_بخارایی در روزنامهی «جهان صنعت» دربارهی نتایج احتمالی انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ | منتشرشده در چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۴۰۰، شمارهی ۴۷۵۴
آنچه در روند گذشتهی انتخابات در ایران جریان داشتهاست و احتمالاً در روز جمعهی پیش رو (دو روز دیگر) اتفاق خواهد افتاد را در یک جدول ۱۱۱ خانهای با ۱۶ ردیف و ۱۱ ستون، تحلیل جامعهشناختی کردهام و دالّ مرکزی و محور اصلی رفتار رأیدهی شهروندان و نوع و عوامل انگیزشی و معیارهای اصلی «مشارکت کنندگان» یا «نه گویان» به صندوق رأی را در جدول آوردهام. لازم است متذکر شوم بنا به فشار و ابلاغ مقامات امنیتی، مطبوعات اصلاحطلب از چاپ مقالات و تحلیلهایی که عدم مشارکت را به هر نحو دامن میزدند منع شده بودند و چند روزنامه نیز از انتشار تحلیل و مطلب من خوف داشتند. بنابراین از «روزنامهی جهان صنعت» که جسورانه و متعهدانه اقدام به چاپ مطلب کرد تشکر ویژه دارم.
احمد بخارایی
| بخشهایی از مطلب:
… به نظر میرسد جامعهی ایران در مواجهه با #انتخابات_ریاستجمهوری چند روز دیگر در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ به دوره ششم در سال ۱۳۷۲ شباهت دارد که از کمترین میزان #مشارکت، حدود ۵۰ درصد افراد واجد رأی در میان دوازده دورهی انتخابات #ریاستجمهوری گذشته برخوردار بود. در آن زمان نسبت به سیاستهای تبعیضآلود اقتصادی و افزایش #فاصله_طبقاتی در کنار بسته بودن فضای سیاسی اعتراضاتی وجود داشت و اینک هم همان پارامترها به اشکال متنوع و عمیقتر در #جامعه مطرح است …
… در یک نگاه واقعبینانه جامعهشناختی که فارغ از افراطیگری سیاسی در هر دو بُعد سنتگرا (اقتدارگرایی) و مدرن (دموکراسیخواهی حداکثری) است شاید بتوان چیزی را گفت که سعی کردهام در جدول بیاورم و حدود ۹۵درصد سلیقههای انتخاباتی و علتهای پنهان و آشکار رفتار رأیدهی را ترسیم کنم …
… در ردیف ۳ به نظر میرسد در ذهن و تحلیل حدود «۱۰درصد» اعضای جامعه، وجود تبعیضهای اجتماعی و فرهنگی عامل اصلی (و نه تنها عامل) عدم مشارکت آنهاست که همین نوع نگاه و تحلیل به شکل گستردهتر و عمیقتر و «حداکثری» در ردیف ۴ جدول در میان اهالی اندیشه و منتقدانی وجود دارد که عمدتاً نگاه کلاننگر جامعهشناختی دارند و فارغ از چارچوبهای متعصبانهی ایدئولوژیک به جامعه نگاه میکنند و سعی دارند تحلیل واقعی و علمی ارائه دهند. ردیفهای ۳ و ۴ شامل «تحولجویان»ی است که #خشونت در #براندازی را زیاد برنمیتابند و عمدتاً به مبارزهی منفی و سلبی مانند #عدم_مشارکت در #انتخابات به عنوان بستری برای ارسال پیام منتقدانهی خود نسبت به ساختارها اقدام میکنند. البته عدهای از اعضای جامعه هم هستند که انتقادات جدی به ساختارها دارند اما به جای «تحولجویی»، مسیر «اصلاحطلبی» را در ردیفهای ۱۲ و ۱۳ طی میکنند که نسبت به تداوم شرایط موجود هر چند نگرانند اما در کل، ساختارها را قابل اصلاح میبینند …
… بر اساس آنچه که در جدول، پیشبینی شده حدود ۴۴درصد افراد واجد رأی در دور اول انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ مشارکت خواهند داشت و اگر کاندیدای #اصولگرا در دور اول رأی لازم را نیاورد (که به نظر میرسد «میآورد»!) و انتخابات به دور دوم کشانده شود قطعاً آمار مشارکت افزایش پیدا خواهد کرد و در دور دوم احتمال موفقیت کاندیدای موسوم به #اصلاحطلب که در ردیف ۱۳ به آن اشاره شده افزایش خواهد یافت زیرا همان معیار قدیمی: «انتخاب بین بد و بدتر» دوباره محرّک مشارکت افرادی خواهد شد که در دور اول رأی نداده بودند …
… در جامعهای که نسبت به مسائل و #آسیبهای_اجتماعی نگاه و تحلیل علمی وجود نداشته باشد و در جامعهای که اهالی سیاست و مدیران ارشد و سیاستهای راهبردیاش معطوف به ایدئولوژی باشند جامعه به سوی #فروپاشی_اجتماعی بیشتر سوق پیدا خواهد کرد. ایران، متعلق به همه ایرانیهاست و شایسته نیست که امروز هم پس از ۴۳ سال دوباره #قدرت بین همان کسانی توزیع شود که یا در سال ۱۳۶۸ در شرایطی که هنوز جوان کمتر از ۳۰ سالهای بیش نبودند (آقای #همتی) معاون سیاسی سازمان صدا و سیمایی شده باشد که انتقادات زیادی به آن وارد بوده است یا فرد دیگری (آقای #رئیسی) که همواره در نظام تنبیهی و قضایی، کاری از پیش نبرده و روز به روز به کماثرتر شدن نظام تأدیب قضایی افزوده شده است …