تشدید فروپاشی اجتماعی: سرقت مسلحانه از یک دکهی خردهفروش!
| گفتوگوی روزنامهی «اعتماد» با احمد بخارایی دربارهی سرقت مسلحانه از دکهدار
| نمایش گزارش | PDF | فایل شنیداری |
احمد بخارایی: فایل کوتاه شنیداری این گفتوگو در اختیارتان است زیرا بنا به خط قرمزهای سانسورگونهای که رسانههای داخلی برخلاف میلشان، گریبانشان را گرفته اجازهی انعکاس بخشهای اصلی این فایل را نداده. در این گفتوگو به انواع سهگانهی خشونتهای عریان (تهدید و تحدید و بگیر و ببند و شکنجه فعالان مدنی و …)، نیمهعریان (خشونت کلامی) و پنهان (خشونت اقتصادی) مجموعهی عناصر #نظام_سیاسی علیه مردم اشاره داشتم و اینکه اینها چگونه سرچشمه انواع خشونتها در جامعه بودهاند.
«اين حادثه كمسابقه يا بيسابقهاي بود كه رخ داد. يعني اغلب وقتي افرادي با سلاح گرم دست به سرقت ميزنند سراغ مكانهايي ميروند كه اجناس ارزشمند داشته باشد، اما حالا اينبار حمل سلاح گرم با سرقت خرد يا دله دزدي همراه شده است. بنابراين تلفيق اين دو نوع جرم (جرم مالي و جرم خشونتآميز) با عنوان #سرقت از دكه، بيسابقه بوده. اين واقعه به طور خاص دو الي سه سناريو و فرضيه ميتواند داشته باشد. يكي اينكه پشت صحنه ماجرا هم همين است كه ميبينيم؛ يعني با اسلحه اجناس كمبها و خرد دزديده شده. فرضيه دوم اين است كه ممكن است يك تسويهحساب شخصي يا تهديد بوده باشد. در هر دو فرضيه يك امر مشترك وجود دارد؛ اينكه #خشونت در #جامعه فراگير شده و #سرقت_مسلحانه با سرقت خرد تلفيق شده و اين در تصاوير منتشر شده نيز كاملا مشخص است. دست يكي از افراد قمه بود و دست فرد ديگر اسلحه. حتي اگر فرضيه دوم كه تسويهحساب شخصي است را درنظر بگيريم باز هم چهره خشونتبار تسويهحسابها خود را نشان ميدهند. فرضيه سوم براي اين نوع سرقت، مشكلات مالي يا #فقر است. ببينيد اگر راه پول درآوردن در جامعه براي همه افراد يكسان نباشد برخي افراد دست به «نوآوري» ميزنند. نوآوري در اينجا به معني ابتكار در وسايل سرقت است. البته به اين موضوع نيز بايد توجه كرد؛ منطقهاي كه در آن سرقت صورت گرفته، منطقه فقيري است و به لحاظ مالي افراد وضعيت خوبي ندارند، اما اينكه فقر به عنوان يك متغير بزرگ در اين صحنه حضور داشته باشد، جاي ترديد دارد. البته تا زماني كه سارقان مسلح دكه روزنامهفروشي دستگير نشوند ما نميتوانيم بگوييم اين افراد با چه انگيزهاي اين اقدام عجيب را انجام دادند. يا نميتوانيم بگوييم آنها بار اولشان بوده كه سرقت كردند يا نه... ولي شنيده شده اكثر افرادي كه دستگير ميشوند داراي سابقه هستند. مساله عجيب اين واقعه اين است كه پاي اسلحه به سرقتهاي خرد باز شده. در مورد اينكه چرا اين افراد با اسلحه به دكه روزنامهفروشي دستبرد زدند ميتوان گفت؛ شايد افراد در حالت عادي نبودند كه اين موضوع هم جاي تاسف دارد و نشان ميدهد؛ مصرف مواد مخدر به انواع مختلف در جامعه با آمار بالايي مواجه است. مورد ديگر اينكه شايد سارقان در گروه دوستان خود خواستند خودنمايي كنند، چون گروه مثل آيينه است و افراد وقتي وارد گروههاي مختلف ميشوند خود را مانند آنها ميبينند.»
اين را هم اضافه كنم؛ ما مسائل جامعهمان را نميتوانيم با كشورهاي ديگر مقايسه كنيم. مثلا وقتي گفته ميشود در امريكا در هر دو يا سه دقيقه سرقت مسلحانه صورت ميگيرد شرايط كاملا با ايران متفاوت است، چراكه در امريكا اكثر سرقتها توسط افرادي خاص صورت ميگيرد و ثانيا اسلحه به صورت قانوني به فروش ميرسد. بنابراين نميتوان اين دو را با هم مقايسه كرد، اما بايد ديد در ايران كه فروش اسلحه غيرقانوني است و نيروهاي امنيتي و انتظامي نقش بسيار پررنگي دارند چرا اين نوع سرقتها صورت ميگيرد و اينكه در پايتخت هر كسي اسلحه بخواهد به راحتي ميتواند تهيه كند. مساله مهم ديگر مساله خشونت عريان است كه در غالبهاي مختلف در جامعه ديده ميشود. از نظر بنده ريشه اصلي اين موضوعات، #خشونت_نظام_سياسي است كه عليه مردم و شهروندان اعمال ميشود. ماجراي حجاب و وقايع اخير كشور نيز چهره ديگر خشونت عريان است كه در كف خيابانها شاهد آن هستيم.