فوران بی‌اعتمادی اجتماعی: خروش قریب‌الوقوع گرسنگان

| گفت‌وگوی روزنامه‌ی «جهان صنعت» با احمد بخارایی، علی‌اصغر سعیدی و امیر لطفی‌حقیقت درباره‌ی گرانی نان | منتشرشده در شنبه ۱۷ اردی‌بهشت ۱۴۰۱

 | نمایش گزارش | فایل شنیداری |

| احمد بخارایی: فایل شنیداری گفت‌وگو با روزنامه شامل ۲۲ دقیقه دربردارنده‌ی مباحث بیش‌تری نسبت به متن منتشره است و بخش‌های اصلی تحلیل که عبور از خطوط قرمز تلقی شده قابل چاپ نبوده که درست بحث‌های اصلی همان‌ها هستند که در نگاه چهارم به آن‌ها پرداختم اما کلاً حذف شده است. در این فایل، نهایتاً و مستدلاً متذکر شده‌ام که نظام حکم‌رانی در ایران در چهار حوزه: فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، نمره‌ی مردودی گرفته است. فایل شنیداری ضمیمه است و تقدیم می‌شود.

 | متن منتشره:

از چهار زاویه می‌توان به این موضوع نگاه و سپس تحلیل کرد. نگاه اول جنبه تاریخی و مقایسه‌ای با نمونه مشابه در گذشته دارد. نگاه دوم جنبه مقایسه‌ای با پدیدارها و مسائل موجود و اکنونی دارد. نگاه سوم به توصیف این پدیدار مربوط است و بالاخره نگاه چهارم جنبه تبیینی دارد و به این سوال پاسخ می‌دهد که‌ چرا این موضوع می‌تواند بحران‌زا شود که این نگاه هم در سه سطح خرد و میانه و کلان قابل ردیابی است. نوع مواجهه مردم در هر جامعه با هر موضوع و مساله‌ای متفاوت است و در سال ۱۴۰۱ هم همان چهار نگاه در نوع تحلیل دخیل است. از زاویه نخست، پدیده‌ای که امروزه شاهد آن هستیم در گذشته نیز رقم خورده است. قبلا بحران نان را در تاریخ ۱۳۲۱ و پس از سقوط رضاشاه و اشغال ایران توسط متفقین تجربه کرده‌ایم. آن دوران گندم مورد احتکار برخی افراد قرار گرفت و نان کوپنی شد، در پی آن اعتراضاتی شکل گرفت. ۱۳۲۲واردات گندم صورت گرفت و اوضاع کنترل شد. البته در آن زمان مشکل نان بعد از یک واقعه بزرگ که اشغال کشور توسط متفقین بود صورت گرفت. این در حالی است که نان در گذشته غذای غالب مردم بوده است اما در حال حاضر اینگونه نیست. این بار نوع اعتراض مردم ناشی از گرانی و احتکار نان قبل از وقوع واقعه‌ای بزرگ است. بنابراین معتقدم چنین امری مقدمه یک حادثه بزرگ‌تر خواهد بود.

در نگاه دوم باید بگویم همه پدیدارها و نمودها و مسائل در جوامع ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند که زنجیره‌ای را در زمان اکنون تشکیل می‌دهند. این روزها شاهد اعتراض‌های صنفی به دلیل مسائل اقتصادی، اجتماعی و مدنی هستیم. از یک سو اعتراضات کارگری که عمدتا جنبه اقتصادی دارد تا اعتراضات معلمان که دارای دو جنبه اقتصادی و مدنی است زیرا احساس می‌کنند پایگاه و منزلت‌شان با تزلزل جدی مواجه شده و چه اعتراضاتی که عمدتا ماهیت مدنی دارند مانند دفاع از آزادی در فضاهای مجازی و حقیقی و نیز حمایت از محیط‌زیست یا غیره؛ اینکه اعتراض‌ها چه عواقبی در پی خواهد داشت با یک شبیه‌سازی قابل بررسی است. وقتی وزیر آموزش و پرورش خطاب به معلمان می‌گوید تجمعات اعتراضی آنها منجر به اخراج معلمان می‌شود، یعنی مقابله خصمانه با معترضین. همین امر منجر به مطالبه‌گری در جامعه می‌شود. وقتی شایعه می‌شود رییس مجلس سیسمونی نوه خود را از ترکیه خریداری می‌کند و چنین موضوعی رسانه‌ای می‌شود، احساس وجود تبعیض در میان ملت غلیان می‌کند زیرا همزمانی این موضوعات با گرانی آرد و اقلام اساسی بر ذهن اعضای جامعه تاثیر می‌گذارد. این گونه است که نوع مواجهه مردم با رخداد‌هایی مانند گران شدن نان و آرد در شبیه‌سازی با رخداد‌های مشابه در جامعه قابل تحلیل می‌شود.

نگاه سوم مبتنی بر توصیف این پدیدار است. چگونه نان گران می‌شود؟ پاسخ، روشن است زیرا از یک سو خشکسالی بی‌سابقه در پنجاه سال اخیر داریم و از سوی دیگر نیازمند وارد کردن ۴۰ درصد گندم هستیم یعنی هشت میلیون تن نسبت به حدود ۲۰ میلیون تن نیازمان و نیز گران شدن نرخ جهانی غلات به واسطه جنگ روسیه و اوکراین که ۳۶ کشور جهان بیش از ۵۰ درصد نیازشان به گندم را از این دو کشور تامین می‌کردند و این دو کشور هم مجموعا حدود ۸۰ میلیون تن از عرضه جهانی گندم را به خودشان اختصاص داده بودند. در کنار همه اینها نرخ ارزان گندم در ایران در حالی که آرد به کشورهای همسایه قاچاق می‌شود (زیرا آنجا قیمت گران است) موجب شده که ایران هم تصمیم به گران کردن بگیرد تا دیگر برای قاچاقچی صرف نکند که قاچاق کند. حالا این توصیف نسبت به گران شدن آرد که علی‌الظاهر منطقی به نظر می‌رسد چرا مورد قبول واقع نمی‌شود زیرا اگر قبلا گفته ‌می‌شد هر چه آن خسرو کند شیرین بود، حکایت از اوج اعتماد دارد اما در حال حاضر بی‌اعتمادی مردم به دولت فوران کرده است.