نشست چالش‌های دین‌داری در ایران معاصر

آنچه در زیر آمده خلاصه‌ی صحبت‌هایی است که در این نشست در کنار آقایان حسن محدثی و محمدباقر تاج الدین بیان کردم.

۱ـ تمایز دین‌داری و دین‌داران:

در بحث چالش‌ها در حوزه دین، دو موضوع دین‌داران و دینداری مطرح می‌شود. چالش‌های دین داری اشاره به وجود موانع در سطح کلان و در منظومه فکری نسبت به دین‌داری در دوره خاصی از رشد و توسعه جامعه بشری است. اما اگر همین موانع در سطوح میانه یا خرد مورد توجه و تحلیل قرار گیرند به حوزه دین‌داران ورود کرده ایم. مثال نخست مانند توجه به این جهان در مدرنیته در مقابل لزوم توجه به جهان ماوراء در نگاه دینی است. مثال دوم مانند علاقه به همسویی با نمادهای مدرنیته مانند آزادی توام به داشتن حجاب نزد یک زن مسلمان است. این دو نوع چالش، دو روی یک سکه هستند و تحلیل یکی بدون دیگری، ممکن نیست.

۲ـ تعریف دین:

«دین» فقط یک مکتب و روش زندگی نیست تا به سهولت نزد دیگرانی که فاقد باورهای دینی هستند اما راه و سیره درستی دارند پدیدار شود بلکه دین‌داری علاوه بر روش زندگی، توأم با اعتقاد به خدا و آخرت و وحی است. بر این اساس است که جامعه‌شناسانی مانند فوکویاما برای سنجش دین‌داری به چهار بعد توجه می‌کنند: شناختی، آیینی، عقیدتی و عبادی. اساسا همه ادیان ابراهیمی شامل سه بعد اعتقادی، اخلاقی و احکامی و به ترتیب ناظر بر ذهن، روان و تن و دارای جنبه‌های معرفتی، عاطفی و رفتاری هستند.

۳ـ نگاه جامعه‌شناسانه به دین:

در جامعه‌شناسی عمدتاً نوعی نگاه کارکردی به دین مشاهده شده است. در زمانی که دین مورد تهاجم دوره‌ی روشنگری در غرب بود امیل دورکیم جامعه‌شناس از دین دفاع کرد زیرا معتقد بود دین به عنوان یک پدیده‌ی اجتماعی دارای تداوم و حیات بوده‌ و نابود نشده‌است. او به «توتم»ها به عنوان نماد‌های امر مقدس مانند خدا و جامعه اشاره کرد. در نگاه دورکیم جامعه بر فرد چیره است چرا که دارای اقتدار عقلانی است و این اقتدار عقلانی جامعه به واسطه مناسک گرایی در میان دین‌داران و اقتدار اخلاقی است. دورکیم، دین را شیرازه اجتماعی می‌دانست زیرا معتقد بود عملکرد راستین یک دین را در صورت‌های نامرئی و ذهنی انسان‌ها باید جست نه در اهداف آشکار ادیان. از سوی دیگر در نگاه کارل مارکس هم که به «تریاک اجتماعی» اشاره می‌کند جنبه‌ی کارکردی دین مد نظر بوده است. پس دین در نگاه جامعه‌شناختی در «ذهن» ناظر به بیرون، استقرار دارد و متأثر از آموزه‌های دینی و تجربه‌ی زیسته است.

۴ـ افول دین‌داری در ایران:

در ایران برخی محققان مدعی شده‌اند که بحران جدی در دین‌گرایی شهروندان وجود ندارد و حتی در بین دانشجویان هم دین‌داری افول قابل توجهی در دهه‌های اخیر نکرده‌است و در هر دو بعد اعتقادی و مناسکی به کمتر از هشتاد درصد نرسیده‌است. عده‌ای دیگر از محققان معتقدند که علاوه بر تحقیقات پیمایشی با استفاده از فن پرسش‌نامه، تحقیقات کیفی گویای افول قابل توجه دین‌داری به ویژه در میان قشرهای شهری و تحصیل‌کرده‌ها در ایران است. تحقیقات ما در دانشگاه نتایج مورد اخیر و افول دین‌داری را تایید می‌کند.

۵ـ چالش‌های عام دین‌داری در جوامع:

در دوران معاصر طی قرن‌های اخیر، هم‌زمان با مدرنیته، دین‌داری در سطح کلان با چهار مانع و چالش مواجه بوده‌است:
  • الف ـ در دوره معاصر، «عقلانیت» با ارزش «استدلال» پیوند خورده است و این ارزش دارای ابعاد سه‌گانه‌ی اخلاقی، منطقی و معرفت‌شناختی است. «استدلال» یا اقناع در مقابل تعبّد دین‌محور، «اخلاقا» ارزشمند است زیرا حق هر انسانی است که مجاب شود و دلیل طلب کند. «استدلال»، «منطقا» ارزشمند است زیرا ابزاری برای کشف حقایق پنهان و یک شیوه‌ی منظم است. «استدلال»، دارای ارزش «معرفت شناسانه» است زیرا به هدف برخورد می‌کند و زایش و تولید دارد به گونه‌ای که نتایجش همه زندگی ما را در بر می‌گیرد. بر این اساس است که اگر پذیرفته‌ می‌شود: «الف با ج برابر است» به این دلیل است که: الف با ب و ب با ج برابر است نه آنکه بر اساس گفته پیشینی و مبانی مشروعیت‌بخش قبلی مبتنی بر تعبد دین‌مدارانه، الف با ج برابر است!
  • ب ـ دوران مدرن به دنبال علت‌یابی مبتنی بر تجربه و امور ملموس است اما دین‌داری بر ماوراء تکیه می‌کند.
  • پ ـ عقلانیت مدرن علاقمند است در همین جهان به نتایج تلاشش دست یابد اما دین‌باوران صدق و کذب ادعاها را به آخرت ارجاع می‌دهند.
  • ت ـ پیامد عقلانیت مدرن، جهانی‌شدن است که باعث شده‌است مرز بین ادیان کم رنگ شود و ادیان نتوانند در تعارض با هم  نزد پیروان‌شان کسب اعتبار کنند.

۶ـ چالش‌های خاص دین‌داری در ایران:

پیامبر اسلام در مورد مشخصات آخرالزّمان معتقد بود که در آن زمان، علمایی وجود دارند که ریاکار هستند و مردم را به زهد دعوت می‌کنند ولی خود زهد نمی‌ورزند. این حالت زمانی می‌تواند حادث شود که «امکان وقوع» داشته‌باشد یعنی مروّجان دین از قدرت لازم برخوردار باشند که خود زهد نورزند و از قدرت خود در جهت دیگری بهره جویند. از سوی دیگر همین حدیث، بیان گر وجود تعارض بین نظر و عمل نزد علما در آخرالزّمان است یعنی ذهن، درگیر باورهای دینی اما رفتار و کنش، بسا معطوف به اموری همسو با تعاملات رایج اجتماعی است که لزوما دین‌محور نیست و این‌جهانی است. ملاحظه می‌شود که دو عنصر «قدرت» و «کنش این‌جهانی» در چارچوب رویکرد دینی قابل قبول نیست. بنابراین یکی از چالش‌های خاص دین‌داری در ایران، آمیختن دین و قدرت است.

۷ـ راه برون رفت با توجه به ۶ بند مذکور:

برخی متدینین معتقدند که برای برون رفت از بن‌بست های کنونی در جامعه ایران باید «دین عقلانی» جایگزین «دین احساسی» شود. این توصیه به مثابه «امر مطلوب» است اما در واقع بنا به آنچه در بند ۵ گذشت «ممکن» نیست. به نظر می‌رسد از بین ابعاد سه گانه دین‌داری که در بند ۲ بدان اشاره شد ابعاد اعتقادی و اخلاقی می‌تواند مورد توجه در حوزه عمومی قرار گیرد و بُعد «احکامی» دین به حوزه خصوصی ارجاع داده‌شود. اگر چنین شود دین‌داران مذکور در بند ۱ برای دینداری و دین‌دار باقی ماندن دچار مانع نمی‌شوند و بقای دین هم بیشتر تضمین می‌شود چرا که بنا به بند ۲ دین مجموعه‌ای از مناسک و باورهاست نه صِرف باور یا مناسک. اگر بسان برخی جامعه‌شناسان که ذکرشان در بند ۳ گذشت دارای نگاه کارکردگرایانه به دین باشیم برای برون رفت از بن‌بست‌های کنونی و برای تضمین کارکردی بودن دین، بعد مناسکی را به حوزه‌ی خصوصی منتقل باید کرد تا با توجه به بند ۴ بیش از این شاهد افول دین‌داری نباشیم. تمام آن‌چه منتج از بندهای ۱ تا ۵ در بند ۷ متذکر شدیم به پشتوانه‌ی بند ۶ بهتر فهم می‌شود.

 ۱ـ فایل صوتی سخنرانی احمد بخارایی 

 ۲ـ ویدئوی سخنرانی احمد بخارایی  (برای تماشا از ایران با فیلترشکن) 

 ۳ـ فایل صوتی کل برنامه با حضور سه سخنران و پرسش و پاسخ 🔗


 ۴ـ ویدئوی کل برنامه با حضور سه سخنران و پرسش و پاسخ  (برای تماشا از ایران با فیلترشکن)