شطحیات اجتماعی (۱۳) | روز جهانی کارگر و انتخابات خرداد ۱۴۰۰!

پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفته‌ایم و «زیاد»، شنیده‌ نشده‌ایم!

بهار هزار و چهارصد 

امروز شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ و روز اول ماه می، روز جهانی کسانی است که بیش از همه مورد غفلت قرار گرفته‌اند.

۱ـ این روزها در کلاب‌هاوس‌ها عزیزان راست و چپ دل خوش کرده‌اند که با حضور حدود ۲۰ هزار مشارکت‌جو، کاندیداهای ریاست جمهوری به طرح مباحث می‌پردازند تا بسا تنور انتخابات خرداد داغ‌تر شود. دیشب هم آقای جهانگیری و فردا هم شاید دوباره آقای تاج‌زاده و شاید اندکی بعد باز هم خانم فائزه هاشمی! از سوی دیگر دل‌واپسان ولایت نیز سخنان کلاب‌هاوسی می‌پراکنند. دوستان چند بار بنده را به کلاب‌هاوس دعوت کردند اما احساس کردم جنبه‌ی هیجانی و فرصت‌سوزش نسبت به جنبه‌ی دیالکتیکی‌اش می چربد فلذا تاکنون علاقه‌ای در خود ندیدم که در آن‌جا گذران وقت کنم. قبل از این تقریباً این عزیزانی که اینک در کلاب‌هاوس سخن می‌گویند از گفت‌و‌شنود چالشی پرهیز کرده بودند. می‌گویید: نه! بروید و از ایشان بخواهید که دیالکتیکی وارد گفت‌و‌شنود شوند تا هر دو سوی مناظره از فرصت هم‌گون برای بحث برخوردار باشند. آن‌وقت می‌بینید که ما به «منبر» عادت کرده‌ایم هم راست و هم چپ‌مان.
 
۲ـ به نظر می‌رسد مسئله‌ی اصلی در جامعه‌ی ما وجود «تبعیض» است. این تبعیض در ابعاد اجتماعی و اقتصادی، بیش‌تر برجسته است. امروز روز کارگر است و یک پرسش اساسی وجود دارد که «تبعیض» را به چالش می‌کشاند و آن آین که: توزیع ناعادلانه‌ی ثروت و پول در جامعه‌ی ما که منجر به اختلاف طبقاتی آزاردهنده شده است در کجای برنامه‌های کاندیداها قرار دارد؟ چرا یک سری شعارهای تکراری تحویل مردم داده می‌شود؟ مگر این قضایای سیاسی که جناب ظریف در آن فایل صوتی مطرح کرده‌است خیلی تازگی دارد و مگر بارها و مکرراً نسبت به وجود تعارضات جدی در عرصه‌ی سیاست‌گذاری خارجی گفته نشده بود؟ فرض کنید گردش به سمت آمریکا یا روسیه یا متوازن باشد، حال اگر همین منش مدیریتی و همین ساختارهای بیمار حقوقی و سیاسی تداوم داشته باشد واقعا چه تفاوتی می‌کند؟ چرا در این گفت‌‌و‌گوهای تبلیغاتی در کلاب‌هاوس به مسائل اصلی پرداخته نمی‌شود؟ داستان «مالکیت خصوصی» چیست؟ افسارش را کجا و کی و چگونه کاندیداها می‌خواهند بکشند؟ مگر جز این است که در جامعه‌ای که مالکیت خصوصی افسار گسیخته وجود داشته باشد حتی «آزادی» هم بی‌ارزش است و مگر جز این است که «آزادی» هم از سوی صاحبان پول و قدرت جهت داده می‌شود؟ پس اگر ما «آزادی» را به شمای کاندیدا ببخشاییم شما چه طرحی برای حکایت افسار گسیخته‌ی «مالکیت خصوصی» دارید؟

۳ـ در اصل ۲۲ قانون اساسی آمده که: «حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرّض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند». حالا این «قانون» آیا تاکنون متعرض همه مواردی که در آن اشاره شده، شده است؟ پاسخ: بله، آنجا که «قدرت» و امر سیاسی به چالش کشیده شده و نقد شده. مثلاً مصادره اموال بهایی‌ها یا ممنوع‌المعامله شدن فعالان سیاسی یا مواردی از این دست. اما آیا این همه افرادی که «یک شبه ره صد ساله رفته‌اند»، یعنی همان نوکیسه‌گان و این همه فاصله‌ی طبقاتی که موجب این‌همه ناراحتی و افسرده‌گی و نومیدی و فساد و جرم و مهم‌تر از همه «رخ‌داد یک امر غیر اخلاقی و غیر انسانی» شده‌است دُم به تله‌ی «قانون» داده‌اند؟ پاسخ: خیر. چرا؟ زیرا در اصل ۴۷ قانون اساسی آمده: «مالکیت شخصی که از راه مشروع باشد محترم است. ضوابط آن را قانون معین می‌کند». حالا مشکل شد دو تا: معنای «مشروع» و وضوح «قانون»! باز هم جلوتر می‌رویم. در بند ۶ اصل ۲ قانون اساسی در بخش اول در مورد راه تشخیص کرامت و آزادی اعضای جامعه ایران آمده: « اجتهاد مستمر فقهای جامع‌الشرائط بر اساس کتاب و سنت معصومین»! عزیزان من این مجموعه تفاسیر این جماعت مدعی فقاهت یک فضاحت سنگین در این ۴۳ سال به بار آورده، حال شما از این جماعت انتطار دارید که معنای مفاهیم کلیدی مانند «مالکیت خصوصی» را مشخص کنند؟ این‌ها آمده بودند که مستضعفین را به بالا بکشند یا این‌که «مستکبر» کنند؟ علی‌الظاهر، نقض غرض صورت پذیرفته. به نظر نمی‌رسد این جماعت بتوانند کاری کنند چون در ثروت و قدرت آن‌چنان غرقند که از بیرون آب، خبر ندارند!

۴ـ روز جهانی کارگر است. اختلاف طبقات در ایران بی‌داد می‌کند. افراد سود‌جو اعم از ریش‌دار و بی‌ریش، صحنه را برای عرض اندام و لگد‌پراکنی کاملاً مساعد دیده‌اند و این حکایت از سال ۱۳۶۷ بیش‌تر شدت گرفت. «کارگر» کجا قرار دارد؟معنای «کارگر» اعم از هر حقوق‌بگیری است که کارش ارزش افزوه دارد و دست‌مزدش از نیازهایش و از تورم، فاصله‌اش بیش‌تر و بیش‌تر می‌شود. کارگری در ایران شامل کارگری در مراکز صنعتی و نیز خدماتی و حتی آموزشی هم می‌شود. امروز من در دانشگاه یک «کارگر» هستم که مجبورم برای امرار معاش تن به فشار پیرامون دهم. پس مفهوم کارگر در ایران، گاه به «مزدوری» (مزدوَر مانند پیشه‌وَر یا کینه‌وَر) هم نزدیک می‌شود.

۵ـ حالا اگر در کلاب‌هاوس‌ها شرکت کردید از طرف من از کاندیداهای ریاست جمهوری که خیلی هم هیجان‌زده هستند بپرسید: «مالکیت خصوصی» که اینک در ایران افسار پاره کرده با کدام مجوز قانونی می‌تواند مهار شود؟ سعی کنید نگذارید «شعار» دهند. آن «مالکیت خصوصی»‌ای که «مشروع» شناخته شده و نیز همان مسبّب انواع انحرافات و جرائم و نومیدی‌ها و اعمال غیر انسانی و غیر اخلاقی و خیلی مصائب دیگر شده است چگونه می‌‌خواهد «باز‌تعریف» شود؟ به طور مشخص از کاندیدای مربوطه از جناح‌های راست و چپ و میانه و … بپرسید که چه می‌بینند و چه ذهنیتی دارند و اصلاً چقدر می‌فهمند؟؟!!

تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.