ریشه‌ی کاهش امید جای دیگر است





چندی پیش در روزنامه سازندگی متن سخنرانی آقای محمدرضا جلایی پور در همایش «امید اجتماعی» منتشر شد. از نگاه یک جامعه شناس که از نزدیک با مسائل و آسیب های اجتماعی ایران در ارتباط است، می توان به این سخنان نقدهایی را وارد کرد. نقد این سخنان، درخواستی بود که از سوی دکتر حمیدرضا جلایی پور (پدر ایشان) در کانال «تلگرام» ایشان مطرح شد. در نقد این سخنان، اجمالا می توان گفت این متن از قوت برخوردار نیست. علاوه بر این، آقای محمد رضا جلایی پور پنج علت را برای کاهش امید اجتماعی ذکر کردند که ضمن اشاره به آن ها، درباره ادله ارائه شده نیز نکاتی را مطرح می کنم.
  1. آقای جلایی پور علت اول کاهش امید را را «افزایش انتظارات» و ناشی از وعده های آقای روحانی دانست. درحالی که این یک علت درجه ۳ است، زیرا اگر روحانی انتخاب نمی شد اتفاقا نومیدی بسا افزایش می یافت. این نگاه به پدیده های اجتماعی، یک نگاه «واکنشی» است، درحالی که کنشگران در ایران، از آنجا که بالغ و اهل درکند، دارای کنش های معنادار هستند.
  2. ایشان علت دوم کاهش امید را بر وجود کمپین ها یا پویش های منفی دانست که این امر هم قابل بحث نیست. زیرا در ایران دارای ملاحظات امنیتی، اساسا ایجاد یک پویش با موانع جدی مواجه است. در این صورت، چگونه ایشان به وجود کمپین ها (اعم از منفی و مثبت) اشاره می کنند؟ شاید دوری طولانی مدت ایشان از ایران، باعث شده است که فضای ایران را از نزدیک رصد نکنند.
  3. آقای جلایی پور علت سوم را در این دیدند که «نومیدان، ایران را با جاهایی مقایسه می کنند که مع الفارق است.» در پاسخ باید گفت اتفاقا نومیدان ، ایران را با زمان گذشته در همین کشور مقایسه می کنند و اینکه اگر با یک روند آرام، اصلاحات ادامه می یافت اکنون کجا بودیم، اما حالا کجا ایستاده ایم؟ بنابراین نه تنها این قیاس مع الفارق نیست، بلکه قیاس با تاریخ خود است.
  4. از «ضعف بازوی رسانه ای» سخن گفتند. اما انصافا اصلاح طلبان، رسانه ها اعم از روزنامه، هفته نامه، کانال‌ها و سایت های بسیاری را در اختیار ندارند؟
  5. پنجمین علت مبهمی که آقای جلایی پور به آن اشاره کردند، «ضعف نهادهای امید» بود. ایشان بسیار کم به این موضوع پرداختند، درحالی که می شد بیشتر به آن توجه کرد. البته ترکیب «نهادهای امید» اساسا به لحاظ ادبی اشتباه است. این تازه آغاز بحث و همانی است که ما همواره گفته ایم؛ مبنی بر اینکه اصلاح طلبان یک بار بگویند اشتباه کرده اند و در بیرون از خود هم دنبال راه های اصلاح بگردند.
در پایان نقد سخنان ایشان باید گفت، آنچه محمد رضای جلایی پور عزیز باید به عنوان دلایل و علل کاهش شدید امید در ایران به آن ها اشاره می کرد، موارد دیگری هستند که در اینجا، تنها به صورت کوتاه  آن ها متذکر می‌شوم و عبارتند از ۱ - بستر تاریخی، ۲- رانت جویی جناحی های دو سو و هویدایی آن، ۳- جلوگیری از «رویت پذیری» شهروندان در ایران اسلامی و درنهایت، ۴- وجود «کما»ی اجتماعی به جای هوشمندی اجتماعی در ایران، که پیامدش وجود ساختارهای ناکارآمد است.
اکنون مساله این است که مردم، به عنوان مخاطبان دولت ها و جناح های سیاسی، به خوبی دلایل کاهش امید در ایران را می فهمند. زیرا در آغاز قرن ۲۱ آنان از شبکه های فراگیر اینترنتی تغذیه می کنند که منابع آنان را فراتر از منابع رسمی اطلاعات شامل می‌شود و به همین دلیل است که مردم از اصلاحات زیربنایی در ایران ناامید هستند. پیشنهاد می کنم با حضور آقایان محمدرضا و حمیدرضا جلایی پور یک نشست دیگر برگزار شده و هر یک مواضع خود را تبیین و با ادله از آن ها دفاع کنیم.