پست‌ها

وجه اشتراک انقلابیون؛ شاه باید برود، هیچ وجه مشترک دیگری نداشتند!

تصویر
احمد بخارایی: اخیراً یک گفت‌و‌گوی خودمانی با مدیر کانال «راه و چاه» داشتم. از انقلاب ۵۷ و آن‌چه از آن دوران به یاد داشتم گفتم و این‌که در آن زمان چه فکر می‌کردیم و چه شد! بخش اول این گفت‌و‌گو منتشر شد.

پزشکیان: تکرار حکایت شیخ و شیره و شیرینی!

جناب پزشکیان، شما در مصاحبه‌تان با سیمای جمهوری اسلامی مطرح کردید که برای رسیدن به رشد هشت درصد به بیش از دویست میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در داخل نیاز است.  آقای پزشکیان آیا کشف تازه‌ای کرده‌اید یا این‌که لزوم سرمایه‌گذاری از سوی داخلی‌ها و خارجی‌ها جزو الفبای اقتصاد بوده و دهه‌هاست هر تحصیل‌کرده و حتی تحصیل‌ناکرده به آن اذعان داشته‌است؟! آیا این سخن شما شبیه به این گزاره نیست که: برای کوه‌نوردی، کفش کوه لازم است و نمی‌توان با دمپایی به کوه رفت؟! از کرامات شیخ ما این است، شیره را خورد و گفت شیرین است! آقای پزشکیان، رئیس‌جمهور محترم شما لازم است بدانید:  چرا در دهه‌های گذشته، سرمایه‌گذاری امکان‌پذیر نشده؟ در زمان حاضر، جلوه‌های توزیع سرمایه در مسیرهای انحرافی چه‌ها هستند؟ در زمان اکنون، موانع ساختاری سرمایه‌گذاری چیست؟ چه ترفندها و چه سیاست‌هایی برای تولید سرمایه و جذب سرمایه‌گذار داخلی و خارجی وجود دارد؟ البته پاسخ پرسش‌های چهارگانه‌‌ی مذکور، روشن است اما آیا شما مثلاً اعتقاد دارید که مالیات بر «درآمد» با وجود امکان وسیع فرار مالیاتی، سرمایه‌‌ی لازم برای رشد هشت درصدی را فراهم نمی‌آورد

شادی گم‌شده

تصویر
گزارش دیدار نیوز از سخن‌رانی «احمد بخارایی» در نشست گروه صلح انجمن جامعه‌شناسی ایران در فرهنگ‌سرای ملل با همکاری کانون فرهنگ و زندگی، برگزار شده در ۶ شهریور ۱۴۰۳ | منتشر شده در ۷ شهریور ۱۴۰۳ | نمایش گزارش | احمد بخارایی: مقوله‌ی نشاط اجتماعی در بحث بحران معنا کجا قرار می‌گیرد؟ #بحران_معنا یک نوع گمگشتگی و غفلت است که از نظر جامعه‌شناسی، معطوف به سه زمان گذشته، حال و آینده است. معطوف به گذشته، بحران معنا یک شبه خلق نشده و تاریخی و فرهنگی است. آن قالب گیری تاریخی و فرهنگی، کمک می‌کند به این دوره‌ی بحران معنا. در این وضعیت، یکی قالب ایدئولوژیک و نگاه اعتقادی مد نظر است. دیگری جنبه‌ی محلی و منطقه‌ای دارد که وقتی با بعد ایدئولوژیک در هم می‌‌آمیزد مثل بتن آرمه می‌شود. چون وقتی می‌گوییم معنایابی، ذهن فرد باید خالی از ارزش‌های متعصابه باشد. سومین قالبی که به لحاظ تاریخی بحران معنا را دامن زده، قالب اقتصادی و نفت‌خواری است. عطف به زمان اکنون، بحران معنا را این گونه می‌بینیم: دو حالت قالب و شکل دارید و یک محتوا و کانتکت. به لحاظ قالب و شکل، با چشم غیرمسلح هم می‌توانیم ببینیم. یکی ترجیح منافع و

آقای عباس عبدی چرا خلاف واقع می‌گویید؟!

احمد بخارایی: آقای عباس عبدی در خط آخر نامه‌ی سرگشاده به آقای سید محمد خاتمی در شش شهریور ۱۴۰۳ در خصوص دلیل «سرگشاده» بودن نامه می‌نویسد: «… این موارد را باید در عرصه‌ی عمومی به بحث و گفت‌وگو گذاشت …». آقای عبدی شما بارها دعوت به مناظره را رد کرده‌اید. شما اهل گفت‌‌و‌شنود چالشی نیستید. شما در محفل «روزنامه اعتماد» در خدمت اصلاح‌طلبان قدرت‌دوست و ثروت‌طلب هستید. آقای عبدی بدانید چهار پیش‌فرض غلط و نیز چهار مغالطه در نامه‌ی‌تان مستتر است که اگر واقعاً معتقدید باید در عرصه‌ی عمومی گفت‌‌و‌شنود داشت شما را به این مهم دعوت می‌کنم تا مستدلاً بگویم که در کدام حلقه‌ی معیوب اندیشه‌‌گی گرفتار آمده‌اید!

ناهنجاری‌های هنجار شده: فروپاشی اجتماعی در ایران!

احمد بخارایی: پلیس آگاهی اعلام کرد که در اواخر سال ۱۴۰۲ حدود ۸۰۰۰ مال‌خر شناسایی و دست‌گیر شدند. خدا می‌داند چه تعداد دیگر وجود دارند که شناسایی نشده‌اند. از سوی دیگر کیف‌قاپی از رایج‌ترین جرم‌ها ذکر شده. سن کیف‌قاپ‌ها در اکثر موارد حداکثر ۲۲ سال بوده. اگر بپذیریم که کیف‌قاپی و مال‌خری یک جرم و بنابراین یک «نابهنجاری» است اینک می‌توان گفت این نابهنجاری، «هنجار» شده‌است بسان رشوه‌خواری که هنجار شده است. یکی از نشانه‌های فروپاشی اجتماعی در هر جامعه‌ای عبارت از: هنجار شدن نابهنجاری‌هاست! آیا این دردآور نیست که در جامعه‌ی ما جوانان زیر ۲۲ سال در سطح وسیع کیف‌قاپی و گوشی‌قاپی می‌کنند؟ آیا این جوانان مادرزاد، سارق بوده‌اند؟ آیا این جوانان استعداد دیگری نداشته‌اند؟ آیا این‌ها مورد ظلم اجتماعی واقع نشده‌اند به گونه‌ای که در شرایطی به سر می‌برند که مجبور به سرقت شده‌اند؟ اگر عمدتاً جز «جبر بیرونی» عامل دیگری در رفتار مجرمانه اثرگذار است آیا نمی‌بایست پس از دست‌گیری و زندان رفتن، ارتکاب مجدد جرم را شاهد نبودیم؟ مسئولیت وجود فشارهای اجتماعی با چه کسی و کدام مرجع قانونی است؟ اگر در چهارچوب تئوری

بی‌سوادان جامعه نشناس!

احمد بخارایی: در برنامه‌ی زنده «شیوه» از سیمای جمهوری اسلامی، رئیس دانشکده‌ی علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی که به ظاهر جامعه‌شناس می‌نماید، کشته شدن زنده‌یاد ژینا امینی را «نفله شدن یک دختر کرد سنی» خواند. او دکتر جامعه‌شناسی‌خوانده و رئیس یک دانشکده‌ای است که دانش‌جوی جامعه‌شناسی تربیت می‌کند اما هنوز الفبای جامعه‌شناسی را فهم نکرده است. او هنوز درک نکرده که نگاه مصداقی و «ابژه‌محور» به رخ‌دادها و امور اجتماعی در یک جامعه ربطی به جامعه‌شناسی ندارد و نگاه یک جامعه‌شناس، جنبه‌ی مفهومی و «سوژه‌محور» دارد. رخ‌داد بزرگی به نام خیزش مهسا ژینا امینی ناشی از یک قتل حکومتی و فراتر از یک «مصداق» خاص است. گذشته از این، کشته شدن یک دختر، حتی اگر خیزشی را هم به دنبال نمی‌داشت، «نفله شدن» نیست! از هر زاویه نگاه کنیم این تعبیر آن آقای نامحترم یعنی اردشیر انتظاری، ناموجه است. این گونه افکار تاریخ‌گذشته و غیر علمی متاسفانه بر دانشگاه حاکم است و امیدی هم به اصلاحش نمی‌رود. ایشان را در موضوع «ابژه و سوژه‌محوری در جامعه‌شناسی» به مناظره دعوت می‌کنم.

وفاق ملی بر باد رفته!

گفت‌وگوی روزنامه «هم‌میهن» با احمد بخارایی درباره‌ی «وفاق ملی» در آستانه‌ی رأی اعتماد مجلس به وزرای دولت پزشکیان | منتشرشده در ۱ شهریور ۱۴۰۳، شماره‌ی ۵۸۴ | نمایش گزارش | احمد بخارایی: گفت‌و‌گوی مفصلی با «هم‌میهن» داشتم. در این مصاحبه به انواع وفاق ملی و نیز انواع بی‌ثباتی سیاسی اشاره کردم. نهایتاً نتیجه گرفتم که آن‌چه به نام «وفاق ملی» در دولت پزشکیان در جریان است یک وفاق ملی معیوب و ناقص است و نیز بی‌ثباتی سیاسی در ایران موجب فرار سرمایه‌های انسانی و مالی شده و خواهد شد. چ ندوقتی است که مباحثی پیرامون وفاق ملی در تریبون‌های سیاسی از سوی چهره‌های مطرحی چون رئیس‌جمهوری شنیده می‌شود. اخیراً هم احمد میدری، وزیر پیشنهادی کار در جلسه دفاع از خود مانیفستی پیرامون این موضوع ارائه کرد. به‌عنوان اولین سوال چطور می‌توان ثبات سیاسی را بر ایران حاکم کرد تا منازعات تبدیل به وفاق ملی شود؟  م ا دو نوع وفاق ملی می‌توانیم داشته باشیم؛ یک نوع وفاق ملی از نوع مکانیکی است و نوع دیگر وفاق ملی از نوع ارگانیکی خواهد بود که هر دو به نحوی با بی‌ثباتی و ثبات سیاسی پیوند می‌خورد. اگر ما به وفاق ملی نگاه مکانیک

راه به جایی نخواهیم داشت!

احمد بخارایی: جناب پزشکیان از مجلس رأی اعتماد گرفت نه وزرایش! رابطه‌ی صمیمی مسعود پزشکیان با مجلسی‌های ۴۰ درصدی (آمار مشارکت مردم در انتخابات مجلس ۱۴۰۲) و مجلسی‌های کمتر از ۱۰ درصدی (رأی ۳۰ نماینده‌ی مجلس در پایتخت!) موجب رأی آوردن وزرای پیشنهادی‌اش شد. هیچ‌کدام از این وزیران، ایده‌ی نوینی ندارند و بسان عروس پس از استحمام و آرایش هستند. اگر جز این است فقط به یک پرسش پاسخ دهند: حدود یک‌سوم بودجه‌ی حدود ۶۵۰۰ همتی (هزار میلیارد تومان) سال ۱۴۰۳ از محل فروش نفت و گاز تأمین می‌شود، اینک با کدام ترفند و تاکتیک و سیاست می‌خواهید دوسوم باقی‌مانده‌ی بودجه را تأمین کنید و اگر هم موفق شدید با کدام بودجه‌ی اضافی می‌خواهید طرح‌های نوین را عملیاتی کنید؟! مگر می‌شود با دنیا سر جنگ داشت و هم‌زمان سرمایه‌های مالی و انسانی داخلی را فراری نداد و نیز آیا می‌شود هم ولایی بود و هم سرمایه‌گذاران خارجی را جذب کرد؟  در کجای تاریخ در فضای بی‌ثباتی سیاسی، توسعه شکل گرفته است؟  اندکی تأمل …! | دیگر تحلیل‌های انتخابات ریاست‌جمهوری |

آقای پزشکیان قافیه را باخته‌اید!

احمد بخارایی: نطق وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش جناب پزشکیان در مجلس برای کسب رأی را شنیدیم. گویی ایشان آمده است تا در آموزش و پرورش، انقلاب کند. می‌خواهد تبعیض را از بین ببرد. می‌خواهد حرمت معلمان و دانش‌آموزان را به ایشان بازگرداند. می‌خواهد پویایی نوین ایجاد کند و می‌خواهد خیلی کارهای دیگر انجام دهد … عجب! مگر ایشان سابق بر این سرپرست وزارت آموزش و پرورش نبوده است و مگر معاونت وزیر در بخش پرورشی و فرهنگی را به عهده نداشته است؟ اینک چه‌گونه است که می‌خواهد کارهایی انجام دهد که قبل از این هیچ‌یک را انجام نداده است؟! مگر می‌شود یک شبه، یک فرد این‌قدر متحول شود؟ البته می‌شود به شرط آن‌که عصای موسی داشت … ایشان وعده داد دانش‌آموزان را وطن‌خواه و ولایت‌‌پذیر، تربیت کند. آیا او نمی‌داند این دو مقوله اینک در تضاد با هم به سر می‌برند؟ آیا باز هم می‌خواهید «ولایت‌پذیری» را تلقین کنید؟ آیا کافی نیست و آیا تاکنون پاسخ گرفته‌اید؟ جناب پزشکیان، وزیر پیشنهادی شما برای وزارت‌خانه‌ی آموزش و پرورش آیا فراجناحی و مصداق «وفاق ملی» است که تا سرپرستی وزارت فشل آموزش و پرورش پیش رفته است؟!  دم خروس یا احاد

شادی گم‌گشته

گفت‌وگوی مجله‌ی تجارت فردا با احمد بخارایی درباره‌ی افول شادمانی در جامعه‌ی ایران | منتشرشده در شماره‌ی ۵۵۷ | نمایش گزارش | احمد بخارایی: نشاط اجتماعی یا شادی اجتماعی پیوند تنگاتنگی با رشد اقتصادی و رفاه اجتماعی در هر جامعه دارد. در جامعه ما نشاط اجتماعی کمی وجود دارد و از میانگین جهانی آن کم‌تر است. از سال ۲۰۰۵ تاکنون شادمانی ایرانیان بر اساس گزارش سازمان ملل متحد سیر نزولی داشته و در بین ۱۳۵ کشور رتبه ۱۰۰ را داریم. اگر نشاط اجتماعی را در جهان به چهار بخش خیلی زیاد، زیاد، متوسط و کم تقسیم کنیم، ایران جزو گروه چهارم قرار می‌گیرد. به ظاهر شاید بتوان گفت که در جامعه عناصری که نشاط‌بخش باشند وجود دارند؛ از جمله در شهرها فضای سبزهای نسبتاً کم‌وبیش خوبی می‌بینیم که در فرصت‌های کوچکی که نصیب خیلی از خانواده‌ها می‌شود به مسافرت می‌روند. آن‌ها یا به محل زادگاه خود سفر می‌کنند که اغلب مناطق خوش‌آب‌وهوا است یا به مناطق شمالی و جنوبی می‌روند. در فرهنگ ما شب‌نشینی‌ها و مهمانی‌ها کم‌وبیش نسبت به چیزی که در خارج در بین خانواده‌ها می‌گذرد، رواج بیش‌تری دارد؛ پس در این‌جا در یک نگاه سطحی، شکلی و فرم

تحلیل احمد بخارایی از احتمال پاسخ نظامی ایران به اسرائیل و انتظارات جامعه از مسعود پزشکیان

تصویر

نشست موانع روشن‌فکری در ایران

تصویر
گزارش دیدار نیوز از نشست «موانع روشنفکری در ایران» برگزار شده در ۱۶ امرداد ۱۴۰۳ در فرهنگ‌سرای ملل با همکاری انجمن جامعه‌شناسی ایران (گروه جامعه‌شناسی سیاسی) و کانون فرهنگ و زندگی | منتشر شده در ۱۸ امرداد ۱۴۰۳ |  نمایش گزارش  | احمد بخارایی: ابتدا از معنا و مفهوم روشنفکری گفتم و از روند شکل گیری و پدیداری تاریخی اش. دوم، نگاه شکلی و فرمی و قالبی به پدیده. (همان علت صوری در منطق) سوم، زاویه‌ی محتوایی و عناصر محتوایی پدیده. چهارم، معطوف به آینده، پیامد‌ها و خروجی‌های آن پدیدار و رخداد. نگاه جامع، مجموع که این چهار مورد است و نتیجه و خروجی آن که از همه مهم‌تر است. روشنفکری، خروجی اش چیست؟ یکی از شاخص‌های این مهم، توسعه سیاسی است. چرا توسعه سیاسی اتفاق نیفتاده است؟ هانتینگتون، چهار مولفه دارد. یکم، تفکیک قوای سیاسی (همان استقلال قوا و حتی احزاب) دوم، مشارکت‌های داوطلبانه. ان جی او ها. سوم، حاکمیت عقلایی است. یعنی سیاستگذاری‌ها در جامعه، براساس واقعیات واقعا موجود و ملموس باشد. حالا برسیم به موانع توسعه سیاسی. یعنی اینکه پس پدیده روشنفکری محقق نشده. یک: خشونت سیاسی. یعنی خشونت، مشروع سازی ب

فراخوان شرکت در نظرسنجی پژوهشی

تصویر
عزیزان، بر من منت بگذارید و لطف کنید دقايقی را صرف پاسخ‌گویی به پرسش‌نامه‌ای کنید در مورد «مرگ»! کتابی نوشتم با عنوان «مرگ و زندگی: جامعه‌شناسی و فلسفه»  که فصل پایانی‌اش به نتایج این پژوهش اختصاص دارد. پیشاپیش سر تعظیم فرود می‌آورم به اندیشه و انتخاب شما. اگر دوستان و اعضای گروه‌های مجازی دیگر را آگاه و ترغیب به پاسخ‌گویی کنید موجب سپاس افزون است. با احترام احمد بخارایی، امرداد ۱۴۰۳ درود به شما و سپاس فراوان | فرم نظرسنجی |

تأکید مسعود پزشکیان بر «وفاق ملی» هم امیدواری ایجاد می‌کند هم نگرانی!

تصویر
گفت‌وگوی بی‌بی‌سی فارسی با احمد بخارایی درباره‌ی تحلیف ریاست جمهوری مسعود پزشکیان در مجلس شورای اسلامی | پخش شده در بخش خبری ساعت ۱۸، ۹ امرداد ۱۴۰۳

حاکمیت در ایران: توتالیتر یا اتوریتر؟

تصویر
مناظره میان احمد بخارایی و علی باقری درباره‌ی دیدگاه «موافقان و مخالفان مشارکت در انتخابات» پس از انتخاب مسعود پزشکیان به میزبانی دیدار نیوز |  نمایش گزارش | احمد بخارایی: حدود یک ساعت و نیم گفت‌‌و‌شنود چالشی با آقای علی باقری (معاون سیاسی ستاد انتخاباتی آقای پزشکیان) داشتم. انتخابات ۱۴۰۳ و رفتار رأی‌دهی را مرور کردم. «تحول‌جویی» و تاکتیک «مقاومت مدنی» و لزوم تکرارش را بحث کردم. به مفهوم کلیدی رئیس‌جمهور یعنی «وفاق ملی» پرداختم و دو نوع وفاق شامل: انباری و محتوایی را از هم تفکیک کردم که اگر وفاق‌سازی از نوع «انباری» باشد راه به جایی نخواهیم داشت و موضوعات دیگر که مفصل است. لطفاً ملاحظه و نقد فرمایید.

بیدارباش تحول‌جویان!

احمد بخارایی: امروز حکم ریاست‌جمهوری مسعود پزشکیان تنفیذ شد. در این مراسم دو نکته در صحبت‌های رئیس‌جمهور برجسته بود: ۱ـ اشاره به لزوم « تغییر» و مطالبه‌ی مردم برای تغییرات. ۲ـ اشاره به «تحول‌خواهان» پس از اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان. عزیزان من، «مقاومت مدنی» شما تا بدین‌جا و در مرحله‌ی شعار رئیس‌جمهور به بار نشسته است. شما در مقابل اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان ایستادید و با عدم مشارکت در انتخابات در چارچوب «مقاومت مدنی» پیام‌تان را رساندید و ظاهراً به گوش والیان رسیده است. در ادامه‌ی مراسم، آقای خامنه‌ای هم نرم و هم‌گون صحبت کرد و خبری از شعارهای تند نبود و به عنوان مثال، مسئله‌ی غزه را از آن جهت مهم دانست که یک موضوع بین‌المللی است نه «اسلامی»! به نظر می‌رسد تاکتیک «مقاومت مدنی» تا بدین‌جا پاسخ خود را در گام نخست گرفته است اما حداقل ده گام دیگر باقی است تا مفهوم «تغییر»، جنبه‌ی عملیاتی پیدا کند. پس هم‌چنان با تاکتیک «مقاومت مدنی»، مسیر ادامه پیدا خواهد کرد تا روند مطالبه‌گری جدی، موجب باز شدن گوش سنگین نظام حکم‌رانی شود.

طرح نور و حجاب اجباری، موجب اعتمادزدایی در دولت پزشکیان

گفت‌وگوی دیدار نیوز با احمد بخارایی درباره‌ی سیاست مسعود پزشکیان در برابر حجاب | پخش شده در مجله‌ی خبری ۴ امرداد ۱۴۰۳ پخش ویدئو  

گفت‌وگوی صدای آمریکا با احمد بخارایی درباره‌ی پلمب و تخلیه‌ی دفتر انجمن جامعه‌شناسی ایران از سوی شهرداری تهران

تصویر

گفت‌وگوی بی‌بی‌سی فارسی با احمد بخارایی درباره‌ی پلمب و تخلیه‌ی دفتر انجمن جامعه‌شناسی ایران از سوی شهرداری تهران

تصویر

شهرداری نانجیب!

تصویر
تصویری که مشاهده می‌کنید در ورودی دفتر انجمن جامعه‌شناسی ایران (تنها انجمن جامعه‌شناسی در کشور) است که امروز (دوشنبه اول مرداد ۱۴۰۳) با هجوم قضایی به آن بدون حضور اعضای دفتر، اموالش خارج شد و دفتر را شهرداری پلمپ کرد.  واقعا توضیحی نیاز ندارد چون واقعه، خود گویای وضعیت شهرداری به عنوان سازمانی در میان سازمان‌های ناکارآمد در کشور است.  این دفتر سال‌هاست که محل برگزاری دوره‌ها و کارگاه‌های آموزشی در حوزه‌ی جامعه‌شناسی است و خیلی قبل در اختیار انجمن قرار گرفته بود. دفتر مرکزی انجمن که در محدوده‌ی حراستی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و نابرخوردار از امکان فعالیت و برگزاری جلسات بود و تنها دفتر آموزشی را هم اینک از انجمن گرفتند.  واقعا شرم دارد.  سالی که نکوست از بهارش پیداست ...

آقای پزشکیان برایت متأسفم!

امروز یک‌شنبه ۳۱ تیر، شما در مجلس صحبت کردی. ۹۵ درصدحرف‌هایت تکراری بود. همیشه حرف‌های شما مکرر است مانند آخوندهایی که با چند حدیث و آیه‌ی تکراری همه‌ی مجالس شادی و عزا را برگزار می‌کنند. شما برای کوچک‌ترها و بزرگ‌ترها و زنان و مردان و کارگران و کارمندان و مدیران و دانش‌جویان و اساتید و رفتگران و … فقط یک سری جملات تکراری و هم‌گون می‌گویید که همه‌اش در ده جمله خلاصه می‌شود. در یک تحلیل گفتمان، کلام محدود شما حکایت از ذهن محدود شما دارد. حال چگونه می‌خواهید معضلات متنوع را حل کنید؟ الآن هم عده‌ای که عمدتاً کوته‌قامت‌اند در شوراهای راهبردی «وزیر‌یاب» به امید نام و نان دور هم جمع شده‌اند و شما هم مشغول سخن‌پراکنی تکراری و خسته‌کننده هستید … اما یک جمله‌ی جدید در صحبت‌های امروز‌تان در مجلس بود که فاجعه‌بار می‌نمود، گفتید: «مردم علی‌رغم تمام تبلیغات، پای صندوق‌های رأی آمدند و مشت محکمی بر دهان افرادی زدند که در خارج و داخل برای شرکت نکردن مردم در انتخابات تبلیغ می‌کردند.» آقای پزشکیان، فرض محال، محال نیست. فرض کنیم درست گفته‌اند که ۴۹ درصد در انتخابات شرکت کردند. می‌خواهید بگویید این مردم ۴

انتخابات ریاست‌جمهوری: یک شبه رفراندوم!

گفت‌وگوی کانال «امتداد» با احمد بخارایی مدیر گروه جامعه‌شناسی سیاسی در انجمن جامعه‌شناسی ایران و عضو انجمن جامعه‌شناسی بریتانیا، درباره‌ی چرایی افزایش مشارکت در دور دوم انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ | منتشر شده در ۲۴ تیر ۱۴۰۳ | نمایش گزارش  |  فایل شنیداری | احمد بخارایی:   گفت‌وگوی مفصلی با «امتداد» داشتم که بخشی از آن منتشر شد. فایل شنیداری شامل همه‌ی مباحث است. حداقل نیمی از سبد رأی قالی‌باف در دور دوم به سمت پزشکیان متمایل شد. البته این رقم به صورت حداقلی در نظر گرفته می‌شود و این‌گونه نبوده که واقعاً همه‌ی ۴ میلیون رأی قالی‌باف و کاندیداهای دیگر به سبد رأی جلیلی سرازیر شود. به عبارتی هم می‌توان گفت که بیش از ۹۵ درصد رأیی که در دور دوم از میان آرای افزایش‌یافته به پزشکیان اختصاص یافت ناشی از نگرانی بود که از جلیلی،‌ باند او و تفکرات‌اش به صندوق انداخته شد. این‌گونه نبود که مواضع پزشکیان در آن یک هفته تغییری داشته یا او حرف جدیدی زده باشد. سبد آرای جلیلی در این دوره نیز یا ناشی از تبلیغات در روستاها بود یا این که آن دسته از کسانی که در دور اول رأی نداده بودند در این دوره خواستند تا به

انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ (۲۵): تحلیل نتایج انتخابات در استان‌ها در دور دوم!

احمد بخارایی: ۱ـ بیش‌ترین نرخ مشارکت در استان خراسان جنوبی در حدود ۷۱ درصد واجدان شرایط رأی بود با ۱۳۶هزار برای پزشکیان و ۲۸۴هزار برای جلیلی. رأی بیش از دو برابری جلیلی عمدتاً حکایت از امید محرومان به وعده‌های انتخاباتی دارد. ۲ـ کم‌ترین مشارکت در استان کردستان به میزان ۲۹ درصد بود که پزشکیان ۲۸۴ هزار و جلیلی ۷۶ هزار رأی آوردند. به نظر می‌رسد وعده‌های دو نامزد در این استان، زیاد خریدار نداشت. ۳ـ دومین میزان مشارکت بالا به استان یزد با نرخ حدود ۶۹ درصد تعلق داشت که پزشکیان ۲۵۳هزار و جلیلی ۲۵۵هزار رأی را از آن خود کردند. با توجه به سنت‌گرا بودن نسبی یزدی‌ها، نزدیکی آمار رأی‌ها به هم قابل پیش‌بینی بود. ۴ـ رده‌ی سوم رأی دهی به استان اردبیل با حدود ۶۵ درصد تعلق داشت که پزشکیان ۵۵۶هزار و جلیلی ۱۱۰هزار رأی آوردند. پنج برابر بودن رأی پزشکیان در یک استان ترک زبان قابل فهم است. ۵ـ استان کهکیلویه و بویر احمد با ۶۵ درصد مشارکت در رده‌ی چهارم مشارکت قرار داشت که پزشکیان ۱۷۴هزار و جلیلی ۱۹۹هزار رأی آوردند. رأی بیش‌تر جلیلی حاکی از امید بستن قشرهای آسیب‌پذیر به شعارهای معیشتی ایشان بود. ۶ـ رده‌ی پنجم

بلوغ سیاسی بیش از ۵۰ درصدی که رأی ندادند!

گفت‌وگوی روزنامه «دنیای اقتصاد» با احمد بخارایی درباره‌ی نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ | منتشر شده در ۱۷ تیر ۱۴۰۳ | فایل شنیداری   | نمایش گزارش | احمد بخارایی: پیرامون تحلیل نتایج #چانتخابات ریاست‌جمهوری با روزنامه دنیای اقتصاد گفت‌و‌گو داشتم که فایل شنیداری بدون کم و کسر هم ضمیمه است.در این مصاحبه به این موضوعات اشاره کردم: ۱ـ دوقطبی شدن جامعه پیرامون: درون‌حکومتی ـ برون‌حکومتی. ۲ـ تجمیع آراء عدم مشارکت با اکثریت آراء مسعود پزشکیان به عنوان مطالبه‌گران تغییرات اساسی و زیربنایی از جمله تغییر در ساختار حقوقی و قانون اساسی. ۳ـ ۱۰ درصد آراء پزشکیان متعلق به اصلاح‌طلبان و حواشی فرصت‌طلب در جهت تقویت رابطه‌ی قدرت و ثروت. ۴ـ علل ضعف و بی‌اعتباری نظرسنجی‌های متعدد قبل از انتخابات.   لطفاً ملاحظه و نقد فرمایید.

انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ (۲۴): بلوغ سیاسی آن بیش از ۵۰ درصدی که رأی ندادند!

احمد بخارایی: ۱ـ بر اساس پیش‌بینی چندباره‌ای که متذکر شده بودم مسعود پزشکیان رئیس‌جمهور شد. ۲ـ حدس زده بودیم مشارکت در دور دوم حدود ۴۵ درصد خواهد بود اما به کم‌تر از ۵۰درصد نزدیک شد. روشن است که آن حدود ۱۰ درصد افزایش مشارکت ( از ۴۰ تا نزدیک ۵۰ درصد در دور دوم) به واسطه‌ی خوف از تفکر سعید جلیلی بود و نه حمایت برخی از «تحول‌خواهان» از پزشکیان! بنابراین دایره‌ی منازعه با اندیشه‌ی متحجرانه‌ی طیف سعید جلیلی و نگرانی نسبت به او، بیش از آن چیزی بود که ما تصور کرده بودیم. ۳ـ وزن «اصلاح‌طلبان» در انتخابات، کم‌تر از ۱۰ درصد است زیرا بخش قابل توجهی از آن ده و نیم میلیون رأی به پزشکیان در دور اول به علاوه اکثر قریب به اتفاق شش میلیون رأی اضافه شده به ایشان در دور دوم به واسطه‌ی مطالبه‌گری در جهت «تغییرات اساسی» و نه اصلاحات رایج بوده است. ۴ـ آقای پزشکیان بداند رأی شانزده و نیم میلیونی او معادل ۲۷ در صد جمعیت صاحب رأی به علاوه آن بیش از ۵۰ درصدی که رأی ندادند جمعاً بیش از ۷۷ درصد مردم ایران خواهان تغییرات اساسی در ساختارهای حقوقی (قانون اساسی) و سیاسی‌اند و الا همه و خود ایشان می‌دانند که بدون تغی

کودکان کار، قربانی شرایط سیاسی!

گفت‌وگوی تلویزیون خبری «آن» وابسته به خبرگزاری مهر با احمد بخارایی درباره‌ی علل ساختاری «کودکان کار» | پخش شده در ۱۴ تیر ۱۴۰۳ | پخش گفت‌وگو | کل برنامه | احمد بخارایی: با بخش تلویزیون خبرگزاری مهر در برنامه‌ی زنده، گفت‌و‌گوی کوتاهی داشتم پیرامون کودکان کار. در آن‌جا گفتم که کودکان کار، تعدادشان چه دویست‌هزار یا پانصد‌هزار باشد اصل قضیه این است که آن‌ها قربانی وجود تبعیض در عرصه‌های اقتصادی و سیاسی‌اند و نیز محصول شکاف دهشتناک طبقاتی و ایضاً پی‌آمد نهادینه شدن تبعیض در عرصه‌ی سیاسی جامعه‌اند.

انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ (۲۳): سخن آخر: اتمام حجت!

احمد بخارایی: اگر فردا مشارکت جدیدی رخ ندهد و همان حدود ۴۰درصد مشارکت کنند به احتمال زیاد آقای پزشکیان برنده خواهد بود زیرا درصد بالایی از رأی‌سفیدی‌ها و نیز درصد قابل توجهی از طرفداران آقای قالی‌باف، متمایل به مسعود پزشکیان خواهند شد. هرگونه افزایش مشارکت و هرگونه کاهش در نرخ ۶۰درصدی عدم مشارکت، موجب تضعیف وضعیت «تحول‌جویان» در چانه‌زنی قریب‌الوقوع است و طبیعتاً هر یک از ما لازم است پاسخ‌گوی تصمیم‌مان در انتخابات باشیم. یادمان نرود که قدرت ۶۰درصدی خیلی حرف‌ها دارد که در آینده‌ی نزدیک موجب تغییرات اساسی خواهد شد. به هوش باشیم، ما با یک شبه «رفراندوم» در موضوع کارآمدی یا ناکارآمدی نظام حکم‌رانی در ۱۵ تیر مواجهیم! سخن نهایی این‌که «تحول‌جویان» در انتخابات فردا (۱۵ تیر ۱۴۰۳) شرکت نخواهند کرد و اذعان دارند در صورت برنده شدن هر یک از نامزدها، تهدیدهای بعدی تبدیل به «فرصت» برای «تحول» خواهد شد. «تحول‌جویان» اهل «تحریم» که مفهومی سیاسی است نیستند بلکه در عرصه‌ی اجتماعی ـ سیاسی در انتخابات فردا یک «کنش‌گری سلبی» با تاکتیک «مقاومت مدنی» دارند. پزشکیان خود را «صادق» خوانده است. به نظر می‌رسد طی

انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ (۲۲): جناب پزشکیان پیشاپیش تبریک ریاست‌جمهوری‌تان اما بدانید …!

احمد بخارایی:‌ چرا تبریک؟ در یادداشت دیروز (شماره‌ی ۲۱) استدلال توأم با ارقام آوردم که پیروز انتخابات در ۱۵ تیر و در دور دوم شما هستید. حالا:

لطفاً توجه شود!

گزارش‌نویس سایت خبری ـ تحلیلی دیدارنیوز دو روز قبل با من گفت‌و‌گویی داشت و آن را برای سایت فوق‌الذکر، تنظیم کرد و تحویل‌شان داد. پاسخ آمد که «چون تمام و کمال، حرمت رعایت نشده قابل انتشار نیست.» لطفاً بخوانید و داوری کنید!!! چند بار گفته‌ام که ۹۵ درصد جراید و رسانه‌های مکتوب و مجازی داخلی در انحصار اصلاح‌طلب‌ها و اصول‌گرایان است.  آن ۶۰‌درصد مردمی که «تحول‌جو» هستنداز تریبون رسا برخوردار نیستند!  از میانه‌ی این چهل‌درصد و آن شصت‌درصد مسعود پیوسته: در این چهار پنج روز باقی‌مانده تا انتخاب نهایی رئیس‌جمهور دوره‌ی چهاردهم، چه اتفاقی در جان جامعه ایران رخ خواهد داد؟ آیا شرایط خاصی پیش آمده است؟ چهل‌درصد حاضران، در دور اول، انتخاب‌شان را کردند و حالا در شرایط فینال روز جمعه، پانزدهم تیرماه، دو نماد بنیادگرایی و ملایم‌گرایی، سوژه‌ی جامعه‌اند و کفه‌ی کدام سو سنگینی خواهد کرد و کدام پیروز میدان خواهد شد؟ آیا باقی‌مانده‌های تبلیغات و ناگفته‌های این دو کاندیدا در مستندهای تلویزیونی‌شان در این ساعات و دقایق پایانی بازی، به کمک‌شان خواهد آمد و مناظره‌های شبانه‌ی فردا و پس‌فردای‌شان، نگاه رأی‌دهندگ

مبانی جامعه‌شناختی «مقاومت مدنی» و کنش‌گری سلبی (با تأکید بر انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳)

نشست «نسبت کنش‌گری مدنی با ساختارهای سیاسی در جامعه» به میزبانی گروه هم‌اندیشی جامعه‌شناسی | برگزار شده در ۶ تیر ۱۴۰۳ | فایل شنیداری | احمد بخارایی: در نشست مجازی «تحلیل رابطه کنش‌گری مدنی با ساختارهای سیاسی در جامعه» به این موضوعات پرداختم: دو نوع کنش عقلانی که ماکس وبر مطرح می‌کند شامل: معطوف به هدف و معطوف به ارزش که اولی با پیش‌فرض «هدف وسیله را توجیه می‌کند» ملاکش «درست بودن منطقی» و نتیجه‌گراست اما دومی، ملاکش «خوب بودن ارزشی» و تکلیف‌گرا بر اساس گزاره‌های اخلاقی است. عدم مشارکت در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ به عنوان یک «کنش عقلانی معطوف به ارزش». انواع کنش مدنی ایجابی و سلبی شامل: مقاومت منفی (Civil resistance) به معنای ایستادگی بدون خشونت در قالب کوشش‌های سازمان‌دهی شده مانند تحصن و اعتصاب. نافرمانی مدنی (Civil disobedience) در قالب یک کنش قانونی و نه ستیزه‌جویانه. سرپیچی عمومی به صورت نافرمانی مدنی گسترده در حکومت‌های استبدادی و تک‌حزبی (بنا به قول لیپست). ویژگی‌های نافرمانی مدنی در نگاه جان رالز: زمانی که قوانین مرزهای بی‌عدالتی را درنوردند، عدالت نسبی در جامعه حاکم باشد،

انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ (۲۱): در ۱۵ تیر ۱۴۰۳ چه رخدادی را شاهد خواهیم بود؟

احمد بخارایی:‌ از سوی اصلاح‌طلبان عمدتاً شنیده می‌شود که اگر در انتخابات، مشارکت نکنیم و اگر یک طالبان دیگر طی چهار سال آینده بر مملکت حاکم شد چه خاکی بر سرمان بریزیم!؟ پرسش مهمی است. عزیزان، در دور اول انتخابات ریاست‌جمهوری، مجموع رأی ولایی‌های دوآتشه به علاوه محرومان فریب‌خورده (عمدتاً در روستاها) اندکی بیش از ۹ میلیون متعلق به سعید جلیلی بود. اما رأی‌دهنده‌ها به محمدباقر قالی‌باف، عمدتاً دو بخش بودند با دو اولویت: حامیان ایدئولوژی رهبری، خواهان رفرم مدیریتی و اصلاحات اقتصادی نسبت به دوران گذشته. در یک حالت خوش‌بینانه حداکثر نیمی از این افراد به سمت جلیلی متمایل خواهند شد و نیم دیگر به سمت پزشکیان و بعید است از این جماعت، کسی در دور دوم مشارکت نکند. بر این اساس رأی پزشکیان بیش از ۱۲ میلیون و برنده خواهد شد. علاوه بر این با جو هراس‌آلودی که اصلاح‌طلبان (مندرج در فحوای پرسش آغازین) نسبت به احتمال انتخاب جلیلی در رسانه‌های مکتوب و شبکه‌های مجازی (که به شکل انحصاری در اختیار دارند و شبکه‌‌ای و امنیتی کنش می‌کنند) دامن زده‌اند احتمالاً چیزی حدود ۲ میلیون از تحول‌خواهانی که در مرز و هم‌جو

انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ (۲۰): چرا دروغ (بخوانید: کذب اجتماعی!) می‌گویید؟

احمد بخارایی:‌ سایت‌ها و روزنامه‌های اصلاح‌طلب (که ۹۵ درصد رسانه‌ها و جراید در انحصار باندی اصلاح‌طلبان و اصول‌گرایان است) گفته‌اند که علت عدم مشارکت آن ۶۰ درصد عبارت از «نومیدی به آینده» است! چرا کذب می‌گویید؟ آن ۶۰ در صد به دنبال تحول‌اند و آگاه و اراده‌مندند. آن‌ها امیدوارند به گذر از این چاله و شکاف که در عرصه‌های: فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی پدیدار شده و روند توسعه و برخورداری از زندگی معمولی را با چالش جدی مواجه ساخته. آن‌ها امیدوارند زیرا با نقد گذشته، به دنبال شیوه‌های نوین کنش‌گری هستند. آن‌ها امیدوارند زیرا به دنبال جایگزین کردن «ساختارهای» نوین به جای ساختارهای فاقد کارکرد هستند. آن‌ها امیدوارند زیرا «مقاومت مدنی» را یک شیوه‌ی خشونت‌پرهیز و تدریجی برای «تحول‌جویی» می‌دانند. آن ۶۰ درصد امیدوارند زیرا طی چند سال نزدیک آتی، افقی را می‌بینند که صدای‌شان شنیده‌ خواهدشد و «کنش‌گری سلبی» امروزشان، فردا به ثمر خواهد نشست. چرا می‌گویید آن ۶۰درصد نومیدند!؟  دوباره ذهنیت معیوب خود را بر جامعه تحمیل می‌کنید؟ «تحول‌جویان» از شانزده تیر به بعد، هر انتخابی رقم بخورد، از فرصت‌ها امیدو

انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ (۱۹): ای شمایان!

احمد بخارایی:‌ بدون پیش‌درآمد … دنباله‌رو مردم باشید. ملت به شما اعتنا و التفاتی ندارد! با شما هستم: جناب محسن رنانی که در آخرین لحظات تصمیم به مشارکت می‌گیرید، شما به اقتصاد بپردازید و عقل‌تان را فدای دل‌تان نکنید! جناب بیژن عبدالکریمی که فرمودید استخوان در گلو و خار در چشم، مشارکت می‌کنم، خار در چشم مردم نکارید! شما که نگران «امر معنوی» بودید در هنگامه‌ی فساد اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان! با شما هستم جناب عباس عبدی که میزان مشارکت در انتخابات از آراء پزشکیان برای‌تان ارزش بیش‌تری داشت! شما ستون ثابت‌تان در روزنامه‌ی فرمایشی اصلاح‌طلبانه‌ی «اعتماد» را بچسبید! با شما جناب حمیدرضا جلایی‌پور که «منافع حزبی و جناحی» را به ارزش‌های راستین ملت، همواره ترجیح داده‌اید! با شما جناب علی ربیعی با سابقه‌ی مدیریتی در جناح اصلاحات و اطلاعات که علم و دانشگاه را به منبری برای نصیحت مردم تبدیل کردید و پس از اعلام نتیجه‌ی دور اول انتخابات، ناگهان دل‌سوز کسانی می‌شوید که رأی نداده‌اند و «نرخ روز» را در نظر دارید! با شما هستم جناب محمد فاضلی جامعه‌شناس و مشاور عصبانی آقای پزشکیان که جامعه‌شناسی را «حکومتی»

انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ (۱۸): حماسه‌ی عدم مشارکت؟

احمد بخارایی:‌ دور اول انتخابات ریاست‌جمهوری به پایان رسید. حدود ۴۰درصد در انتخابات شرکت کردند و این پایین‌ترین نرخ مشارکت در همه‌ی انتخابات مجلس و ریاست‌جمهوری بود. در تحلیل‌های اولیه پیش‌بینی شده بود که چنین رقمی به دست آید هر چند در تحلیل‌های بعدی حدس زده بودیم که حدود ۵۰درصد مشارکت خواهند کرد اما اینک متوجه شدیم که گستره‌ی «تحول‌جویان» فراتر از آن چیزی است که ما تصور کرده بودیم و نیز داستان اصلاح‌طلب و اصول‌گرا، کم‌محتواتر از آن است که ما می‌دیدیم! و اما باز هم صدا و سیما به دروغ‌گویی‌اش ادامه داد و گفت: «مردم با همه‌ی گرایش‌ها و سلایق پای صندوق‌های رأی آمدند»! چقدر بی‌شرم! همه‌ی رأی زاکانی و قاضی‌زاده هاشمی و جلیلی در تجمیع رأی سعید جلیلی آمد و این همه‌ی وزن ولایت‌مداران است چیزی حدود ۱۵درصد مردم، آن هم بخش عمده‌اش در روستاها! بسیاری از کسانی هم که به مسعود پزشکیان رأی دادند نه به دعوت «اصلاح‌طلبان» بلکه ضمن برخورداری از اندیشه‌ی «تحول‌جویانه» آمدند تا بین بد و بدتر دست به انتخاب بزنند بالطبع در انتظار تغییرات ساختاری هستند و الا به زودی فریاد خواهند زد: پزشکیان رأی ما رو پس بده!

رئیس‌جمهور اختیارات را لازم را ندارد!

تصویر
بخش کوتاهی از گفت‌وگوی تلویزیون دولتی سراسری آلمان (ZDF) با احمد بخارایی درباره‌ی عدم اختیار رئیس‌جمهور در موضوعات کلیدی | منتشر شده در ۸ تیر ۱۴۰۳ (روز برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری)

مشارکت یا عدم مشارکت!

تصویر
مناظره میان احمد بخارایی و سعید لیلاز به میزبانی «عبدی مدیا» احمد بخارایی: گفت‌‌و‌شنود مفصلی داشتم با جناب سعید لیلاز که مدافع مشارکت به نفع آقای پزشکیان است. محور صحبت‌های من پیرامون علل «عدم مشارکت تحول‌جویان» در دور اول انتخابات ریاست‌جمهوری بود. اشاره‌ی من عمدتاً به ضعف اصلاح‌طلبان در کم‌توجهی به نقصان و ناکارآمدی ساختارها در ایران و نیز به جامعه‌ی توتالیتر در ایران و دیکتاتوری ایدئولوژیک بود. به عدم امکان تحقق وعده‌های آقای پزشکیان هم اشاره داشتم و موضوعات دیگر …

انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ (۱۷): یادداشت آخر: چرا «تحول‌جویان» رأی نمی‌دهند!؟

احمد_بخارایی:‌ ۱ـ به نظر می‌رسد دو نوع مواجهه‌ی جدیّ با نظام جمهوری اسلامی در ایران وجود دارد:  الف: این‌که گفته شود: «ما نظام جمهوری اسلامی را اساساً قبول نداریم». این به معنای تمایل به «#براندازی» و انقلاب است که در نگاه جامعه‌شناختی، «#انقلاب» نمی‌تواند قابل دفاع باشد زیرا تؤام با هیجانات و گاه رفتارهای کم‌تر عقلانی است مانند آن‌چه در سال ۱۳۵۷ اتفاق افتاد و بالطبع این جریان دارای فراز و فرودهای اجتماعی گاه ناخوشایند پس از هر انقلابی خواهد بود به ویژه آن‌که در ایران به لحاظ قومی و مذهبی با تنوع مواجهیم و نیز طیفی از قوم‌گرایان و مذهبیون و سنتی‌ها به عنوان «مطالبه‌گر» به صحنه خواهند آمد. ب: این‌که گفته شود: «به نظام #جمهوری_اسلامی، نقدهای ساختاری وارد و لازم است ساختارهای حقوقی (از جمله، #قانون_اساسی) و سیاسی در اولویت بازنگری ریشه‌ای واقع شود». این همان خواست و نظر «تحول‌جویان» است که به چهار ویژگی در روند #تحول‌جویی مشهورند: تدریجی بودن جریان، خشونت‌پرهیزی (مقاومت مدنی)، لزوم تقویت #آگاهی_جمعی و هدف‌گیری ساختارها. ممکن است برخی این نگاه را «#انقلاب_مخملین» بنامند یا هر عنوان دیگری

تبعیض، احساس فقر، جرائم: جامعه‌ی آشفته و منتظر ایران!

گفت‌وگوی پایگاه خبری ـ تحلیلی «برهان خبر» با احمد بخارایی درباره‌ی میزان مشارکت در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ | منتشر شده در ۲۶ خرداد ۱۴۰۳ | پخش گفت‌وگو: | بخش ۱ | بخش ۲ | | #احمد_بخارایی: حدود یک ماه قبل در اوایل خرداد ماه ۱۴۰۳ با سایت خبری ـ تحلیلی «برهان خبر» این گفت‌وگو انجام شد. در آن زمان هنوز نامزدهای #انتخابات_ریاست‌جمهوری ثبت‌نام نکرده بودند، بنابراین تحلیل من از میزان احتمالی مشارکت به آن ایام باز می‌گشت. ظاهراً نظام حکم‌رانی با #تأیید_صلاحیت آقای #پزشکیان و به صحنه آمدن #اصلاح‌طلبان (پس از زمان این گفت‌و‌گوی من با سایت برهان خبر) در صدد برآمد تا میزان #مشارکت کم‌تر از انتخابات #ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ نشود!  در این ضبط تصویری به این موضوعات اشاره داشتم: ۱ـ تحلیل #رفتار_رأی‌دهی در #انتخابات گذشته، ۲ـ بحران #مشروعیت ناشی از روند کاهشی #مشارکت_سیاسی، ۳ـ ایدئوژیک و توهم‌گرا بودن نظام حکم‌رانی در دهه‌های گذشته، ۴ـ جامعه‌ی ایران: آشفته‌ی منتظر!، ۵ـ نقد نقش جامعه‌شناسان در ایران، ۶ـ «خود‌انتقاد» نبودن #نظام_سیاسی در ایران، ۷ـ نق زدن صاحبان قدرت و انگشت اتهام را به سمت «دیگری» گرفتن عنا

اهمیت عدم مشارکت، مهم‌تر از مشارکت!

نشست «مشارکت در انتخابات، منافع و مضرات» به میزبانی گروه مشق سیاست درباره‌ی انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ | برگزار شده در دوشنبه ۴ تیر ۱۴۰۳ ⚠️به علت عدم حضور محمد میرباقری، مناظره انجام نشد و با پرسش و پاسخ جایگزین شد! | فایل شنیداری | | #احمد_بخارایی: دیشب (دوشنبه ۴ تیر ۱۴۰۳) گفت‌و‌گوی مفصلی در قالب پرسش و پاسخ به مدت ۱۱۰ دقیقه به میزبانی گروه «مشق سیاست» در تلگرام داشتم. تقریباً تمام دغدغه‌هایی که اینک مخاطبان و شهروندان پیرامون #انتخابات_ریاست‌جمهوری دارند در این جلسه‌ی مجازی مرور شد. پرسش‌ها و پاسخ‌ها: ۱ـ تغییر رؤسای جمهور در ایران روی معیشت اثرگذار بوده، حال آیا باز هم به #عدم_مشارکت تأکید دارید؟ پاسخ: فراز و فرودها تمایز معنادار نداشتند و همواره آمار مشکلات اقتصادی و اجتماعی سیر صعودی داشته است. #جامعه با ضعف #اعتماد_اجتماعی و روند دوقطبی شدن (بخوانید: #فروپاشی_اجتماعی) ناشی از حاکمیت #توتالیتر و اتوریتر مواجه است. ۲ـ آیا تلاش حاکمیت برای جلب مشارکت در انتخابات، مقدمه‌ی تغییرات بعدی به ویژه در حوزه‌ی «رهبری» نیست؟ پاسخ: #مشارکت کردن یا نکردن یک «شبه #رفراندوم» است مانند #انتخابات_م

انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ (۱۶): خیر … خیر … خیر …

احمد_بخارایی:‌ #صدا_و_سیما تعمداً خود را به فراموشی زده است که در آخرین #انتخابات در اسفند ۱۴۰۲ حدود ۶۰ درصد صاحبان #رأی مشارکت نکردند و حالا نمایندگانی از این خیل عظیم در مناظره‌ها و میزگردها مشاهده نمی‌شود! این رفتار، مصداق دروغ و کذب ساختاری است یعنی «پوشاندن واقعیت»! از این که بگذریم، ۱۶ ساعت مناظره‌ی تکراری نامزدها را دیدیم. ده‌ها ساعت برنامه‌های تلویزیونی کاندیداها را هم دیدیم. گزارش حضور آن‌ها در مجامع تبلیغاتی‌شان را هم خواندیم … هر چه اندیشه می‌کنیم عقل، رضایت به مشارکت نمی‌دهد. «#تحول‌جویان» از ابتدا بسان «#براندازان» بر طبل «#تحریم_انتخابات» نکوبیدند و ماندند تا پیام و مواضع نامزدها را ببینند و بشنوند و ارزیابی کنند. آمدیم، وقت گذاشتیم، بحث و #مناظره با موافقان #مشارکت داشتیم و همه‌ی روش‌های منطقی را در حد توان پیش گرفتیم تا در پایان، نتیجه‌گیری کنیم و امروز به این نتیجه رسیدیم که «تحول» یعنی تغییرات ساختاری، نیازمند مرزبندی جدی و عیان و بدون مماشات با #اصول‌گرایان و #اصلاح‌طلبان است و البته مناظرات را تا پنج‌شنبه شب، ۷ تیر ادامه خواهم داد. بگذریم که بسیاری از مروجین و مبلغی

انتخابات_ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ (۱۵): «تحول‌جویان» (رأی نمی‌دهند) عاقلند و کنش‌گر!

مبانی جامعه‌شناختی «رأی ندادن» | #احمد_بخارایی:‌ بنا به گفته‌ی #ماکس_وبر چهار نوع کنش داریم که دوتای آن‌ها «عقلانی»اند: معطوف به هدف و معطوف به ارزش. «کنش عقلانی معطوف به هدف» بر پایه «درست بودن» استوار است اما «کنش عقلانی معطوف به ارزش» بر مبنای «خوب بودن» است.  در #رفتار_رأی‌دهی، کنش عقلانی معطوف به هدف بر محوریت روش یعنی «انتخاب» استوار است اما دال مرکزی کنش عقلانی معطوف به ارزش عبارت از «موضوع» است، یعنی قبل از کنش‌گری، یک گزاره‌ی ارزشی، ملاک کنش خواهد بود مانند این که گفته شود: «خوب را انتخاب خواهیم کرد و از انتخاب بد، حذر می‌کنیم». بر این اساس کنش رأی ندادن، یک کنش عقلانی معطوف به ارزش است. در این فضای کنش‌گرانه اخلاق و ارزش و عناصر پیرامونی و فرابخشی در یک مجموعه‌ی خردورزانه مد نظر است و بالطبع، مقام انسانیت هم ارج نهاده می‌شود به گونه‌ای که آلت دست قرار نمی‌گیرد. وقتی شما می‌بینید که مواضع و شعارهای به ظاهر خوب و متعالی یک کاندیدا امکان تحقق ۲۰ درصدی هم ندارد این به معنای «بد بودن» است که در مقایسه با «بدتر» (تثبیت وضع موجود») پا به صحنه گذاشته است. و اما چرا #رأی_ندادن، یک «کن

انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ (۱۴): ۸ تیر چه خواهد شد؟!

احمد بخارایی:‌  ۱ـ احتمالاً #مصطفی_پورمحمدی به نفع #مسعود_پزشکیان و بسا #علیرضا_زاکانی به نفع #سعید_جلیلی کنار روند و دو قطبی «#اصلاح‌طلب ـ #اصول‌گرا» پررنگ شود. ۲ـ بیش از ۹۵ درصد جراید و روزنامه‌ها و سایت‌های خبری ـ تحلیلی در داخل در انحصار سردمداران اصلاح‌طلب یا اصول‌گرا هستند و در روزهای گذشته سعی داشتند پیام «#تحول‌جویان» را #سانسور کنند و به رغم اعلام آمادگی، مناظرات با طرفین این دو جریان حاکم را سامان ندادند اما سعی در آتشین کردن تنور انتخابات داشتند. ۳ـ احتمال کشیده شدن #انتخابات به دور دوم زیاد است و نهایتاً سرنوشت انتخابات در دور دوم و در ۱۵ تیر رقم خواهد خورد. ۴ـ «تحول جویان» هم‌چنان #اصلاح‌طلبان و #اصول‌گرایان را در عرصه پویایی اجتماعی و راه‌کارهای سیاسی آن «کوته‌قامت» ارزیابی می‌کنند و تن به بازی انتخابات #ریاست‌جمهوری در دور اول نمی‌دهند. ۵ـ از آن جهت که برای نظام سیاسی ـ مذهبی در ایران، «#نرخ_مشارکت» مهم است، بالعکس در سوی دیگر «نرخ عدم مشارکت» که حدود ۵۰ درصد خواهد بود معنای منحصر به فردی خواهد داشت که به مثابه فریاد «تحول‌جویان» خواهد بود. بنابراین از یک زاویه، #عدم_مشا

انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ (۱۳): مناظره دوم یا تکرار مکررات!؟

احمد_بخارایی:‌ پنج‌شنبه ۳۱ خرداد شاهد مناظره‌ی دوم نامزدها در ساعت ۲۰ تا ۲۴ از شبکه ۱ سیما بودیم. چهار ساعت خسته‌کننده! ۱ـ جناب #قاضی‌زاده هاشمی که تصور کرده مدیریت کلان ایران مانند ریاست #بنیاد_شهید است و یک تنه می‌خواهد درآمد حوزه‌ی #بهداشت و درمان را ۱۰۰ برابر (از ۱۰۰ میلیون به ۱۰ میلیارد دلار در سال) کند. گویی اصلاً در باغ نیست! ۲ـ #قالی‌باف که تصور دارد برای ترم اول دوره‌ی لیسانس، درس «مبانی مدیریت» می‌دهد، می‌گوید:  #نظام_سلامت، نیاز به عوامل فرابخشی (آب و هوا و خاک و محیط زیست و …) دارد که هنوز به آن‌ها توجه نشده و سلامت، مهم‌تر از معیشت است. عجب، از کرامات شیخ ما این است ـ شیره را خورد و گفت شیرین است! ۳ـ #پورمحمدی که معتقد بود:  الحمدالله(!) زیرساخت‌ها ایجاد شده و باید گسترش دهیم و فقط تدبیر و برنامه‌ریزی و ایجاد اعتماد و خوش‌بینی و برنامه‌ریزی لازم است! عجب، گویی این مغز از دو دهه قبل فریز شده‌است (الحمدالله!) و فقط یک ژست جدید گرفته است! ۴ـ #زاکانی هم موضوع بهداشت را فراتر از شبکه‌ی بهداشت و درمان می‌دانست و می‌گفت:  نگاه منطقی و کارشناسی نیاز است! او هم فکر می‌کند مملکت‌دار

انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ (۱۲): میزگرد تخصصی «غیر فرهنگی» در صدا و سیما!

احمد_بخارایی:‌ در شبکه‌ی ۲ سیما، ساعت ۱۹ تا ۲۰ و ۳۰ دقیقه‌ی چهارشنبه ۳۰ خرداد و در میزگرد تخصصی فرهنگی با حضور مسعود پزشکیان، چه گذشت؟  جناب پزشکیان بخش اصلی وقت‌شان به توضیح نامه‌ی امام علی به مالک اشتر اختصاص یافت و واژگان و جملات مبسوط عربی هم چاشنی بود و خبری از مقوله‌ی «فرهنگ» به معنای خاص خود نبود. وقتی می‌گوییم «#فرهنگ» به یاد مفاهیمی مانند: فرهنگ توسعه، فرهنگ مصرف، تعارض باورهای سنتی و نوین، موانع ایدئولوژیک، ادبیات و هنر و غیره می‌افتیم اما در طول برنامه‌ی یک و نیم ساعته، نه سه کارشناس کم‌سواد صدا و سیما و نه آقای پزشکیان و همراهانش، حرفی از مقولات فرهنگی به طور ویژه نزدند یا در حاشیه‌ی دور مطرح کردند. مسعود پزشکیان که حرف‌های تکراری از نهج‌البلاغه و داستان «هوای نفس» و «باندبازی» در نامه‌ی علی به مالک اشتر را مبسوط گزارش می‌داد آیا نمی‌داند استادانی که این درس‌ها را به ایشان آموخته‌اند خود مفسر و توجیه‌گر وضعیت کنونی هستند و حالا «شاگرد» آمده است تا درس پس بدهد؟! آیا نمی‌گویند: «المعرف اجلی من المعرف»( به ترتیب: کسره و فتحه «ر» در المعرف)!؟ یعنی: فاعل تعریف کننده لازم است آشک

انتخاباتریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ (۱۱): ما داریم تأمل می‌کنیم، پیرو نیستیم!

احمد_بخارایی:‌ در یادداشت «#انتخابات شماره‌های ۹ و ۱۰» از آقای #مسعود_پزشکیان پرسش کردم که در زمان ریاست‌جمهوری‌تان اگر نتوانید یا نخواهید یا نگذارند (تضاد: #دیپلماسی و #میدان!) بخش‌های اصلی وعده‌های‌تان را عملی کنید چه خواهید کرد؟ ظاهراً ایشان در میتینگ انتخاباتی‌شان در اصفهان در پاسخ به این پرسش که یک جوان اصفهانی مطرح کرد، گفت:  «اگر بنده پس از گرفتن #رأی شما و تصدی پست #ریاست‌جمهوری به خواست شما عمل نکردم رأی خودتان را پس بگیرید. اگر نتوانم تغییرات حداقلی را صورت دهم کنار می‌کشم. (کانال تلگرامی عصر ایران)» جناب #پزشکیان بگویید این که گفتید، مردم رأی خودشان را پس بگیرند، یعنی چه؟ یعنی بیایند در خیابان و با #سرکوب نیروهای امنیتی مواجه شوند؟ چرا توپ را به زمین «مردم» شوت می‌کنید؟  از سوی دیگر منظور شما از: «تغییرات حداقلی» چیست؟ مگر ایرانی که در ابربحران گرفتار است با تغییرات حداقلی، درمان می‌شود؟ حالا اگر فردا که #رئیس‌جمهور شدید و چند تغییر شکلی و صوری انجام دادید آیا شما هم مانند سید #محمد_خاتمی در کابینه‌ی دومش، طلب‌کار از مردم خواهید بود و اگر کسی اعتراضی به شما داشته باشد خواهید

انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ (۱۰): آقای پزشکیان و مشاوران مدعی پاسخ گویید!

| #احمد_بخارایی:‌ دیروز در بند ۶ یادداشت ۹ «#انتخابات_ریاست‌جمهوری» گفتم که: «… ۶ـ داشتم فکر می‌کردم اگر جناب پزشکیان نتواند یا نگذارند نظراتش را عملیاتی کند او چه عکس‌العملی خواهد‌ داشت؟ آیا اعلام خواهد کرد و آیا از #ریاست‌جمهوری #استعفا خواهد داد؟!» یکی از اهالی محترم رسانه که من را دنبال می‌کند برایم نوشت:  «درود عالی این بند ۶ خیلی مهم است. ای کاش این چندروز باقی‌مانده تا #انتخابات دوره‌ی چهاردهم #ریاست‌جمهوری، یکی از جناب #پزشکیان بپرسد که چنان‌چه پس از پیروزی و استقرار دولت تحول‌جویش احساس کند دارند همان مقامات بالادستی، مانع رفتار واقع‌گرایانه‌اش می‌شوند، چه واکنشی خواهد داشت؟ البته که ظاهراً در استراتژی، همگام با منویات رهبری است و به تعبیر غلیظ خودش، ذوب در ولایت است. آیا کوتاه خواهد آمد و همچنان مذاب باقی خواهد ماند؟! یا طرحی نو متناسب با #مطالبات_ملی در خواهد انداخت؟ اگر هم‌نوایی‌اش را با #ولی_فقیه، این‌قدر غلیظ و صریح بیان نمی‌کرد، شاید می‌شد به وی امیدوار بود. ولی خودش و سلامت و صداقتش را به منویات رهبری قفل زده است و راه گریزی برای خود به جا نگذاشته‌است. مگر اینکه همین ر

انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ (۹): تأمل در مواضع دکتر مسعود پزشکیان!

احمد_بخارایی: ۱ـ بدون شک سربلندی مردم ایران در گرو «#تحول‌جویی» فراتر از #اصلاح‌طلبی از نوع رایج است. ۲ـ از سوی دیگر تمایز «تحول‌جویی» با «#براندازی» در تاکتیک‌هاست نظیر: لزوم #خشونت‌پرهیزی، توجه به عنصر «#آگاهی_اجتماعی» و نهایتاً تدریجی بودن و نه «انقلابی»! ۳ـ برای ورود به مرحله‌ی اصلی و نخستین «تحول‌جویی» و به عنوان پیش‌درآمد، لازم است پل ارتباطی بین مرحله‌ی کنونی و مرحله‌ی مطلوب، طی شود که به نظر می‌رسد در یک مقطع «اصلاح‌طلبانه»، این امر تحقق یابد چرا که عنصر آگاهی و منظومه‌ی معرفتی #جامعه در یک دیالکتیک نوین و پویا ارتقاء می‌یابد و به جای استفاده از مفاهیمی که سیاه و سفید است مانند: «#تحریم»، تأمل دیالکتیکی و به‌موقع، سلاح و صلاح این مسیر است. ۴ـ #مناظره نخست کاندیداهای #انتخابات_ریاست‌جمهوری در دوشنبه‌‌شب، ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ چنگی به دل نزد و شاید انبوه پرسش‌ها و زمان کوتاه پاسخ‌گویی به مدت ۴ دقیقه این امکان را فراهم نمی‌کرد؛ پس تردید و تأمل «#تحول‌جویان» هم‌چنان تداوم داشت. ۵ـ حضور دکتر #مسعود_پزشکیان با همراهی دکتر #جواد_ظریف در شبکه ۳ در ساعت ۱۴ و ۳۰ دقیقه تا ساعت ۱۶ روز سه‌شنبه ۲۹ خ

دعوت اصلاح‌طلبان به مشارکت در انتخابات ریاست‌‌جمهوری، موجب «آگاهی‌ستیزی» در جامعه!

تصویر
مناظره میان احمد بخارایی و محمود صادقی به میزبانی «عبدی مدیا» احمد بخارایی: حدود دو ساعت و نیم با دکتر محمود صادقی اصلاح‌طلب و نماینده‌ی اسبق مجلس گفت‌وشنود چالشی داشتم. ایشان به عنوان عضوی در جبهه‌ی متحد اصلاح‌طلبان، مدافع مشارکت در انتخابات به نفع آقای مسعود پزشکیان بودند و من مخالف مشارکت ایجابی و مدافع «کنش‌گری سلبی»! در این مناظره به این موضوعات پرداختم: تحلیل انتخابات ریاست‌جمهوری ۸ تیر ۱۴۰۳ از چهار منظر: علت فاعلی، علت صوری، علت محتوایی و علت غایی. در تبیین «علت فاعلی» به تاریخ گذشته و سه موضوع اشاره کردم شامل: الف ـ مسیر ناخوشایند نظام سیاسی که «فروپاشی اجتماعی» و بحران مشروعیت سیاسی را تشدید کرده، ب ـ پدیده‌ی «انتصاخابات» در چیدمان نامزدها در انتخابات گذشته مجلس و ریاست‌جمهوری، پ ـ رخ‌نمایی یک «رفراندوم» در آخرین انتخابات مجلس در اسفند ۱۴۰۲ با عدم مشارکت حدود ۶۰ درصد شهروندان. در توضیح «علت صوری» با استناد به شعارها و مواضع تبلیغاتی شش نامزد کنونی، «عدم تمایز معنادار» بین آن‌ها را متذکر شدم. در تحلیل «علت محتوایی» به چهار مؤلفه اشاره کردم شامل: الف ـ هم‌گونی اندیشه‌ای کاند

جامعه‌ی دوقطبی و خشن از شاخص‌های فروپاشی اجتماعی است!

گفت‌وگوی نشریه‌ی دانشجویی وحدت دانشگاه تهران با احمد بخارایی درباره‌ی خشونت فزاینده در جامعه احمد بخارایی: ما اگر بخواهیم آینده را تحلیل کنیم، باید گذشته را مدنظر داشته باشیم. به این معنا که علل و دلایل یک پدیده را بدانیم و سپس احتمال بدهیم که در آینده‌ی نزدیک یا دور چقدر آن دلایل و علل ممکن است که از دسترس خارج یا ترمیم شوند. بنابراین مهم است که ما علل و دلایل خشونت را بدانیم. اینکه تفکیک می‌کنم بین علت و دلیل را در ادامه توضیح خواهم داد. ببینید شما به درستی اشاره کردید که کف خیابان‌ها هم خشونت را می‌بینید، بین دو تا راننده یا در نوع رانندگی؛ در سطح خرد. یا خشونت درون خانواده‌ها هم ممکن است که ببینید. خشونتی که اولیا نسبت به فرزندان‌شان، مرد نسبت به زن یا برعکس در سطح خرد وجود دارد. هر پدیده‌ای در سطح خرد اتفاق می‌افتد تابع سطح میانه است؛ سطح میانه هم تابع سطح کلان است. یعنی شما یک پدیده را (که حالا پدیده مورد نظر ما خشونت است) در سه سطح می‌توانید تحلیل کنید تا یک تحلیل جامع داشته باشید. وگرنه چنانچه تحلیل‌ها در سطح خرد باقی بمانند، فقط ممکن است که نگاه روان‌شناسانه به صحنه بیاید و نگ

انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ (۸): اگر من جای مسعود پزشکیان بودم انصراف می‌دادم!

احمد بخارایی: مقوله‌ی «#انتخابات» در یک بستر دموکراتیک معنادار است نه در یک فضای «یک بام و دو هوا» یعنی «انتصاخابات»! اما گذشته از این موضوع کلی، دکتر #مسعود_پزشکیان در ۵ دوره نماینده‌ی مردم تبریز در #مجلس و نیز نایب‌رئیس اول مجلس دهم بوده است یعنی در طول «#فروپاشی_اجتماعی» در ایران، خودش مستقیم و غیرمستقیم عامل انحطاط بوده است. این پزشک هفتادساله در عالم سیاست، کوته‌قامت است و ربط وثیقی با #اصلاح‌طلبان ندارد اما در یک خطای محاسباتی، جبهه‌ی #اصلاحات از او حمایت کرده است.  بگذریم که بسیاری از کوته‌قامتان در  جبهه‌ی متحد اصلاح‌طلبان، تحلیلی از اوضاع اجتماعی ـ سیاسی ندارند و در این حمایت از پزشکیان فقط خواسته‌اند از قافله عقب نمانند و با استشمام بوی گوشت سوخته تصور کرده‌اند گوشت بره در حال آماده شدن است اما …! پزشکیان چه پاسخی می‌تواند به پرسش‌هایی از این دست داشته باشد: ۱ـ #شکاف_طبقاتی وحشتناک در #جامعه را چگونه تحلیل و درمان می‌کند؟ ۲ـ نقش خودش در روند «فروپاشی اجتماعی» را چگونه ارزیابی می‌کند؟ ۳ـ چه طرحی برای پایان «نفت‌خوری» دارد؟ ۴ـ با #زندانیان مظلوم سیاسی ـ امنیتی چه خواهد کرد و در

تحقیر انسانیت در ایران!

گفت‌وگوی روزنامه «سپهر غرب» با احمد بخارایی به مناسبت روز جهانی منع #کار_کودکان | نمایش گزارش | احمد بخارایی: "درواقع موضوع #کودکان_کار، یکی از پیامدها، خروجی‌ها و شاخص وضعیت بد #کارگران در ایران است یعنی در مقیاس کلان‌تر، کارگران با مشکل مواجه‌اند. نداشتن #امنیت_شغلی، پایین بودن حقوق و دستمزد، #فرسودگی_شغلی ازجمله مسائلی است که قشر کارگر با آن دست‌وپنجه نرم می‌کند یعنی به لحاظ شخصیتی با آن‌ها به‌سان یک فرد در جایگاه انسانی رفتار نمی‌شود. برای مثال سال جاری شاهد افزایش 35 درصدی حقوق و دستمزد بودیم و با فرض افزایش 35 درصدی حقوق، حدود 10 تا 11 میلیون تومان به کارگر پرداخت می‌شود که در شهرهای بزرگ این عدد حتی کفاف اجاره مسکن این افراد را هم نمی‌دهد. مهم‌تر از همه این مسائل که دارای جنبه مادی هستند، بعد انسانی قضیه حائز اهمیت است که فرد به‌عنوان کارگر در محیط کار خود منکوب می‌شود و این بدان معناست که آنچه که از انسان در ذهن ما به‌عنوان تعالی و سعادت او مطرح است و در عین حال با واژه کلیدی عدالت در تلاقی است به شدت زیر سؤال رفته، البته این امر مختص ایران نیست اما با شدت بیشتری در محیط‌